نبوت، مقامی اکتسابی یا انتصابی؟

آيا مقام نبوت و امامت اکتسابی است؟ اگر چنین است، پس چگونه حضرت عيسی(ع) در بدو تولد به مقام نبوت مفتخر گردید؟ یا برخی از ائمه(ع) در سنّ کودکی به مقام امامت رسیده اند؟

اولا: خداوند با علم ازلى و مطلق خود مى دانست كه عده خاصى از بندگانش با اختيار خود بيش از ديگران و در بالاترين حد ممكن، از استعداد خود بهره بردارى مى كنند و مسير تكامل را مى پيمايند. علم خداوند به اين شايستگى و جایگاهی كه اين افراد با سير اختيارى خويش بدان مى رسيدند سبب شد كه خداوند از ميان افراد بشر آنان را برگزيند. به عبارت ديگر اعطاى این موهبت ويژه معلول شايستگى هاى آنان است. به هر حال در وجود اين بزرگان لياقت ها و استعدادهایى بوده ولى شكوفا ساختن آنها هرگز جنبه اجبارى نداشته بلكه با اختيار و اراده خودشان اين راه را پيموده اند.
ثانیا: درست است كه دوران شكوفایى عقل انسان معمولا حد و مرز خاصى دارد ولى مى دانيم هميشه در انسان ها افراد استثنایى وجود داشته اند. بنابراین چه مانعى دارد كه خداوند اين دوران را براى بعضى از بندگانش به خاطر مصالحى فشرده تر كند و در سال هاى كمترى خلاصه نمايد همان گونه كه براى سخن گفتن معمولا گذشتن يكى دو سال از تولد لازم است در حالى كه مى دانيم حضرت مسيح(ع) در همان روزهاى نخستين زبان به سخن گشود آن هم سخنى بسيار پرمحتوا كه طبق روال عادى در شأن انسان هاى بزرگسال بود.

نقش «دعا و نیایش» در گستره علم خداوند؟

نقش «دعا و نیایش» در گستره علم خداوند به نهان و آشکار موجودات چیست؟

ممکن است کسی بگوید خداوند، آگاه به نهان و آشکار بوده و مصالح بندگان را می داند، از این رو «دعا» و «نیایش» ضرورتی نداشته و باید راضی به مقدرات الهی بود. در پاسخ می توان گفت: بی شک خداوند به نهان و آشکار همه موجودات علم داشته و مصلحت آنان را می داند، اما ممکن است مصلحت مشروط به دعا باشد. از این رو امام صادق(ع) به «میسر بن عبدالعزیز» فرمودند: «با پروردگار خود نیایش کن؛ زیرا نزد خداوند منزلتی است که جز از طریق درخواست به آن نخواهی رسید و اگر فردی درخواست نکند، چیزی به او عطا نخواهد شد».

امام علی(ع) و انتخاب «کوفه» به عنوان مقرّ حکومت؟!

چرا امام علی(علیه السلام) مقرّ حکومت خود را از مدینه به کوفه منتقل کرد؟

امام علي(ع) در نهج البلاغه تاكيد كرده است كه هجرت او از مدينه به كوفه، در واقع يك امر اضطرارى بوده، نه به اين خاطر كه مردم كوفه شايستگى داشته باشند تا امام(ع) با علاقه به سوى آنان هجرت كند؛ اما مردمِ مدينه، رسول خدا(ص) را كه با علاقه و محبّت به سوى آنان هجرت نمود با روي باز پذيرفتند و نشان دادند كه واقعاً شايستگى آن را داشتند. حضرت مى فرمايد: «آگاه باشيد! به خدا سوگند! من به ميلِ خود بسوى شما نيامدم؛ بلكه حوادث اضطرارى مرا به طرف شما حركت داد!».

جایگاه دعا در جهانی که امور آن بر محور اسباب و علل تکوینی جریان دارد؟

وقایع جهان وابسته به مجموعه ای از علل و اسباب تکوینی است؛ دعا چه نقشی می تواند در تغییر این علل داشته باشد؟!

مادیون اشکال کرده اند که جهان مجموعه ای از علل و معلولات تکوینی است و دعا نمی تواند نقشی در تغییر این علل داشته باشد. در پاسخ باید گفت: دعا تنها الفاظ و به اصطلاح لقلقه لسان نيست؛ بلكه یک نوع آمادگى روحى و معنوى است كه مى تواند علّت ناقصه اى را كامل كند؛ زيرا فضل بى پايان خدا به اندازه شايستگيها و لياقتها به افراد مى رسد و همين كسب شايستگى و لياقت است كه مى تواند منشأ فضل و فيض تازه اى گردد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال ابي عبدالله (عليه السلام)

مَنْ مَاتَ فِي طَرِيقِ مَکَّةَ ذَاهِباً أَوْ جَائِياً أَمِنَ مِنَ الْفَزَعِ الاَْکْبَرِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ.

کسى که در راه رفتن يا بازگشتن از مکه بدرود حيات گويد، از ترس و هراس روز قيامت ايمن گردد.

تهذيب الاحکام: 5/23/68