پاسخ اجمالی:
خدا در سوره «نحل» اشاره به گروهی می کند که به خاطر دنیاپرستی، مرتد شدند. حبّ دنيا و ثروت و جاه و مقام و دیگر شهوات مانند طوفانى است که به جان انسان مى افتد و تعادل عقلش را بر هم مى زند. امام باقر(ع) دنیاپرست را همچون کرم ابریشمی می داند که با حرص دنیا پیله ای را بیشتر و بیشتر بر خود مى تند، زندانى تر مى شود تا از غم و اندوه بميرد. امام علی(ع) دنیا را فریبنده و زیان رسان و گذرا معرفی می کند و در نصیحتی می فرماید: «حبّ دنيا، چشم را كور و گوش را كر و زبان را لال و گردن ها را به زير مى آورد».
پاسخ تفصیلی:
خداوند در سوره «نحل»، آیات 106 - 108، می فرماید: «مَن كَفَرَ بِاللَّهِ مِن بَعْدِ إِيمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمَانِ وَلَٰكِن مَّن شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِّنَ اللَّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ * ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّوا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ وَأَنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ * أُولَٰئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ وَسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ ۖ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ»؛ (کسانى که بعد از ایمانشان، به خدا کافر شوند [مجازات مى شوند] ـ بجز آنها که تحت فشار واقع شده اند در حالى که قلبشان با ایمان، آرام است ـ آرى، آنها که سینه خود را براى پذیرش کفر گشوده اند، غضب خدا بر آنهاست؛ و عذاب عظیمى در انتظارشان! * این بخاطر آن است که زندگى پست دنیا را بر آخرت ترجیح دادند؛ و خداوند افراد بى ایمان (لجوج) را هدایت نمى کند. * آنها کسانى هستند که [بر اثر فزونى گناه،] خدا بر دلها و گوش وچشمانشان مُهر نهاده؛ [به همین دلیل نمى فهمند،] و غافلان [واقعى] همانها هستند).
خداوند در این آیات، به گروهى اشاره مى كند كه نخست اسلام را از جان و دل پذيرا گشتند و بعد مرتد شدند. مى فرمايد: اين ارتداد به خاطر آن نيست كه چيزى بر خلاف حق در اسلام ديده باشند؛ بلكه آنها زندگى دنيا را بر آخرت ترجيح دادند، و به همين جهت با اسلام وداع گفتند، و به وادى كفر قدم نهادند، و چون شايسته هدايت نيستند خداوند هدايتشان نمى كند؛ بلكه به خاطر دنيا پرستى بر قلب و گوش و چشم آنها مهر مى نهد، و درهاى معرفت را به روى آنها مى بندد، در نتيجه در غفلت كامل فرو مى روند.
حبّ دنيا خواه در شاخه عشق به مال و ثروت باشد، يا مقام و جاه و يا انواع شهوات ديگر، به طوفانى مى ماند كه در درون جان انسان می وزد و تعادل ترازوى عقل را به كلّى بر هم مى زند.
مى دانيم ترازوهاى دقيق را در محفظه اى مى گذارند كه كمترين نسيم به آن نوزد و حتى كسى كه مشغول سنجش با آنها است موقّتاً نفس را در سينه حبس مى كند مبادا امواج هوايى كه از ريه او خارج مى شود تعادل آن را بر هم زند. آيا از چنين ترازويى در برابر يك طوفان شديد كارى ساخته است؟!
دنياپرستى خواه شكل قارونى داشته باشد و يا فرعونى، يا سامرى و يا غير آنها؛ مسلّماً به انسان اجازه تفكّر سالم و قضاوت صحيح را نمى دهد. اگر آيه فوق مى گويد خداوند بر قلب و گوش و چشم آنها مهر مى نهد اين در واقع همان تأثيرى است كه در دنياپرستى قرار داده، و چون آنها به سراغ سبب مى روند گرفتار چنين مسببى مى شوند.
در احاديث اسلامى تعبيرات جالبى در اين زمينه ديده مى شود؛ از جمله در حديثى امام باقر(عليه السلام) مى فرمايد:
«مَثَلُ الْحَريص عَلَى الدُّنْيا كَمَثَلِ دُوْدَةِ القَزّ كُلَّمَا ازْدادَتْ مِنَ القَزِّ عَلى نَفْسِها لَفّاً كانَ أَبْعَدَ لَها مِنَ الْخُرُوجِ حَتّى تَمُوتَ غمّا»(1)؛ (حريص بر دنيا همچون كرم ابريشم است، هر قدر بيشتر ابريشم برگرد خود مى تند زندانى تر مى شود، و راه خروج بر او مسدودتر مى گردد، تا از غم و اندوه بميرد).
در حديث ديگرى از اميرمؤمنان على(عليه السلام)مى خوانيم: «اَلدُّنيا تَقُرُّ وَ تَضُرُّ و تَمُرُّ»(2)؛ (دنيا مى فريبد، زيان مى رساند و مى گذرد).
در حديث ديگرى مى خوانيم كه اميرمؤمنان على(عليه السلام) نامه اى به يكى از ياران اش نوشت و او را نصيحت فرمود. از جمله نصايح امام(عليه السلام) اين بود:
«فَارْفُضِ الدُّنْيا فَاِنَّ حُبَّ الدُّنْيا يُعْمِى، وَ يُصِّمٌ وَيُبْكِمٌ وَ يُذِلُّ الرِّقابٌ فَتَدارَكْ مابِقَىَ مِنْ عُمُرِكَ وَلا تَقُلْ غَداً أَوْ بَعْدَ غَد، فَانَّما هَلَكَ مَنْ كانَ قَبْلَكَ بِاِقامَتِهِمْ عَلى الأَمانِىِّ وَالتَّسْوِيْفِ»(3)؛ (دنيا را رها كن كه حب دنيا، چشم را كور و گوش را كر و زبان را لال و گردن ها را به زير مى آورد. در باقى مانده عمرت گذشته را جبران كن و نگو فردا و پس فردا، زيرا كسانى كه پيش از شما بودند به خاطر تكيه بر آرزوها و امروز و فردا كردن هلاك شدند).(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.