آیین رحمت - معارف اسلامی و پاسخ به شبهات کلامی

در برخی از کتب اهل سنت آمده، که پیامبر(ص) به کشتن معاویه فرمان دادند و فرمودند: هرگاه معاويه را بر منبر من ديديد، گردنش را بزنيد و او را بكُشيد. از این مطلب در می یابیم که بنی امیه هیچ گونه حقی در خلافت و جانشینی پیامبر(ص) نداشتند؛ ولکن در زمان خلفاء، مردم سخن پیامبر(ص) را به خاطر ترس از عمر زیر پا گذاشتند.

در بعضی از کتب اهل سنت آمده است؛ که پیامبر(صلى الله عليه وآله) فرمان به کشتن معاویه دادند.
ما برای نمونه به چند مورد اشاره می کنیم:
در کتاب تهذیب التهذیب نقل شده است که پيامبر خدا(صلى الله عليه وآله) فرمودند: «إذا رَأَيتُم مُعاوِيَةَ عَلى مِنبَري فَاقتُلوهُ»؛ (هرگاه معاويه را بر منبر من ديديد ، او را بكُشيد).(1)
و در کتاب وقعة صفّين و تاریخ دمشق به نقل از ابو سعید خدری آمده است؛ پيامبر خدا(صلى الله عليه وآله) فرمودند: «إذا رَأَيتُم مُعاوِيَةَ يَخطُبُ عَلى مِنبَري فَاقتُلوهُ»؛ (هرگاه معاويه را ديديد كه بر منبرم خطبه مى خوانَد ، او را بكشيد).(2)
و نیز به نقل از عبدالله بن مسعود هم آمده است كه پیامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: «هرگاه معاوية بن ابى سفيان را ديديد كه بر منبر من سخن مى رانَد، گردنش را بزنيد».
همچنین در کتاب أنساب الأشراف ـ به نقل از ابو سعيد خُدْرى ـ آمده است: مردى از انصار مى خواست معاويه را بكُشد. به وى گفتيم: در حكومت عمر، شمشير مكش تا براى او نامه اى بنويسيم .
آن مرد گفت: من خود از پيامبر خدا(صلى الله عليه وآله) شنيدم كه مى فرمود: «هرگاه معاويه را ديديد كه بر اين چوب ها (مِنبر) خطبه مى خوانَد، او را بكشيد».
گفتیم: ما هم شنيده ايم؛ ولى چنين كارى نمى كنيم تا براى عمر بنويسيم.
آن گاه براى عمر، نامه نوشتند و او جواب نامه ايشان را نداد تا اینکه مُرد.(3).(4)
از مطالب فوق می توان استفاده کرد که بنی امیه حق هیچگونه خلافت و جانشینی بعد پیامبر(صلى الله عليه وآله) را نداشته اند و مردم زمان خلفاء نیز امر پیامبر(صلى الله عليه وآله) را بخاطر ترس از عمر زیر پا می گذاشتند!