پاسخ اجمالی:
امام علي(ع) درباره نقش «کوه» و «چشمه» در زندگي موجودات مي فرمايد: «هنگامى كه هيجان آب در اطراف زمين فرو نشست و زمين كوه هاى سخت و مرتفع را بر دوش خود حمل كرد، چشمه هاى آب را از بينى كوه ها جارى ساخت و آن را در دشت هاى گسترده و گودال ها پراكنده و جارى نمود، حركات زمين را با صخره هاى عظيم و قلّه هاى بلند و محكم كوهها تعديل نمود، و بدين ترتيب حركات زمين به جهت نفوذ كوهها در سطح آن و فرو رفتن ريشه هاى آن در اعماق زمين از لرزش افتاد، و خداوند ميان زمين و جوّ فاصله افكند و نسيم هوا را براى ساكنان زمين آماده ساخت و تمام وسايل زندگى را براى اهل آن فراهم نمود».
پاسخ تفصیلی:
امام علي(علیه السلام) در بخشی از خطبه 91 «نهج البلاغه» اشاره به مسئله پيدايش چشمه ها و آثار مهم كوه ها در آرامش زمين و زمينيان كرده است و در واقع مهم ترين اسباب حيات و زندگى را در زمين بر شمرده كه اوّل «آب» است و دوم «آرامش». حضرت مى فرمايد: (هنگامى كه هيجان آب در اطراف زمين فرو نشست و زمين كوه هاى سخت و مرتفع را بر دوش خود حمل كرد، چشمه هاى آب را از بينى كوه ها جارى ساخت؛ و آن را در دشت هاى گسترده و گودال ها [و بستر رودخانه ها] پراكنده و جارى نمود)؛ «فَلَمَّا سَكَنَ هَيْجُ الْمَاءِ مِنْ تَحْتِ أَكْنَافِهَا، وَ حَمْلِ شَوَاهِقِ(1) الْجِبَالِ الشُّمَّخِ(2) الْبُذَّخِ(3) عَلَى أَكْتَافِهَا، فَجَّرَ يَنَابِيعَ الْعُيُونِ مِنْ عَرَانِينِ(4) أُنُوفِهَا، وَ فَرَّقَهَا فِي سُهُوبِ(5) بِيدِهَا(6) وَ أَخَادِيدِهَا(7)».
اين تعابير نشان مى دهد كه نخست كوه ها بر صفحه زمين آشكار شدند و سپس چشمه ها؛ اين سخن با مطالعات زمين شناسى هماهنگ است كه نخست پوسته زمين بر اثر سرد شدن، چين خوردگى هايى پيدا كرد و در اين چين خوردگى ها حفره هاى عظيمى بود كه آب آسمان را در خود جاى مى داد و سپس از گوشه اى به صورت چشمه ها جارى مى شد.
تعبير به «عَرَانِينِ أُنُوفِهَا» كه به معناى قسمت هاى بالاى بينى است، در اينجا كنايه زيبايى است از قله هاى كوهها؛ و اساساً تشبيه برآمدگى كوه ها به بينى تشبيه جالبى است كه نشان مى دهد چنان نيست كه درون كوه ها پُر باشد؛ بلكه قسمت هاى خالى در آن فراوان است كه گاه به صورت غارهاى نمايان در مى آيد و گاه غارهاى بزرگ و مخفى و به هر حال، منابع ذخيره آب ها است، و از آنجا كه چين خوردگى هاى زمين و كوه ها به صورت پراكنده است، به طور طبيعى آب چشمه ها در دشت ها و بيابان هاى مختلف و دامنه كوه ها تقسيم مى شود و همه آنها از آب بهره مند مى گردند. سپس به آرامش زمين و تعديل حركات آن به وسيله كوه ها اشاره كرده، مى فرمايد: (حركات زمين را با صخره هاى عظيم و قلّه هاى بلند و محكم كوهها تعديل نمود)؛ «وَ عَدَّلَ حَرَكَاتِهَا بِالرَّاسِيَاتِ(8) مِنْ جَلَامِيدِهَا(9) وَ ذَوَاتِ الشَّنَاخِيبِ(10) الشُّمِّ(11) مِنْ صَيَاخِيدِهَا(12)».
و بدين ترتيب حركات زمين به جهت نفوذ كوهها در سطح آن و فرو رفتن ريشه هاى آن در اعماق زمين و سوار شدن آنها بر گردن دشت ها و عمق زمين، از لرزش باز ايستاد. «فَسَكَنَتْ مِنَ الْمَيَدَانِ(13) لِرُسُوبِ الْجِبَالِ فِي قِطَعِ أَدِيمِهَا(14)، وَ تَغَلْغُلِهَا(15)مُتَسَرِّبَةً(16) فِي جَوْبَاتِ(17)خَيَاشِيمِهَا(18)، وَ رُكُوبِهَا أَعْنَاقَ سُهُولِ الْأَرَضِينَ وَ جَرَاثِيمِهَا(19)».
آنچه امام(عليه السلام) در اين بخش از خطبه بيان فرموده، همان است كه از طريق علوم طبيعى ثابت شده است؛ زيرا ريشه هاى كوهها در زمين فرو رفته و در بسيارى از مناطق زمين، از زير به هم پيوسته اند و همچون شبكه اى اطراف زمين را گرفته و در برابر فشار درونى زمين كه از موادّ مذاب آن بر مى خيزد، مقاومت مى كند و جلوى بسيارى از زلزله ها را مى گيرد.
اين همان چيزى است كه در «قرآن مجيد» بارها به آن اشاره شده و گاه كوهها را به منزله ميخ هاى زمين شمرده: «وَ الْجِبَالَ أَوْتَاداً»(20) و گاه مى فرمايد: (در زمين كوه هايى افكنديم تا جلو حركات ناموزون آن را بگيرد)؛ «وَ أَلْقَى فِي الْأَرْضِ رَوَاسِىَ أَنْ تَمِيدَ بِكُمْ».(21)
البتّه كوهها فوايد فراوان ديگرى نيز دارند؛ از جمله ذخيره آبها هستند كه گاه در درون آنها به صورت چشمه ها خارج مى شوند و گاه در بيرون به صورت ذخيره هاى فراوان برف هستند كه تدريجاً آب شده و نهرها را تشكيل می دهند.
سپس به امور مهمّ ديگرى براى آماده كردن زمين جهت زندگى انسانها اشاره كرده، چنين مى فرمايد: (خداوند ميان زمين و جوّ فاصله افكند و نسيم هوا را براى ساكنان زمين آماده ساخت و تمام نيازمنديها و وسايل زندگى را براى اهل آن فراهم نمود)؛ «وَ فَسَحَ بَيْنَ الْجَوِّ وَ بَيْنَهَا، وَ أَعَدَّ الْهَوَاءَ مُتَنَسَّماً(22)لِسَاكِنِهَا، وَ أَخْرَجَ إِلَيْهَا أَهْلَهَا عَلَى تَمَامِ مَرَافِقِهَا(23)».
در اين عبارت به اركان اصلى حيات و زندگى انسان و حيوانات اشاره شده است كه از همه مهم تر، هوا، يا به تعبير ديگر اكسيژن هواست كه اگر چند دقيقه از انسان قطع شود مرگ به سراغ او خواهد آمد؛ ولى خداوند متعال آن را چنان فراوان آفريده و همه جا را از آن پر كرده كه بدون كمترين زحمت، هوايى كه بزرگترين نعمت است، در همه جا به طور يكسان در اختيار فقير و غنى، كوچك و بزرگ، پير و جوان و توانا و ناتوان قرار داد.
آن گاه در يك اشاره اجمالى تمام آنچه را براى زندگى انسان و حيوانات لازم بود، در عبارت كوتاهى بيان فرموده و تحت عنوان «مَرَافِق»؛ (نيازمندى ها) به همه اشاره مى كند.
در اينكه منظور از «جوّ» در اينجا چيست كه خداوند ميان آن و زمين فاصله افكنده؟ بعضى گفته اند: منظور فضاست و از آنجا كه فضا، در واقع جسم يا مادّه نيست، تعبير به ايجاد فاصله بين آن و زمين، مناسب به نظر نمى رسد.
ممكن است، منظور از «جوّ» طبقات مافوق هوا باشد، مانند لايه «اُزُن» كه اگر فاصله آن با زمين كم بود و قشر هوا نازك مى شد، جوابگوى نيازهاى تنفّسى انسان نبود؛ به علاوه ساير شرايط زندگى انسان و تمام جانداران در زمين به هم مى خورد.(24)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.