پاسخ اجمالی:
براي رفع تعارض ميان «روايات انزواطلبي» با «روايات اجتماع گرائي» بايد گفت: از متون آيات و روايات به خوبى استفاده مى شود كه عزلت نشيني مربوط به شرايط خاصِّ اجتماعى است و به صورت يك استثنا در برابر حكم كلى اسلام قرار دارد؛ از جمله موارد عزلت نشيني مي توان به اين موارد اشاره كرد: 1. دورى گزيدن از دنياپرستان. 2. دورى گزيدن از جامعه فاسد و منحرف.
پاسخ تفصیلی:
امام علي(علیه السلام) در پایان خطبه 176 «نهج البلاغه» به انزواطلبى تشويق مى كند؛ همان انزوايى كه مقدمه اى براى خودسازى و دور ماندن از مفاسد اجتماعى است. بسيارى از علماى اخلاق نيز انزوا را يكى از شرايط فراهم آوردن زمينه تهذيب اخلاق مى شمرند.
هنگامى كه به آيات «قرآن» مراجعه مى كنيم، مى بينيم بسيارى از پيغمبران بزرگ و صالحان نيز دوران انزوايى داشته اند:
1. ابراهيم خليل(عليه السلام) هنگامى كه در برابر جمعيّت گمراه متعصّب ـ كه پيوسته بر بت پرستى پاى مى فشردند ـ قرار گرفت چنين گفت: «وَ أَعْتَزِلُكُمْ وَ مَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللهِ وَ أَدْعُوا رَبِّى عَسَى أَلَّا أَكُونَ بِدُعَاءِ رَبِّى شَقِيّاً»(1)؛ [ابراهيم(ع)] گفت: (از شما و آنچه غير الله مى خوانيد كناره گيرى مى كنم و پروردگارم را مى خوانم. اميدوارم در خواندن پروردگارم بى پاسخ نمانم).
2. حضرت موسى(عليه السلام) نيز چهل روز براى گرفتن الواح از قوم خويش كناره گيرى كرد و به كوه طور رفت كه شرح آن در آيه 142 از سوره «اعراف» بيان شده است.
3. حضرت مريم(عليها السلام) نيز مدّتى از قوم خود كناره گيرى كرد كه در سوره «مريم»، آيه 16 به بعد آمده است.
4. در مورد «اصحاب كهف» نيز مى خوانيم: هنگامى كه نتوانستند در مقابل فشار بت پرستان قوم خود بايستند عزلت گزيده و به غار پناه بردند؛ آن گونه كه «قرآن» مى گويد: «وَ إِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَ مَا يَعْبُدُونَ إِلَّا اللهَ فَأْوُوا إِلَى الْكَهْفِ يَنشُرْ لَكُمْ رَبُّكُمْ مِّنْ رَّحْمَتِهِ وَ يُهَيِّئْ لَكُمْ مِّنْ أَمْرِكُمْ مِرْفَقاً»(2)؛ ([به آنها گفتيم:] و هنگامى كه از آنها و آنچه جز خدا مى پرستند، كناره گيرى كرديد به غار پناه بريد كه پروردگارتان رحمتش را بر شما مى گستراند و در اين امر، آرامشى براى شما فراهم مى سازد).
5. در حالات پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله) نيز خوانده ايم كه قبل از بعثت، روزهاى متوالى؛ بلكه ماه ها به غار حِراء مى رفت و در آنجا تنها بود و به عبادت مشغول بود.
روايات متعدّدى نيز در زمينه انزوا وارد شده؛ از جمله در حديثى از پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله) مى خوانيم: «اَلْعُزْلَةُ عِبَادَةٌ»(3)؛ (دورى از مردم، عبادت است). در حديث ديگرى از اميرمؤمنان على(عليه السلام) آمده: «اَلْعُزْلَةُ أَفْضَلُ شِيَمِ الْأَكْيَاسِ»(4)؛ (دورى گزيدن برترين شيوه هاى هوشمندان است)، و نيز در حديث ديگرى از همان امام بزرگوار(عليه السلام) نقل شده است: «فِي اِعْتِزَالِ اَبْناءِ الدُّنْيَا جِمَاعُ الصَّلَاحِ»(5)؛ (دورى گزيدن از دنياپرستان سبب هرگونه اصلاح است).
در حالى كه از سوى ديگر روايات ديگرى وجود دارند كه مردم را به اجتماع گرايى تشويق مى كنند؛ در حديثى از پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله) مى خوانيم: «أَيُّهَا النَّاسُ عَلَيْكُمْ بِالْجَمَاعَةِ، وَ إِيَّاكُمْ وَ الْفُرْقَةِ»(6)؛ (بر شماست كه از جماعت جدا نشويد و از پراكندگى بپرهيزيد).
همين مضمون به تعبير ديگر از اميرمؤمنان علي(عليه السلام) نقل شده است: «وَ اَلْزَمُوا السَّوادَ الْاَعْظَمَ فَإِنَّ يَدَ اللهِ عَلَى الْجَمَاعَةِ وَ إِيَّاكُمْ وَ الْفُرْقَةِ فَإِنَّ الشَّاذَّ مِنَ النَّاسِ لِلشَّيْطَانِ كَمَا أَنَّ الشَّاذَّ مِنَ الْغَنَمِ لِلذِّئْبِ»(7)؛ (همواره با سواد اعظم [اكثريت طرفدار حقّ] باشيد كه دست خدا با جماعت است و از پراكندگى بپرهيزيد كه انسانِ تنها، بهره شيطان است؛ همان گونه كه گوسفند تكرو، بهره گرگ است).
احاديث درباره اين موضوع فراوان است و گاه تصوّر مى شود با هم تعارض دارند؛ در حالى كه چگونگى جمع در ميان اين روايات در خود آنها بيان شده است؛ از متون آيات و روايات به خوبى استفاده مى شود كه عزلت و گوشه گيرى در شرايط خاص اجتماعى است و در واقع، به صورت يك استثنا در برابر حكم كلى اسلام به اجتماع گرايى است و از جمله در موارد زير، عزلت توصيه شده است:
1. دورى گزيدن از دنياپرستان كه در احاديث پيش گفته و به آن اشاره شد.
2. دورى گزيدن از جامعه فاسد و آلوده و منحرف؛ همان گونه كه در داستان ابراهيم(عليه السلام) و اصحاب كهف ذكر شد و همان گونه كه در حديثى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم كه وقتى از حضرتش پرسيدند: چرا انزوا را برگزيده اىد؟ در پاسخ فرمود: «فَسَدَ الزَّمَانُ وَ تَغَيَّرَ الْاِخْوَانُ فَرَأَيْتُ الْاِنْفِرادَ أَسْكَنُ لِلْفُؤادِ»(8)؛ (زمان فاسد شده و دوستان و برادران دگرگون شده اند؛ به همين دليل تنهايى را مايه آرامش دل مى دانم).
3. گاه اين عزلت و دورى گزينى براى انديشيدن و خودسازى صورت گرفته؛ آن گونه كه در حالات پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله) قبل از بعثت نقل شده كه به «غار حِراء» پناه مى برد و روزهاى متوالى مشغول عبادت و انديشيدن بود و اگر انسان، بخشى از شبانه روز را در تنهايى به سر مى برد تا بهتر بينديشد و براى خود و جامعه برنامه ريزى كند، به يقين مفيد و سودمند خواهد بود.
4. دورى گزيدن از افراد شرور ـ كه بخشى از جامعه را تشكيل مى دهند ـ نيز در روايات عزلت توصيه شده است؛ اميرمؤمنان علي(عليه السلام) مى فرمايد: «مَنِ اعْتَزَلَ النَّاسَ سَلِمَ مِنْ شَرِّهِمْ»(9)؛ (كسى كه از مردم [شرور] دورى گزيند از شرّ آنها در امان خواهد بود).
وگرنه كسى نمى تواند اجتماعى را كه بر تمام دستورات اسلام حاكم است منكر شود. دور ماندن از جامعه به طور كامل سبب دور ماندن از تجربيات و علوم و قوت و قدرت افراد آن جامعه است. انسان ها همچون قطره هايى هستند كه وقتى جمع شوند دريايى تشكيل مى دهند يا همچون رشته هاى بسيار باريكى كه وقتى به هم تابيده شوند طناب بسيار محكمى را به وجود مى آورند. اضافه بر اين تجربه نشان داده عزلت، سبب «خودبزرگ بينى» و «سوء ظنّ شديد» به ديگران و گاه «ادعاهاى باطل و فاسد» مي شود.(10)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.