برخورد سلفیون با مذاهب دیگر

سلفیّون با مذاهب دیگر چه برخوردى داشتند؟

سلفیّه براى اثبات اعتقادات خود به جاى بکارگیرى عقل و منطق، به نفى و انکار و جنگ با اعتقادات دیگر مذاهب بر مى خیزند و در این راه از عوام مردم و دنیاپرستان نیز استفاده مى کردند، کسانى که جهل و امّى گرى بر آنان سایه افکنده بود.

سلفیّه و نهى از تأویل قرآن

آیا بنابر نظر سلفیّه با نهى از تأویل مى توان به حقایق و معارف قرآن دست پیدا کرد؟

یکى از اصول فکر سلفى، نهى از تأویل و اکتفا به ظاهر لفظ است. در ردّ این روش باید گفت برای تفهیم قرآن باید از تمام نکات فصاحت، بلاغت و بدیع استفاده کرد مثلا ید الله کنایه از قدرت الهی است همان گونه که عرب این گونه کنایات را به کار مى گیرد.

اعتقاد وهابیّون به تجسیم خداوند

در بین مسلمین چه فرقه هایی به جسمانیّت خدا قائل شده اند؟

یکی از مسائل مورد اختلاف متکلمان، مسأله«تجسیم و جسمانیت» خداوند است. ابن تیمیه مى گوید: اشکالی ندارد که معتقد به جسم بودن خداوند باشیم. ابوزهره در کتاب تاریخ المذاهب الاسلامیه مى نویسد: سلفیّه هر صفتى را که در قرآن و روایات براى خداوند ذکر شده، از قبیل محبت، غضب، سخط و ... را حمل بر حقیقت کرده و برای خداوند ثابت مى کنند. امّا در میان شیعه امامیه اتفاق نظر بر نفى جسمیّت خداوند وجود دارد.

شناخت سلفیّه

سلفیّه چه گروهى است و چه ادّعایى دارد؟

سلفیه مدعى است باید به عصر سلف بازگشت و اسلام بدون مذهب را اختیار نمود. آنان بجز خودشان بقیه امت اسلامی را تکفیر کرده و با حذف دیگران از جامعه اسلامى و راندن آنان به جُرگه کفار، جامعه را به چند دستگى مى کشانند.

کنار گذاشتن روش عقلى توسط رؤساى سلفیّه

آیا کنار گذاشتن روش استدلال عقلى توسط سران سلفیّه مورد قبول است؟

تعطیل کردن راه عقل در مسائل اعتقادی توسط احمد بن حنبل پذیرفته نیست؛ زیرا: 1- براى جلوگیرى از نفوذ فرهنگ و عقاید بیگانه باید براى مسائل اعتقادى مبانى کلامى ترسیم نمود. 2- سلف قادر به جواب از تمام مسائل نبودند. 3- صحابه در فهم آیات و روایات با یکدیگر اختلاف مى نمودند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الحسينُ عليه السّلام :

اَنا قَتيلُ الْعَبْرَةِ لا يَذْکُرُنى مؤ مِنٌ اِلاّ بَکى .

من کُشته اشکم . هيچ مؤ منى مرا ياد نمى کند مگر آنکه (بخاطر مصيبتهايم ) گريه مى کند.

بحارالانوار، ج 44، ص 279