پاسخ اجمالی:
«کتمان سر»، آثار و دلایل قابل ملاحظه ای دارد. مانند: 1- عدم توانايى طرف مقابل بر تحمل آن سرّ؛ مانند داستان خضر(ع) و موسی(ع) که در قرآن آمده است. 2- گاه پنهان بودن سرّ به نفع مردم است؛ مانند مخفی بودن زمان مرگ انسان ها. 3- گاه افشاى سرّ سبب سوء استفاده دشمن مى گردد. 4- گاه افشاى سرّ سبب برانگيختن حسادت مى شود. 5- گاه کتمان سر، سبب حفظ آبروی افراد می شود، و... . لذا امام(ع) مى فرمايد: «هر كس سرّ خود را بپوشاند اختيارش به دست خود اوست» معلوم مي شود كه «كتمان سرّ» داراى چه فلسفه هاى گوناگون و مثبتی است.
پاسخ تفصیلی:
گاه سؤال مى شود كه براى چه منظورى ما اسرار را كتمان كنيم و از ديگران پنهان می داريم. با كمى دقت معلوم مى شود كه آثار قابل ملاحظه اى مى تواند داشته باشد از جمله:
1. عدم توانايى طرف مقابل بر تحمل آن سرّ؛ همان گونه كه در مورد ائمه هدى(عليهم السلام) و مطالب مربوط به مقامات آنها يا معارف خاص الهى در احاديث ديده مى شود و همان گونه كه در داستان خضر(علیه السلام) و موسى(علیه السلام) در قرآن مجيد آمده كه: «خضر [آن مرد الهى] به موسى(علیه السلام) گفت: تو توانايى تحمل بعضى از كارهاى مرا ندارى».(1)
2. گاه پنهان بودن سرّ به نفع مردم است؛ مثل اين كه شب قدر به صورت سرّى در آمده و سبب مى شود كه مردم در ليالى مختلف به اميد درك شب قدر به در خانه خدا بروند و يا پنهان بودن زمان عصر ظهور تا قيام قيامت كه سبب آمادگى مداوم مردم مى شود و همچنين مخفي بودن پايان زندگى انسان ها.
3. گاه افشاى سرّ سبب سوء استفاده دشمن مى گردد و كارى كه ممكن است به سادگى انجام گيرد بسيار پيچيده و پرهزينه مى شود؛ همان گونه كه در مورد مستور ماندن زمان حركت لشكر اسلام براى فتح مكه در تاريخ اسلام ثبت شده است.
4. گاه افشاى سرّ سبب برانگيخته شدن حسادت ها مى گردد و براى پرهيز از آن چاره اى جز پوشانيدن آن نيست؛ همان طور كه در حديثى از رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: «اِسْتَعِينُوا عَلَى أُمُورِكُمْ بِالْكِتْمَانِ فَإِنَّ كُلَّ ذِي نِعْمَةٍ مَحْسُودٌ»(2)؛ (كمك بگيريد بر كارهاي تان با پنهان كردن؛ بدرستي كه هر صاحب نعمتي مورد حسد واقع مي شود).
5. پرهيز از توقعات بيجا؛ گاه مى شود اگر مردم از امكانات فرد خاصى، با خبر شوند توقعات بيجا و بيش از حد از او داشته باشند و او را در تنگنا قرار دهند، به همين دليل سرّ خود را مى پوشانند.
6. پرهيز از كارشكنى ها؛ گاه مى شود انسان براى كار مثبتى نقشه كشيده و اگر آن را فاش كند گروهى به هر دليل مشغول كارشكنى مى شوند، از اين رو چاره اى جز كتمان آن سرّ نيست تا زمانى كه به ثمر برسد و خود را نشان دهد.
7. پرهيز از آبروريزى افراد؛ بسيار مى شود اسرارى نزد انسان است كه اگر بازگو كند آبروى افراد آبرومندى كه زمانى گرفتار لغزشى شده اند مى ريزد و يا سبب شماتت دشمن نسبت به خود انسان مى شود؛ زيرا مصيبتى به انسان رسيده كه اگر آن را مكتوم دارد يك مصيبت است و اگر آشكار كند مصيبت شماتت دشمنان به آن افزوده مى شود، همان گونه كه شاعر مى گويد: مگوى اندوه خويش با دشمنان *** كه لا حول گويند شادى كنان
8. پرهيز از رياكارى؛ گاه انسان خدماتى به افرادى كرده كه اگر آن را افشا كند بيم رياكارى دارد. در اين صورت، سرّ را مكتوم مى دارد كه به اخلاص خويش كمك كند.
9. پرهيز از كارهاى عجولانه؛ گاه انسان سرّى دارد كه اگر عجله در افشاى آن كند ممكن است به نتيجه نرسد ولى هر گاه براى مطالعه و تحقيق بيشتر آن را پنهان كند و در فضاى آرامى به نتيجه برساند به نفع اوست.
10. پرهيز از وحشت افراد كم ظرفيت؛ بسا حوادث تلخى ممكن است براى جامعه اى در پيش باشد كه اگر مسئولين آن را فاش كنند، بسيارى از افراد وحشت زده مى شوند از اين رو آن را پنهان مى نمايد تا آرامشى در كار باشد و يا شخصى مبتلا به بيمارى خطرناكى شده، طبيب آن را به او نمى گويد تا آرامش خود را از دست ندهد.
بنابراين از اين كه امام(عليه السلام) در حکمت 142 «نهج البلاغه» مى فرمايد: «هر كس سرّ خود را بپوشاند اختيارش به دست اوست» معلوم مي شود كه «كتمان سرّ» داراى چه فلسفه هاى گوناگون و مثبتي است.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.