پاسخ اجمالی:
لقمان گرچه پيامبر نبود ولى دانشمندى بود كه قرآن بر علم و حكمت او صحّه گذارده. اولين نصيحتی كه قرآن از اين مرد حكيم نسبت به فرزندش نقل كرده، نصيحت پرهيز مطلق از هرگونه شرك است که ظلم بزرگی است. اين نشان مى دهد كه ريشه خودسازى مبارزه با شرك است و اینکه موجود بى ارزشى را همتاى خالق تمامى موجودات قرار دهند بزرگترین ظلمهاست، چه ظلمى از اين بدتر كه انسان آتشى برافروزد كه خرمن تمام اعمال صالح خويش را خاكستر كند؟
پاسخ تفصیلی:
در آيه 13 سوره لقمان تعبير تكان دهنده اى درباره شرك از زبان لقمان مى شنويم؛ هنگامى كه به فرزندش پند و اندرز مى داد، مى گفت: (پسرم! چيزى را همتاى خدا قرار مده كه شرك، ظلم بزرگى است.)؛ «يَا بُنَىَّ لاَ تُشْرِكْ بِاللهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ».
لقمان گرچه طبق قول مشهور، پيامبر نبود؛ ولى مسلّماً مردى حكيم و دانشمندى بود كه قرآن بر علم و حكمت او صحّه گذارده، و سخنانش را همرديف سخنان خدا قرار داده. چنين مردى با آن علم و حكمت و با نهايت دلسوزى كه نسبت به فرزندش داشت مسلّماً خالص ترين نصايح و اندرزها را در اختيار او مى گذارد.
اولين نصيحت از نصايح دهگانه اى كه قرآن از اين مرد حكيم نسبت به فرزندش نقل كرده، همين نصيحت پرهيز مطلق از هرگونه شرك است. اين نشان مى دهد كه ريشه خودسازى و همه اصلاحات فردى و جمعى و اخلاقى، مبارزه با شرك در تمام شعب و شاخه هاى آن است.
بعضى احتمال مى دهند فرزند لقمان مشرك بوده، و او در مقام نهى برآمده؛ ولى همان گونه كه بعضى از مفسّران بزرگ نيز گفته اند ممكن است اين سخن به عنوان هشدارى به خاطر اهمّيّت مسأله بوده، همانطور كه در آيه 65 سوره زمر نيز خداوند به پيامبران چنين هشدارى مى داد.
تعبير به «ظلم عظيم» بسيار پرمعنا است. اصولا ظلم به معناى هرگونه انحراف از حق و قراردادن چيزى در غير محل شايسته است؛ و از همه ظلمها بدتر ظلمى است كه درباره خدا و هم خلق و هم خويش باشد؛ و شرك چنين است.
چه ظلم و انحرافى از اين بالاتر كه موجود بى ارزشى را همتاى خالق آسمان و زمين و تمامى موجودات قرار دهند، و چه ستمى به خلق خدا از اين بالاتر كه آنها را از جاده نورانى توحيد به ظلمت گاه شرك بكشانند، و چه ظلمى به خويشتن از اين بدتر كه انسان آتشى برافروزد كه خرمن تمام اعمال صالح خويش را خاكستر كند؟!(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.