پاسخ اجمالی:
بعد از جريان حكميت، گروهى از خوارج كه خود پيشنهاد «حكميت» داده بودند، پشیمان شده و بي شرمانه به امام(ع) گفتند که اعتراف به كفر کرده و توبه نماید. ایشان در پاسخ فرمود: «طوفانى [از بلا] بر شما مسلّط شود و همه شما نابود شويد. آيا بعد از ايمانم به خدا و جهادم با رسول خدا به كفر خود گواهى دهم؟ اگر چنين كنم گمراه شده ام. [اميدوارم] به بدترين جايگاه رهسپار شويد و به سرنوشت گذشتگان خود (مشركان عصر جاهلي) دچار شوید، بدانيد كه بعد از من، ذلّت تمام وجود شما را فراخواهد گرفت و مستکبران بر شما مسلط می شوند».
پاسخ تفصیلی:
گروهى از خوارج كه خود پيشنهاد «حكميت» را در «صفّين» كرده بودند، پشیمان شدند و شعار «لاحُكْمَ اِلّا للهِ»؛ (حكميت مخصوص خداست!) را سر دادند و به طور بيشرمانه اى به امام(عليه السلام) پيشنهاد كردند كه او هم اعتراف به كفر كند و سپس توبه نمايد تا به او بپيوندند و براى جنگ با شاميان آماده شوند. امام علي(عليه السلام) در پاسخ آنها فرمود: (طوفانى [از بلاها] بر شما مسلّط شود و همه شما نابود شويد! اين چه پيشنهادى است كه به من مى كنيد؟! آيا بعد از ايمانم به خدا و جهادم با رسول الله به كفر خويش گواهى دهم؟! اگر چنين كنم گمراه شده ام و از هدايت يافتگان نخواهم بود)؛ «أَصَابَكُمْ حَاصِبٌ وَ لاَ بَقِيَ مِنْكُمْ آثِرٌ، أَبَعْدَ إِيمَانِي بِاللهِ وَ جِهَادِي مَعَ رَسُولِ اللهِ، أَشْهَدُ عَلَى نَفْسِي بِالْكُفْرِ! لَقَدْ ضَلَلْتُ إِذاً وَ مَا أَنَا مِنَ الْمُهْتَدينَ».
چه دردناك است انسانى همچون حضرت علي(عليه السلام) كه اولين مرد مؤمن به پيغمبر اكرم(صلى الله عليه و آله و سلم) است و در تمام غزوات ـ جز در مواقع استثنايى آن هم به فرمان رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم) ـ شركت داشته و بالاترين ايثار و فداكارى را در راه اسلام نموده و درخت برومند اسلام و شجره توحيد با زبان و شمشير او آبيارى شده است، در چنگال گروهى احمق و نادان گرفتار شود كه به او پيشنهاد اعتراف به كفر كنند، سپس كفاره نادانيها و حماقتهاى خود را از او بطلبند؟! شايد در طول تاريخ اسلام چنين صحنه دردناكى وجود نداشته است و هرگز انسانى با اين فضيلت و شرافت در چنگال چنین قومى نادان با اين فضيحت و رذيلت گرفتار نشده باشد. اينجاست كه بايد اعتراف كرد كه امام علي(عليه السلام) از همه مظلومتر بوده و هست!
در ادامه امام علي(عليه السلام) دو مطلب ديگر را بيان مى كند: نخست اين كه آن نابخردان منحرف و لجوج را با اين دو جمله نفرين مى كند: ([اميدوارم] به بدترين جايگاه رهسپار شويد و به راه گذشتگان خود [مشركان عصر جاهليت و سرنوشت شومى كه دامان آنها را گرفت] بازگرديد)؛ «فَأُبُوا(1)شَرَّ مَآب وَ ارْجِعُوا عَلى أَثَرِ الاَعْقابِ».(2)
در جمله اوّل به آنها نفرين مى كند و از خدا مى خواهد كه بدترين موقعيت را در دنيا و آخرت پيدا كنند، در دنيا ذليل و خوار و گرفتار چنگال دشمنان شوند و در آخرت گرفتار عذاب الهى گردند. و در جمله دوم از خدا مى خواهد كه آنها به سرنوشت گذشتگانشان يعنى مشركان جاهليت گرفتار شوند، همان گروهى كه در لجاجت و تعصّب همچون خوارج بودند و تمام آيات الهى را كه با چشم ديدند و با گوش شنيدند انكار كردند و سرانجام نابود شدند. در نكته دوم به عنوان پيشگويى روشنى از آينده تاريخ آنها چنين مى فرمايد: (بدانيد كه به زودى بعد از من خوارى و ذلّت تمام وجود شما را فراخواهد گرفت و گرفتار شمشير برّنده اى خواهيد شد، مستبدّان زورگو بر شما حكومت خواهند كرد و اين امر به صورت سنّتى از سوى ستمگران در ميان شما باقى خواهد ماند!)؛ «أَمَا إِنَّكُمْ سَتَلْقَوْنَ بَعْدِي ذُلاًّ شَامِلا وَ سَيْفاً قَاطِعاً وَ أَثَرَةً(3)يَتَّخِذُهَا الظَّالِمونَ فِيكُمْ سُنَّةً».
شايان توجه اين كه تاريخ خوارج به خوبى گواهى مى دهد كه نفرين امام درباره آنها اثر كرد و پيشگويى آن حضرت، جامه عمل به خود پوشيد و در جنگهاى متعدّدى كه خوارج با دشمنان خود داشتند، تار و مار شدند و سران آنها يكى بعد از ديگرى با ذلّت و خوارى به ديار عدم فرستاده شدند. ابن ابى الحديد كه اطلاعات وسيع و گسترده اى در تاريخ اسلام دارد و شرح نهج البلاغه او شاهد گوياى اين معنى است در شرح اين خطبه، هنگامى كه به تفسير جمله اخير مى رسد تاريخچه مفصّلى تحت عنوان «اخبار خوارج و شرح حال سردمداران آنها و جنگ هايشان» بيان مى دارد.(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.