خدای «سمیع» و «بصیر»؟!

منظور از صفات «سمیع» و «بصیر» در مورد خداوند چیست؟ مگر خداوند همانند انسان عضو شنوایی یا بینانی دارد؟

حقيقت بینایی و شنوایی با مفاهیم مادی و جسمانی پیوند خورده و قابل جدایی از آن نیست، امری که درباره خداوند به عنوان وجودی مجرد از جسم و مادّه قابل تصور نیست. طبق آنچه از معارف امامان اهل بیت(ع) بر می آید، سميع و بصير بودن خداوند چيزى جز «علم و آگاهى» او نسبت به پدیده های «شنیدنی» و «دیدنی» نيست. یعنی در حالی که انسان به عنوان موجود مادّی ناچار است به وسیله اعضا و ابزار مادّى به «آگاهى» از دیدنی ها و شنیدنی ها دست یابد، خداوند در درک خود، نیازى به چیزى ندارد و هستی با تمام تصاویر و صداهای خود پیش او حاضر است و به آنها علم حضوری دارد، از این جهت خداوند بدون هیچ مقدّمه اى مى تواند سمیع و بصیر باشد.

عجایب بدن انسان در بیان قرآن

عجایب آفرینش اعضای بدن انسان در قرآن چگونه بیان شده است؟

مطالعه اجزای بدن انسان و پیچیدگی های به کار رفته در آن یکی از بهترین درس های خداشناسی است. قرآن نیز همواره به این راه شناخت توجه دارد. مثلا در سوره نحل خلقت انسان در حالت بی اطلاعی از دنیای پیرامون و سپس مجهز شدنش به ابزارهای دیداری و شنیداری و تعقلی مورد اشاره قرار می گیرد و یا در سوره یونس با استفهامی انکاری که پاسخش را از فطرت مردمان می گیرد به تأمین رزق مردم حتی بت پرستان و پدید آمدن چشم و گوش آنها از جانب خداوند اشاره می شود. آیات بسیار زیاد دیگری نیز در این رابطه وجود دارند.

مفهوم واژه تکلیم

منظور از واژه تکلیم چیست؟

واژه «تَكْليِمُ» و «تَكَلَّمُّ» از مادّه «كلم» (بر وزن زخم) در اصل به گفته راغب در مفردات به معناى تأثير گذاشتن بر چيزى است؛ تأثيرى كه با چشم يا گوش احساس شود. خليل بن احمد در كتاب «العين» اصل آن را به معناى مجروح ساختن مى داند. بنابراين اطلاق اين واژه بر سخن گفتن به خاطر تأثير عميقى است كه كلام در شنونده مى گذارد؛ بلكه گاهى تأثير سخن از تأثير شمشير و خنجر بيشتر است.

حب دنیا، مانع کسب معرفت و شناخت

حب دنیا چگونه مانع کسب معرفت و شناخت می شود؟

خدا در سوره «نحل» اشاره به گروهی می کند که به خاطر دنیاپرستی، مرتد شدند. حبّ دنيا و ثروت و جاه و مقام و دیگر شهوات مانند طوفانى است که به جان انسان مى افتد و تعادل عقلش را بر هم مى زند. امام باقر(ع) دنیاپرست را همچون کرم ابریشمی می داند که با حرص دنیا پیله ای را بیشتر و بیشتر بر خود مى تند، زندانى تر مى شود تا از غم و اندوه بميرد. امام علی(ع) دنیا را فریبنده و زیان رسان و گذرا معرفی می کند و در نصیحتی می فرماید: «حبّ دنيا، چشم را كور و گوش را كر و زبان را لال و گردن ها را به زير مى آورد».

ضرورت «محاسبه نفس» از منظر آيات و روايات

چرا در آیات و روایات بر «محاسبه نفس» تا این اندازه تاکید شده است؟

در آیات و روایات بر «محاسبه نفس» بسیار تاکید شده است؛ لذا نبايد هيچ گاه از حساب خود غافل بود. در هر حركتي ـ گرچه كوچك باشد ـ اگر باطل را تقويت كرديم به همان اندازه از دين خدا فاصله گرفته ‏ايم حتی قرآن روي حركت لبهاي ما تكيه مي‏ كند كه مبادا به گونه ‏اي حركت دهيم كه كسي را بيازارد و يا تحقير كند، چنانكه روي حركت چشم و نحوه ديدن ما نيز نظر دارد؛ پس نبايد از محاسبه خود غافل بود.

نگاهي به ساختمان «گوش»

«گوش» از چه قسمت هائی تشکیل شده است؟

گوش سه قسمت دارد: «گوش بيرونى»؛ (لاله گوش و مجراى شنوايی) «گوش ميانى»؛ (حفره كوچكى كه به وسيله پرده نازكى از گوش بيرونى جدا شده است) «گوش درونى»؛ (در بالا از سه مجراى نيم گرد و در پايين از يك بخش حلزونى شكل تشكيل شده است). امام علی(ع) می فرماید: «براى اين انسان به شگفت آئيد كه با تکه ای پی مى بيند و با تکه گوشتی سخن مى گويد و با تکه استخوانى مى شنود و از شكافى نفس مى كشد».

منظور از زینت های ظاهر و پنهان، براى زنان

منظور از زینت آشکارى که زنان در اظهار آن مجازند چیست؟

درمورد زینت پنهان زن که نباید آشکار شود، برخی آن را اندام زن معنی کرده اند و یا محل زینت مثل گوش و گردن و... معنی شده و یا خود زینت آلات (مثل جواهرات و لباسهای زینتی که معمولا زیر لباس عادی پنهان می باشد) وقتی روی بدن قرار گرفته، نباید آشکار شود، چون محل آنها هم آشکار می شود و قرآن از آن منع کرده و در روایات هم به آن اشاره شده است.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمامُ علىٌّ(عليه السلام)

الدُّنيا أمَد، الآخرةُ أبَدٌ

دنيا تمام شدنى است، آخرت هميشگى است

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 54