پاسخ اجمالی:
طبق آیات قرآن، خداوند اعمال صابران را به بهترین وجه می پذیرد؛ به طوري كه اعمال متوسط یا ضعیف آنها را تبدیل به عالي مي كند. در جاي ديگر آمده كه ملائكه از ميان اعمال صابران، صفت صبر آنها را مي ستايند و صابران را برخوردار از تحيت و سلام می دانند. همچنین قرآن صبر را عامل رسيدن به مقام نبوت و امامت و ريشه تحصيل يقين دانسته است.
پاسخ تفصیلی:
قرآن كريم مملوّ از فضائل «صبر» و ثمرات اين گوهر گرانبها است تا آنجا كه مى توان گفت این معنا به حدّ تواتر رسيده است. ما فقط به عنوان مشتى از خروار، چهار نمونه از آيات را مورد بررسى قرار مى دهيم:
1. «وَ لَنَجْزِيَنَّهُم أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ»(1)؛ (و البته جزا مى دهيم كسانى را كه صبر پيشه كردند به بهترين عملى كه انجام داده اند).
در تفسير اين جمله بايد گفت: اعمال نيك انسان متفاوت است؛ متوسط، خوب و عالى، در اين آيه خداوند مى فرمايد: «معيار پاداش براى ما، احسن و بهترين اعمال است»؛ يعنى با اعمال صابرين معامله بهترين آنها را مى كنيم، مثل اينكه فروشنده اى 3 نوع گندم متوسط، نيمه مرغوب و مرغوب را به نزد شخص كريمى ببرد و او همه را به نرخ مرغوب و اعلى ابتياع و خريدارى كند، پس به هوش باش كه صبر چه كيميائى است به هر عملى اگرچه كم ارزش باشد آن را پرارزش گرداند، حتى چه بسا عمل مباح را هم مثل عبادت (واجب يا مستحب) باارزش مى گرداند.
2. «وَ الَّذِينَ صَبَرُوا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَ أَنفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرّاً وَ عَلَانِيَةً وَ يَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُوْلَئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ * جَنَّاتُ عَدْن يَدْخُلُونَهَا وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَ أَزْوَاجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ وَ الْمَلاَئِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِّنْ كُلِّ بَاب * سَلاَمٌ عَلَيْكُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ»(2)؛ (و كسانى كه صبر كردند [در جهات مختلف] به خاطر خداوند و اقامه نماز كرده و انفاق نمودند در خفاء و در ظاهر، و دفع كردند با اطاعت و انجام اعمال نيك، معصيت را، براى اينچنين افرادى بهشت و خانه آخرت است * خانه اى كه بستان هاى جاودانى است، داخل مى شوند در آن، چنين افرادى و كسانى كه صالح باشند از پدران و همسران و اولاد اينها، و نيز ملائكه از هر دربى [هشت درب بهشت] بر اينان داخل شده * [و گويند] سلام بر شما [كه در طاعت و عبادت خدا و رنج آلام عالم] صبر پيشه كرديد، پس چه خوب است عاقبت اين منزلگاه و خانه اى كه در آن سكنى گزيديد). نكته مهم و قابل توجه پس از اين همه عنايت و بشارت به صابرين و اين همه اجر و پاداش، اين است كه: ملائكه وقتى بر اينان وارد مى شوند، از ميان جميع اعمال اينها اعم از نماز، روزه، حج و غيره به صبر اشاره كرده و با اين صفت آنها را مى ستايند و مى گويند: مبارك باد خانه جاودانى، و اين نيست مگر اينكه صبر، جوهره تمامى عبادات است، و بلكه صبر ريشه تمامى اعمال اهل ايمان است، چنانكه از پيامبر گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله) سؤال شد ايمان چيست؟ فرمودند: «الصبر».(3)
3. «أُوْلَئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَ يُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَ سَلَاماً»(4)؛ (آنها كسانى هستند كه درجات عالى بهشت در برابر شكيبائى و صبر آنها به آنها ارزانى و پاداش داده مى شود، و در آنجا با درود و سلام برخورد مى كنند). قرآن پس از برشمردن صفات دوازده گانه بسيار والائى براى بندگان خاص خدا در جمع بندى، همه اين آيه را ذكر مى كند و در اين آيه نام صبر را مى برد، ولى اين صفت به عنوان صفت ديگرى نيست، بلكه اين صفتى است كه: خميرمايه و سرچشمه همه صفات قبلى است، صفتى است كه به منزله قوه فرماندهى در تحقق آن صفات فرمان مى راند، و چقدر جالب فرموده مولاى متقيان على(عليه السلام) «عَلَيكُم بِالصَّبرِ فَإِنَّ الصَّبرَ مِنَ الاِيمَانِ كَالرَّأسِ مِنَ الجَسَدِ وَ لَاخَيرَ فِى جَسَدٍ لَارَأسَ مَعَهُ وَ لَا فِى اِيمَانٍ لَاصَبرَ مَعَهُ»(5)؛ (بر شما باد صبر و شكيبائى؛ زيرا صبر نسبت به ايمان مثل سر است به بدن، و خير نيست در بدنى كه سر ندارد، و نه در ايمانى كه صبر ندارد). چنانكه قوه فرماندهى بدن در سر قرار دارد، و بقاى بدن به سر است، بقاى ايمان هم به بقاى صبرى است كه به منزله سر براى پيكر ايمان است، اگر سر باشد مسلماً فرماندهى خواهد بود، و در نتيجه ترقى و تكامل و بارور شدن صفات الهى محقق خواهد شد، و از اين رو مى بينيم با وجود صبر، صفات دوازده گانه بارور مى شود، با اين تفسير، بيان پيامبر گرامى(صلى الله عليه وآله) در تفسير ايمان كه فرمودند: «ایمان همان صبر است»، بيشتر روشن شد؛ يعنى اگر صبر نباشد اصلاً ايمانى نيست پس در واقع صبر همان ايمان و ايمان همان صبر است.
از نكات ديگرى كه در اين آيه بود، تحيّت و سلام است، كه اين صابران از آن برخوردارند، تحيّت و سلام از بهشتيان و فرشتگان، چنانكه در آيه قبل آمده بود و مخصوصاً از طرف خداوند متعال چنانكه در قرآن(6) آمده: «سَلَامٌ قَوْلاً مِّنْ رَّبٍّ رَّحِيمٍ»(7)؛ (براى آنها سلامى از سوى پروردگار رحيم است).
4. «وَ جَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَ كَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ»(8)؛ (و قرار داديم از بنى اسرائيل پيشوايان را كه هدايت به امر ما مى كردند [و اين مقام در اثر اين بود كه] صبر كردند و يقين به آيات ما داشتند). اين آيه، صبر را عاملى براى رسيدن به نبوت و امامت قرار داده، و در تفسير اين آيه كه مراد از اين برگزيدگان، انبيائى بودند كه در بنى اسرائيل به تدريج به درجه نبوّت رسيدند. اينكه صبر را مقدم بر يقين انداخت، شايد به اين جهت باشد، كه: صبر ريشه تحصيل يقين است، صبر در همه جوانب و به ويژه صبر بر عبادت نتيجه اش يقين است زيرا فرمود: «وَ اعبُد رَبَّكَ حَتّى يَاِتِيَكَ اليَقِينُ»(9)،(10)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.