پاسخ اجمالی:
این حدیث به روایت ابن مسعود، دارای اشکالاتی است، مانند: 1- ترمذى تصریح به غرابت آن کرده است. 2- در سند آن یحیى بن سلمة بن کهیل است که شخصى ضعیف و متروک و منکرالحدیث بوده. 3- در سند آن اسماعیل بن یحیى بن سلمه وجود دارد که ضعیف است.
پاسخ تفصیلی:
حدیث ابن مسعود را ترمذى و حاکم نیشابورى نقل کرده است.(1) ولى این سند نیز خالى از اشکال نیست; زیرا:
اولاً: ترمذى تصریح به غرابت آن کرده است. او بعد از نقل این حدیث مى گوید: «این حدیثى غریب از این وجه از حدیث ابن مسعود است، و نمى شناسیم آن را مگر از حدیث یحیى بن سلمة بن کهیل، و یحیى بن سلمة در حدیث تضعیف شده است».(2)
ثانیاً: همان گونه که ترمذى اشاره کرده یحیى بن سلمة بن کهیل شخصى ضعیف و متروک و منکرالحدیث بوده و چیزى به حساب نیامده است. مقدسى مى گوید: ابن معین او را تضعیف کرده است. ابوحاتم مى گوید: او قوى به حساب نمى آید. بخارى گفته: در حدیث او مضامین منکر وجود دارد. و نسائى او را غیر ثقه معرفى کرده است. و ترمذى مى گوید: او ضعیف است.(3)
ذهبى مى گوید: او ضعیف است.(4) و ابن حجر مى گوید: «ابن حبّان نیز او را در جمله ضعفا به حساب آورده و گفته: او جدّاً منکر الحدیث است و به احادیث او احتجاج نمى شوئد. نسائى در «الکنى» گفته او متروک الحدیث است. و ابن نمیر گفته: او از جمله کسانى نیست که حدیثش نوشته شود. و دارقطنى او را گاهى متروک و گاهى ضعیف معرفى نموده است. و عجلى مى گوید: او ضعیف است.(5)
ثالثاً: در سند آن اسماعیل بن یحیى بن سلمه وجود دارد که ضعیف است.
رابعاً: در سند آن ابراهیم بن اسماعیل بن یحیى وجود دارد که متروک الحدیث و ضعیف و مدلّس معرفى شده است. عقیلى از مطیّن نقل کرده که ابن نمیر از حدیث او راضى نبوده و او را تضعیف مى کرده است. و گفته: او احادیث منکرى را روایت کرده است(6).(7)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.