پاسخ اجمالی:
اجزاى اين عالم چنان به هم پيوسته است كه همگى يك واحد را تشكيل مى دهد. تمام كرات منظومه شمسى در آغاز يك واحد به هم پيوسته بودند و تدريجاً از هم جدا شدند و در عين جدايى به هم مربوط اند. منظومه شمسى خود جزيى از يك كهكشان بزرگ است كه به ضميمه كهكشان هاى ديگر مجموعه واحدى را تشكيل مى دهند كه قانون جاذبه همچون زنجيرى آنها را به هم پيوسته است. قوانين مختلفى كه بر جهان حكومت مى كند، مانند: قانون جاذبه و سرعت نور و قوانين حركت و ...، همه جا يكسان است. اين هماهنگى دليل روشنى بر وحدت آفريدگار جهان است.
پاسخ تفصیلی:
هنگامى كه به اين جهان پهناور نگاه مى كنيم در ابتدا عالم را به صورت موجوداتى پراكنده مى بينيم؛ خورشيد، ماه، زمين، آسمان، ستارگان ثوابت و سيّار، انسان، حيوانات، انواع گياهان و عناصر گوناگون. ولى بعد از كمى دقّت و مطالعه مى بينيم كه ذرّات و اجزاى اين عالم چنان به هم پيوسته و مربوط است كه همگى يك واحد را تشكيل مى دهد، و هر قدر مطالعات خود را دقيق تر و عميق تر كنيم به اين وحدت و يگانگى ايمان بيشترى پيدا خواهيم كرد. زيرا
1. تمام كرات منظومه شمسى آنچنان با يكديگر مربوط اند كه همه يك خانواده محسوب مى شوند، و طبق نظرات دانشمندان همه در آغاز يك واحد به هم پيوسته بودند و تدريجاً از هم جدا شدند و در عين جدايى به هم مربوط اند، و باز مطالعات دانشمندان فلكى در اين زمينه مى گويد: منظومه شمسى ما نيز مستقل نيست، و جزيى از يك كهكشان بزرگ است كه به ضميمه كهكشان هاى ديگر مجموعه واحدى را تشكيل مى دهند كه قانون جاذبه همچون زنجيرى آنها را به هم پيوسته، و باز اعتقاد دانشمندان بر اين است كه تمام اين كهكشان ها در آغاز يك واحد متّصل بوده و تدريجاً از هم جدا شده است.
2. اجسام مختلف و كاملا متفاوت در تحليل نهايى تركيبى است از تعدادى از عناصر معيّن؛ يعنى همان موجودات بسيطى كه بيش از يكصد عنصر از آنها تاكنون شناخته شده است.
اين عناصر گوناگون على رغم اختلاف فاحش ظاهرى آنها، هنگامى كه شكافته شوند و به كوچكترين اجزاى آنها، (اتم)، برسيم، مى بينيم همه شبيه يكديگرند؛ و تنها تفاوتشان در تعدّد الكترون ها و پروتون ها است.
3. عجب اين كه نظامى كه حاكم بر اين ذرّه ناچيز (اتم) است همان نظامى است كه بر جهان بزرگ يعنى منظومه ها و كهكشان ها حكومت مى كند. همان در واقع قانون جاذبه و دافعه است كه سبب مى شود سيّارات يك منظومه، و الكترون هاى يك اتم، در مدارات خاص خود بر گرد مركز اصلى به حركت درآيند؛ بى آن كه از هم جدا شوند يا جذب يكديگر شوند.
4. گرچه موجودات روى زمين را رنگارنگ مى بينيم و رنگ هايى كه با چشم ما قابل درك است بسيار مختلف مى باشد، امّا در تحليل نهايى به اينجا مى رسيم كه تمام انواع رنگ ها به امواجى باز مى گردند كه تفاوتشان در شدّت نوسان و كوتاهى و بلندى اين امواج است.
5. ما صداهاى كاملا مختلفى مى شنويم؛ ولى دانش فيزيك امروز به ما مى گويد تمام اين صداهاى زشت و زيبا، آهسته و گوش خراش، به مبدأ واحدى باز مى گردد، همه عبارت از امواج خاصّى هستند كه تفاوت ارتعاش و نوسان آنها سبب اين تنوّع شده است.
6. جانوران انواع بسيار زيادى دارند، تنها انواع حشرات به صدها هزار نوع بالغ مى شود، گياهان نيز از اين فراتر رفته تنوّع بيشترى دارند؛ ولى دانشمندان گياه شناس و جانور شناس مى گويند همه آنها از يك مصالح ساخته شده، و مركّب از سلّول ها و يافته هايى است كه نظام واحدى بر آنها حكومت مى كند، و به همين دليل غالباً براى شناخت تأثير يك دارو مثلا بر روى انسان، آن را روى حيوانات ديگر آزمايش مى كنند.
7. دانشمندان از طريق تجزيه نور ستارگان كه از نقاط دور و نزديك به سوى ما سرازيرند به اينجا رسيده اند كه عناصر تركيبى كواكب آسمان شبيه اجزاى تركيبى كره زمين است؛ و هماهنگى عجيبى از اين نظر در مجموعه كرات و ستارگان جهان حكم فرما است.
8. قوانين مختلفى كه بر جهان حكومت مى كند، مانند: قانون جاذبه و سرعت نور و قوانين حركت و مانند آن، همه جا يكسان است، و از فرمول واحدى تبعيّت مى كند؛ و لذا دانشمندان از آزمايش روى يك يا چند نمونه در كره زمين، قانون بزرگى را كشف مى كنند كه بر تمام عالم هستى حاكم است، همان گونه كه نيوتن قانون معروف جاذبه عمومى را كه مربوط به تمامى منظومه ها و كهكشان ها است از سقوط يك سيب از درخت كشف كرد!
خلاصه اين كه در خلقت خداوند رحمان تفاوتى نمى بينيم؛ و فطور و شكافى وجود ندارد، و هر قدر علم و دانش بشرى پيشرفت بيشترى مى كند عظمت و عمق اين مساله روشن تر مى شود؛ و اين هماهنگى و وحدت دليل روشنى بر وحدت خالق و آفريدگار جهان است.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.