پاسخ اجمالی:
در قرن سوم، شکل تجدید شده ی فلسفه ی افلاطونی، تحت عنوان فلسفه ی نوافلاطونی پا به عرصه ی اندیشه گذاشت و مدت زمانی به صورت رقیبی برای ایمان مسیحی مطرح شد. ظهور مانویت از حوادث مهم قرن سوم است. مانی، مجوسی گری ایرانی را با تعالیم مسیحیت درهم آمیخت و دینی جدید عرضه نمود. بین سال های 249 تا 251، کلیسا با جدی ترین جفایی که تا کنون دیده بود؛ یعنی جفای دسیان (دقیانوس) روبرو شد. امپراطور دسیان در دو مرحله کلیسا را مورد حمله قرار داد.
پاسخ تفصیلی:
تولد مکتب نوافلاطونی، رشد روش تفسیری رمزگونه، ظهور بدعت های مهم مانوی و دوناتیستی و جفا بر کلیسا از مهم ترین حوادث این قرن به شمار می رود.
1ـ در آغاز تولد مسیحیت، سه مکتب عمده ی فلسفی وجود داشت که بر آثار نویسندگان مسیحی تأثیر می گذاشت: فلسفه ی افلاطونی، فلسفه ی ارسطویی و رواقی گری. این مکاتب در آغاز مسیحیت ،عمیقاً بر یکدیگر تأثیر گذاشتند. در قرن دوم، تفکری که پیرو فلسفه ی افلاطونی در نظام فکر آن نقش غالب داشت.
در قرن سوم، شکل تجدید شده ی فلسفه ی افلاطونی، تحت عنوان فلسفه ی نوافلاطونی با تلاش آمونیوس ساکاس و فلوطین (205 تا 269 میلادی) پا به عرصه ی اندیشه گذاشت و برای مدت زمانی به صورت رقیبی برای ایمان مسیحی مطرح شد. این فلسفه از قرن چهارم به بعد بر بسیاری از متفکران مسیحی تأثیر گذاشت.
اوریجن (متولد 185 میلادی) از نویسندگان بزرگ قرن سوم میلادی است که متأثر از فلسفه ی یونانی بود. برخی معتقدند که از آمونیوس ساکاس، بنیانگذار فلسفه ی نوافلاطونی، تعلیم گرفته است. گرچه در آثار وی خصومت با فلسفه را مشاهده می کنیم. جذب و وام گیری تفکرات فلسفی در آن کم نیست و آثار او به حدی رنگ و بوی فلسفی به خود گرفته است که راست دینی تفکر او از دوران وی تاکنون مورد بحث بوده است.
بخش عمده ای از آثار اوریجن به شرح و بررسی کتاب مقدس اختصاص دارد. روش وی در تفسیر کتاب مقدس روش تمثیلی است. او بر این اعتقاد بود که بدون توسل به تمثیل نمی توان کتاب مقدس را به درستی درک کرد. از نظر او بسیاری از قسمت های عهد عتیق اگر کلمه به کلمه در نظر گرفته شود، غیر قابل فهم و باعث لغزش است. روش تمثیل را نخستین بار یونانیان به کار گرفتند و در قرن اول میلادی فیلون این روش را در مورد عهد عتیق به کار گرفت. هدف اولیه فیلون این بود که عهد عتیق را با تفکر یونانی پیوند دهد. به همین ترتیب، روش تمثیل اوریجن را قادر می ساخت تا کتاب مقدس را هماهنگ با تفکر یونانی تفسیر کند.
2ـ ظهور مانویت از حوادث مهم قرن سوم است. مانی که در حدود سال 215 میلادی در ایران متولد شد، مجوسی گری ایرانی را با تعالیم مسیحیت درهم آمیخت و دینی جدید عرضه نمود. نظام تعالیم وی بر مفهوم ثنوی درباره ی جهان که در تعالیم زرتشتی ایرانی بیان شده است، استوار بود. در جهان دو حاکم وجود دارد. حاکم مملکت نور و امور خیر خداوند خیر اعلی است و حاکم مملکت ظلمت که شیطان و جن از آن به وجود آمده اند، اهریمن است. مانی پیامبران بزرگ خدا را آدم، نوح، ابراهیم، زرتشت، بودا، عیسی و پولس می دانست و خود را جانشین آنان و خاتم پیامبران می شمرد. تعالیم وی متأثر از تعلیمات مارسیون بود. به همین دلیل، بسیاری از پیروان او را مارسیونی ها تشکیل می دادند، به گونه ای که در پایان قرن سوم اغلب کلیساهای باقی مانده ی مارسیونی ها به جماعت مانوی پیوستند.
آیین مانوی به سرعت در سراسر امپراطوری و حتی در آسیا گسترش یافت. در روم و شمال آفریقا بسیاری از دانشمندان و معلمان به آیین مانوی پیوستند. معروف ترین پیروان آیین مانوی آوگوستین بود که مدت 9 سال از روحانیان مانی مسلک به حساب می آمد. گفته می شود که آیین مانوی در قرن پنجم از میان رفته است اما در قرن یازدهم بار دیگر در یمان کاتارها در جنوب فرانسه و اسپانیا پدیدار شد.(1)
3ـ در اواسط قرن سوم، یعنی بین سال های 249 تا 251، کلیسا با جدی ترین جفایی که تا کنون دیده بود؛ یعنی جفای دسیان (دقیانوس) روبرو شد. امپراطور دسیان در دو مرحله کلیسا را مورد حمله قرار داد. نخست باید اسقفان مهم و رهبری کننده از میان برداشته می شدند. اسقفان روم، انطاکیه، اورشلیم و قیصریه همگی کشته شدند. در دومین مرحله ی جفا، مسیحیان را مجبور می ساختند تا در برابر خدایان رومی قربانی کنند. از همه اشخاص یک گواهی طلب می کردند که نشان می داد در برابر خدایان قربانی کرده اند. بسیاری از مسیحیان به خدایان قربانی کردند. از نظر سنن کلیسایی، اشخاصی که مرتد می شدند مجدداً به عضویت کلیسا پذیرفته نمی شدند. اما در این مورد وضع فرق می کرد. آنان باید دوره ی توبه و انابه را تجربه و در حضور همگان به گناه خود اعتراف می کردند. آیا پس از آن می توانند مستقیماً به کلیسا بازگردند و یا آن که تصمیم گیری در مورد آنان بر عهده ی اسقف است؟ جایگاه مهم اسقف در بازگشت توابین به کلیسا بر مرجعیت و اهمیت اسقف ها افزود.(2)
پنجاه سال پس از جفای اول، در آغاز قرن چهارم (303 میلادی) کلیسا نیز با آزارهای دیوکلتیان روبرو شد. بسیاری تسلیم شدند و کتاب های مقدس خود را به شکنجه گران تسلیم کردند. در مدت 8 سال آزار و شکنجه ی مسیحیان، در حدود 1500 مسیحی اعم از راست کیش و بدعت گذار کشته شدند.(3)، (4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.