حدیث اقتداء به شیخین

آیا حدیث اقتداء به شیخین در اثبات خلافت ابوبکر اعتباری دارد؟

اهل سنّت براى امامت ابوبکر و عمر به این حدیث استدلال می نمایند. لکن این حدیث ضعیف است؛ زیرا تمام کسانى که آن را روایت کرده‏ اند، افرادى ضعیف هستند و این مطلب آن قدر آشکار است که بزرگان علماى اهل سنّت نیز بسیارى از راویان این حدیث را ضعیف شمرده و با انواع جرح و تعدیل‏هاى رجال‏شناسى کاستی هاى آن‏ها را بیان کرده ‏اند.

استدلال به حدیث اقتداء براى اثبات مسأله شورا

آیا استناد به حدیث اقتدا حجّیت مسأله شورا را اثبات مى کند؟

اهل سنت استدلال می کنند که پیامبر(ص) فرمود: «بعد از من به ابوبکر و عمر اقتدا نمایید». و چون عمر خلافت بعد از خود را به شورا محوّل کرد، پس نظام شورایى مشروعیت دارد. لکن؛ سند این حدیث ضعیف است و بسیاری از علما آن را موضوع، باطل، غیرصحیح و منکر توصیف نموده اند. ضمن اینکه با مراجعه به تاریخ درمى یابیم که ابوبکر و عمر نسبت به بسیارى از مسایل جاهل و ناآگاه بوده اند و در بسیارى از مسایل نیز با یکدیگر اختلاف داشتند؛ پس چگونه ممکن است پیامبر(ص) به اقتدا و پیروى از چنین افرادی امر کرده باشد!؟

حدیث «اقتداى به شیخین» به روایت ابى الدرداء

آیا سند حدیث «اقتداى به شیخین» به روایت ابى الدرداء معتبر است؟

این حدیث خالى از اشکال نیست؛ زیرا اولاً: ابن حجر مى گوید: در سند این حدیث کسانى وجود دارند که من آنان را نمى شناسم. ثانیا: به مجرد وجود یک حدیث در معاجم طبرانى نمى توان حکم به صحت آن نمود. ثالثاً: حدیث صحیحی از ابوالدرداء رسیده که با این حدیث مخالف است.

بزرگان اهل سنت و تضعیف سند حدیث «اقتداى به شیخین»

نظر بزرگان اهل سنت در باره سند حدیث «اقتداى به شیخین» چیست؟

برخى از علماى اهل سنت به ضعیف و جعلی بودن حدیث «اقتداى به شیخین» اشاره کرده اند، مانند: 1- ابوحاتم رازى. 2- ابوعیسى ترمذى. 3- ابوبکر بزّار. 4- ابوجعفر عقیلى. 5- ابوبکر نقّاش. 6- ابوالحسن دارقطنى. 7- ابن حزم اندلسى. 8- شمس الدین ذهبى. 9- نورالدین هیثمى. 10- ابن حجر عسقلانى و دیگران.

بررسى دلالت حدیث «اقتداء به شیخین»

حدیث «اقتداء به شیخین» از حیث دلالت داراى چه مشکلاتى مى باشد؟

این حدیث، از حیث دلالت اشکالاتی دارد. زیرا:  اهل سنت معتقدند پیامبر(ص) تصریح بر خلافت کسى نکرده. ابوبکر و عمر نسبت به بسیارى از مسائل و احکام جاهل بودند. این حدیث، دال بر عصمت آن دوست، ولی کسى هرگز چنین ادعایى درباره آنها ندارد. خود ابوبکر در روز سقیفه به این حدیث استدلال نکرد. ابوبکر گفته: مرا از خلافت عزل کنید، زیرا من بهترین شما نیستم. دوست داشتم از پیامبر(ص) سؤال مى کردم که این امر(خلافت) براى کیست؟. عمر مى گفت: بیعت با ابوبکر امرى بدون رویّه و تأمّل بود.

حدیث «اقتداى به شیخین» به روایت حذیفه

آیا سند حدیث «اقتداى به شیخین» به روایت حذیفه معتبر است؟

این روایت حذیفه از جهاتى داراى اشکال است. اولاً: تمام سندهاى آن به عبدالملک بن عمیر بازمى گردد که مردى مدلّس و جدّاً ضعیف و کثیر الغلط و مضطرب الحدیث است. ثانیاً: عبدالملک بن عمیر این حدیث را از ربعى بن حراش نقل کرده و ربعى از حذیفة بن یمان این حدیث را نشنیده است. ثالثاً: در سند روایت ابن حزم، سالم بن علاء مرادى است که خود ابن حزم او را تضعیف کرده است.

حدیث «اقتداى به شیخین» به روایت ابن مسعود

آیا سند حدیث «اقتداى به شیخین» به روایت ابن مسعود معتبر است؟

این حدیث به روایت ابن مسعود، دارای اشکالاتی است، مانند: 1- ترمذى تصریح به غرابت آن کرده است. 2- در سند آن یحیى بن سلمة بن کهیل است که شخصى ضعیف و متروک و منکرالحدیث بوده. 3- در سند آن اسماعیل بن یحیى بن سلمه وجود دارد که ضعیف است.

حدیث «اقتداى به شیخین» به روایت انس بن مالک

آیا سند حدیث «اقتداى به شیخین» به روایت انس بن مالک معتبر است؟

این حدیث خالى از اشکال نیست؛ زیرا اولاً: حدیث ابن مسعود مورد تضعیف خود ترمذى واقع شده است. ثانیاً: حدیث حذیفه با تمام طرقش مورد تضعیف قرار گرفته است. ثالثاً: ابن عدى در«الکامل» گرچه این متن را با سندهاى مختلف نقل کرده است. ولى در تمام سندهاى آن مسلم بن صالح، از حمّاد بن دلیل، از عمر بن نافع از عمرو بن هرم، وجود دارد که تمام آنان ضعیف الحدیث مى باشند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الصّادق عليه السّلام :

اَللّهم ... وَ ارْحَمْ تِلْکَ الاَعْيُنَ الَّتى جَرَتْ دُمُوعُها رَحْمَةً لَنا وَ ارْحَمْ تِلْکَ الْقُلُوبَ الَّتى جَزَعَتْ وَ احْتَرَقَتْ لَنا وَ ارْحَمِ الّصَرْخَةَ الّتى کانَتْ لَنا.

بحارالانوار، ج 98، ص 8