پاسخ اجمالی:
مهمترين عواملی كه موجب خشم عمومی مردم نسبت به «عثمان» شد عبارتند از: 1- او پستهاى حسّاس كشور اسلامى را در ميان اطرافيان و خويشاوندان خود كه بسيارى از آنان نالايق، فاسد و دور از تعاليم اسلام بودند تقسيم نمود. 2- شخصيت هاى بسيار بزرگوار و برجسته اى همچون «ابوذر»، «عمار یاسر»، «عبدالله بن مسعود» و ... را تبعید و یا مجازات كرد. 3- اموال بيت المال را بدون حساب و كتاب در ميان اقوام و بستگانش تقسيم كرد در حالى كه مستمندان با ايمان در آتش فقر مى سوختند. 4- مخالف دستورات کتاب الله عمل می کرد.
پاسخ تفصیلی:
مهمترين عواملی كه موجب خشم عمومی بر ضدّ عثمان شد امور زير بود:
1 ـ عثمان پستهاى حسّاس كشور اسلامى را در ميان اطرافيان و خويشاوندان خود، كه بسيارى از آنان نالايق، فاسد و دور از تعاليم اسلام بودند تقسيم نمود؛ از جمله «وليد» را كه مردى فاسق و شراب خوار بود، بر مسند فرماندارى «كوفه» نشانيد، كوفه اى كه مركز بسيارى از پيشگامان اسلام بود.(1) «حكم بن ابى العاص» را كه عموى او بود و از سوى پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله و سلم) مطرود و تبعيد شده بود مقرّب خود ساخت و به گرمى از او استقبال نمود و جبّه خز بر او پوشاند و جمع آورى زكات طائفه «قضاعه» را در اختيار او گذارد؛ هنگامى كه آنها را جمع كرد و بالغ بر سيصد هزار درهم شد و نزد او آورد، همه را به او بخشيد. «ابن قتيبه» و «ابن عبدربّه» و «ذهبى» _ كه همه از بزرگان اهل سنت هستند _ مى گويند: از جمله امورى كه مردم بر عثمان انتقاد داشتند اين بود كه «حكم بن ابى العاص» را نزد خود جاى داد، در حالى كه ابوبكر و عمر حاضر به اين كار نشدند.(2) و نيز «مروان بن حكم» را كه پسر عمو و دامادش بود به عنوان معاون و مشاور خود انتخاب كرد و خمس غنائم آفريقا را _ كه پانصد هزار دينار بود _ به او بخشيد!
2 ـ به عكس شخصيت هاى بسيار بزرگوار و برجسته اى همچون «ابوذر» را اذيت و آزار كرد و به محل بسيار بد آب و هوايى مثل «ربذه» تبعيد كرد. «ابوذر» تا آخر عمرش در آنجا ماند و همانجا بدرود حيات گفت و گناهش اين بود كه به كارهاى خلاف عثمان خرده مى گرفت و امر به معروف و نهى از منكر مى كرد!(3) در مورد «عمار ياسر» _ كه از پيشگامان اسلام و مورد علاقه شديد پيامبر اسلام(صلى الله عليه و آله و سلم) بود _ نيز بدرفتارى شديدى داشت و او را به قدرى با چوب زد كه گرفتار فتق گرديد. گناهش اين بود كه گروهى از صحابه اعتراضات خود را بر عثمان به طور كتبى ذكر كرده و او را از كارهايش برحذر داشته بودند، «عمار ياسر» نامه را بر عثمان رساند و براى او قرائت كرد. عثمان خشمگين شد و به غلامانش دستور داد تا دست و پاى عمار را محكم گرفتند و سپس خودش او را آن قدر زد كه بيهوش شد.(4)
و نيز با «عبدالله بن مسعود» همين گونه رفتار كرد. يكى از جلاّدانش را فرستاد كه او را به در مسجد بياورد، سپس او را بر زمين كوبيد و يكى از دنده هايش در هم شكست. گناه او اين بود كه به او اعتراض كرده بود كه چرا اموال بيت المال را در ميان تبهكاران بنى اميه تقسيم كرده است.(5) از «زيد بن ارقم» _ كه يكى از یزرگان صحابه بود _ سؤال كردند به چه دليل شما عثمان را تكفير كرديد گفت به سه دليل: اموال بيت المال را در ميان اغنيا تقسيم كرد و ياران رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم) را همچون دشمنان و محاربان پيغمبر قرار داد و به غير «كتاب الله» عمل نمود.(6)
3 ـ اموال بيت المال را بدون حساب و كتاب در ميان اقوام و بستگانش تقسيم كرد؛ در حالى كه مستمندان با ايمان در آتش فقر مى سوختند كه نمونه هايى از آن در بالا ذكر شد.(7) مورّخان و محدّثان درباره نقاط ضعف سه گانه فوق بحثهاى مشروحى دارند كه اگر همه آنها جمع آورى شود كتاب بزرگى را تشكيل مى دهد. آرى اين امور و امور ديگرى همانند آن سبب شد كه مردم مدينه و از جمله مهاجران و انصار و به ويژه صحابه پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله و سلم) بر ضدّ عثمان بشورند و او را شايسته مقام خلافت پيامبر ندانند. در اين ميان معترضانى از مصر و كوفه و بصره آمدند و زبان به اعتراض گشودند و چون اعتناء نكرد او را به قتل رساندند؛ در حالى كه كسى از مسلمانان مدينه به يارى او برنخاست! و اين نشان مى دهد كه عموم مسلمين مدينه از دست او ناراضى بودند.(8)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.