پاسخ اجمالی:
شیعیان براى اداى احترام و طلب شفاعت به زیارت مى روند. زیارت نامه های شیعی پر از معارف توحیدی است. شیعه در زیارتنامه هایش صاحبان قبور را بندگان خدا، عاملان به تکالیف الهی و راهنمایان به خدا می داند نه خدایان دیگر. شیعه بوسیله آنها در پیشگاه الهی شفاعت می طلبد. قرآن گنهکاران را به شفاعت طلبیدن از پیغمبر اکرم (ص) تشویق کرده و مى گوید: «هر گاه آنها زمانى که به خویش ستم مى کردند، به سراغ تو مى آمدند و توبه مى کردند و رسول خدا نیز براى آنها استغفار مى کرد، خدا را توبه پذیر و مهربان مى یافتند».
پاسخ تفصیلی:
هیچ آدم عاقلى پیامبر (صلى الله علیه وآله) یا امامان (علیهم السلام) را پرستش نمى کند، اصلا به فکر کسى چنین مطلبى خطور نمى کند و همه مؤمنان آگاه براى اداى احترام و طلب شفاعت به زیارت مى روند.
اغلب قبل از خواندن زیارت نامه ها یکصد بار «الله اکبر» مى گوییم و به این ترتیب صدبار بر توحید تأکید مى کنیم و هرگونه شائبه شرک را از خود دور مى سازیم.
در زیارتنامه معروف «امین الله» در برابر قبور امامان مى گوییم:
«أشْهَدُ أَنَّکَ جَاهَدْتَ فِى اللهِ حَقَّ جِهَادِهِ وَ عَمِلْتَ بِکِتَابِهِ وَ اتَّبَعْتَ سُنَنَ نَبِیِّهِ حَتَّى دَعَاکَ اللهُ إِلَى جِوَارِهِ»؛ (ما گواهى مى دهیم تو در راه خدا جهاد کردى و حقّ جهاد را انجام دادى، به کتاب خدا عمل نمودى و از سنّت پیامبر پیروى نمودى، تا زمانى که خداوند تو را از این جهان به جوار رحمتش فرا خواند).
آیا توحید از این بالاتر مى شود.
در زیارت معروف جامعه خطاب به آن بزرگواران مى گوییم:
«إلَى اللهِ تَدْعُونَ وَ عَلَیْهِ تَدُلُّونَ وَ بِهِ تُؤْمِنُونَ وَ لَهُ تُسِلِّمُونَ وَ بِاَمْرِهِ تَعْمَلُونَ وَ إلَى سَبِیلِهِ تَرْشُدُونَ»؛ در این شش جمله تمام ضمیرها به خداوند بزرگ باز مى گردد، زائران مى گویند (شما امامان به سوى خدا دعوت مى کنید و به او دلالت مى کنید و به او ایمان دارید و تسلیم او هستید و مردم را به سوى راه او ارشاد مى نمایید).
در این زیارت نامه ها همه جا سخن از خدا و دعوت به توحید است، آیا این شرک است یا ایمان؟
در جاى دیگر این زیارتنامه مى گوییم:
«مُسْتَشْفِعٌ إلَى اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِکُمْ»؛ (من به وسیله شما شفاعت در پیشگاه خداوند عز و جل را مى طلبم) و اگر بر فرض ابهامى در بعضى تعبیرات زیارت ها باشد، با این محکمات به طور کامل روشن مى شود.
اشتباه مهمّ دیگرى که در این جا براى وهّابى ها رخ داده این است که شفاعت طلبیدن از اولیا را در درگاه پروردگار، با شفاعت طلبیدن از بت ها ـ همان موجودات بى جان و بى عقل و شعور ـ مقایسه مى کنند!
حال آن که قرآن مجید بارها و بارها نشان مى دهد که پیغمبران الهى در پیشگاه خدا براى گنهکاران شفاعت مى کردند. به عنوان نمونه:
1ـ برادران یوسف بعد از آگاهى از عظمت یوسف و اشتباهات خود، از پدر پیرشان یعقوب تقاضاى شفاعت کردند و او نیز به آنها قول مساعد داد: «قَالُوا یَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا کُنَّا خَاطِئِینَ * قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّى إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ» .(1)
آیا یعقوب پیامبر مشرک بود؟
2ـ قرآن گنهکاران را به توبه و شفاعت طلبیدن از پیغمبر اکرم (صلى الله علیه وآله) تشویق کرده و مى گوید: «وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَّلَمُوا أَنفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللهَ تَوَّاباً رَّحِیماً»؛ (هر گاه آنها زمانى که به خویش (به واسطه گناه) ستم مى کردند، به سراغ تو مى آمدند و توبه مى کردند و رسول خدا نیز براى آنها استغفار مى کرد، خدا را توبه پذیر و مهربان مى یافتند).(2)
آیا این سخن تشویق به شرک است؟
3ـ قرآن در مذمّت منافقان مى گوید: «وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْا یَسْتَغْفِرْ لَکُمْ رَسُولُ اللهِ لَوَّوْا رُءُوسَهُمْ وَرَأَیْتَهُمْ یَصُدُّونَ وَهُمْ مُّسْتَکْبِرُونَ»؛ (هنگامى که به آنها گفته شود بیایید تا رسول خدا براى شما طلب آمرزش کند، سرهاى خود را (به عنوان استهزا) تکان مى دهند و آنها را مى بینى که از سخنان تو اعراض مى کنند و تکبّر مىورزند).(3) آیا قرآن کفّار و منافقان را به شرک دعوت مى کند؟
بهانه جویان با مشاهده آیات فوق که با صراحت قبول شفاعت پیامبران را نشان مى دهد و چاره اى جز قبول آن نیست، به بهانه دیگرى دست زده و مى گویند: این آیات مربوط به حال حیات آنهاست و نسبت به بعد از وفات دلیلى نداریم. به این ترتیب شاخه «شرک» را رها کرده به شاخه دیگرى مى پرند.
وهّابیان بر اثر عدم قدرت کافى علمى بر تحلیل مسائل اسلامى به خصوص مسأله توحید و شرک، گرفتار وسواس عجیبى در این مسأله شده و هر جا دستاویزى پیدا کردند به مخالفت برخاستند، در مسأله زیارت، در موضوع شفاعت، در باب بناى برقبور و امور دیگرى از این قبیل، همه را به نحوى مخالف شرع دانسته و با مسأله «شرک» و «بدعت» پیوند زدند و با آن مخالفت نمودند و از مهم ترین آنها بناى بر قبور بزرگان دین بود. هم اکنون نیز در دنیاى اسلام ـ به جز حجاز ـ بناهاى عظیمى بر قبور انبیاى پیشین و بزرگان اسلامى، در کشورهاى مختلف اسلامى دیده مى شود که یادآور مسائل بسیارى است؛ از مصر گرفته تا هندوستان و از الجزایر تا اندونزى همه به آثار اسلامى باقیمانده در کشورشان احترام مى گذارند و براى قبور بزرگان دین اهمّیّت ویژه اى قائل هستند.(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.