پاسخ اجمالی:
"سیّد باب" برای اینکه نادانیش پیش مردم کشف نشود، عنوان «من یظهره الله» را بهانه گرفته، و در "بیان" می گوید: «سؤال از "من یظهره الله"، جایز نیست الّا از آنچه لایق به او است و اگر کسی خواهد سؤال کند، جایز نیست الا در کتاب (یعنی بوسیله نامه) تا آنکه حظّ جواب را کما هی درک کند و آیتی باشد از محبوب او در نزد او، چنانچه در بیان هم کسی این صفت (سؤال به وسیله کتابت) نازل می کند».
پاسخ تفصیلی:
"سیّد باب" برای اینکه جهل و نادانیش پیش مردم کشف نشود، عنوان «من یظهره الله» را بهانه گرفته، و در "بیان" می گوید: سؤال عمّن یظهره الله، جایز نیست الّا از آنچه لایق به او است و اگر کسی خواهد سؤال کند، جایز نیست الا در کتاب ( یعنی بوسیله نامه) تا آنکه حظّ جواب را کما هی درک کند و آیتی باشد از محبوب او در نزد او، چنانچه در بیان هم کسی این صفت (سؤال به وسیله کتابت) نازل می کند. (1)
و نیز در "اقدس" می گوید: (حرّم علیکم السؤال فی البیان عفا الله عن ذالک لتسئلوا ما تحتاج به انفسکم لا ما تکلّم به رجالٌ قبلکم اتّقوا الله و کونوا من المتّقین اسئلوا ما ینفعکم فی امر الله و سلطانه قد فتح باب الفضل علی من فی السموات و الارضین) حرام شده بود بر شما در کتاب بیان، سؤال کردن از مطالب علمی، خداوند از این حکم عفو نمود تا شما، آنچه را که مورد احتیاج خودتان است بپرسید، نه آنچه را که مردم گذشته مذاکره نموده اند، تقوی داشته باشید و از اشخاص پرهیزکار باشید و سؤال کنید چیزی را که نفع بدهد شما را در امور مربوط به پروردگار و در عظمت و سلطنت او، خداوند باب فضل خود را به اهل زمین و آسمانها فتح کرده است. (2)
واقعاً جای تعجب دارد کسی که ادعای مقام تکمیل علم و دانش و معرفت و کمال و تربیت مردم را دارد، سؤالات علمی را ممنوع یا محدود کرده، و از جولان فکر و نظر و از فهم مطالب علمی منع می نماید.
و بهتر این بود که می گفتند: آنچه را می دانیم به شما باز می گوییم و به جز گفته های ما چیزی از ما مپرسید! یا اینکه: فقط از مطالبی که مربوط به آداب دینی است از ما سؤال کنید!
این در حالی است که اسلام نه تنها انسان ها را از پرسش و جستجو گری برای رسیدن به حقیقت باز نداشته ، بلکه در آیات و روایات بسیاری دعوت به تفکر و تأمل و تدبر نموده که لازمه چنین صفاتی ، صفت پرسش گری است.
جستجوگری و طرح پرسش و در صدد پاسخ بر آمدن، نیاز و گرایش درونی است. امیرالمؤمنین (علیه السلام) که در اوج معرفت قرار دارد، افتخار و امتیاز خود را میان اصحاب پیامبر(صلی الله علیه و آله) سؤال کردن می داند. همانطور که در نهج البلاغه می فرماید: همه یاران پیامبر (صلی الله علیه و آله) اهل پرسش و کاوش نبودند تا آن جا که برخی فقط دوست داشتند صحراگرد یا رهگذری برسد و پرسش مطرح کند و آنان هم بشنوند، ولی من هر آن چه را اتفاق می افتاد، با پیامبر(صلی الله علیه و آله) در میان می گذاشتم و از آن سؤال می کردم و نگه می داشتم. (3)
در قرآن کریم آمده است: «فسئلوا اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون»؛ (اگر چیزی را ندانستید، از اهل علم بپرسید)، (4) این آیه کریمه، یک قاعده عام و کلی است. دانشجو باید هر چیزی را که نمی داند بپرسد. می توان غالب دانشها را در مکانی دانست و کلید در آن را پرسیدن شمرد. از این رو در روایات و آیات بر این امر تأکید شده است. امام صادق (ع) فرموده است: دانش دینی و بینش الهی، همچون خانه ای است که بر در آن قفل نهاده اند، کلید این قفل سؤال و پرسش است. (5)، (6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.