پاسخ اجمالی:
«فتنه» به حوادث پیچیده ای گفته مي شود که ماهیت آن روشن نیست و ظاهری فریبنده و باطنی مملو از فساد دارد و جوامع انسانی را به بی نظمی، تباهی، فساد اموال و اَعراض و ... می کشاند. علل و عوامل فتنه ها بیشتر از اختلافات ناشي مي شود و دو جناح، بی فکر و بی مطالعه، به جان هم می افتند و فضای جامعه را تیره و تار می سازند. «فتنه جمل»، «فتنه شامیان» و «فتنه خوارج» نمونه هایی بارز از فتنه در دوران حکومت امام علي(ع) محسوب می شوند.
پاسخ تفصیلی:
«فتنه» به حوادث پيچيده اى گفته مي شود كه ماهيّت آن روشن نيست؛ ظاهرى فريبنده دارد و باطنى مملوّ از فساد؛ جوامع انسانى را به بى نظمى، تباهى، عداوت، دشمنى، جنگ و خونريزى و فساد اموال و اَعراض مى كشاند و از همه بدتر اين كه قابل كنترل نيست.
غالباً، در ابتدا چهره حقّ به جانبى دارد و ساده انديشان را به دنبال خود مى كشاند و تا مردم از ماهيّت آن آگاه شوند، ضربات خود را بر همه چيز وارد ساخته است. فتنه ها، هيچ قانونى را به رسميّت نمى شناسند؛ ممكن است در يك شهر همه چيز را به آتش بكشد و در كنار آن شهر ديگرى باشد كه در امان بماند. فتنه مانند گِردباد است كه همه چيز را با خود مى چرخاند و مى برد و گاه ديده شده گردبادهاى سنگين، انسانها، حتّى اتومبيل ها را از جا كنده و به آسمان برده و به هر سو پرتاب مى كنند!! فتنه ها نيز همين كار را با شخصيّت هاى بزرگ اجتماعى، دينى، علمى و سياسى و با اموال مردم و سرمايه هاى جامعه مى كند.
مى دانيم گردبادها بر اثر وزشِ دو جبهه قوىّ باد در دو جهت مخالف، پيدا مى شود؛ يعنى دو جبهه مخالف در هم مى پيچند و به گرد هم مى گردند و گردباد را به وجود مى آورند؛ فتنه ها نيز بيشتر از اختلافات بر مى خيزد؛ آنگاه كه دو جناح، بى فكر و بى مطالعه، بى رحمانه به جان هم مى افتند، فضاى جامعه را تيره و تار مى سازند، نتيجه اش آن است كه گردبادهاى حوادث و ناامنى، همه چيز را از بيخ و بُن مى كَند و نابود مى سازد!
به همين دليل، در برابر حوادث اجتماعى بايد خوش بينى ها را تا حدّى كنار گذاشت و درباره كسانى كه روى صحنه و پشت صحنه هستند، دقّت كرد و سوابق آنها را بررسى نمود و اگر فتنه اى در كار است، مردم را با خبر ساخت و اين، وظيفه انديشمندان هر جامعه است.
جنگ هايى كه در دوران حكومت امير مؤمنان علي(عليه السلام) به وقوع پيوست، هر كدام نمونه بارزى از فتنه بود؛ در «جنگ جمل»، «عايشه» همسر پيامبر خدا(صلى الله عليه و آله) را بر شتري سوار كردند و دو نفر از صحابه پيامبر(صلى الله عليه و آله) - كه سوابق نسبتاً خوبى در اسلام داشتند - بر اثر هوی و هوس و وسوسه هاى شيطان آتش فتنه را بر افروختند و نخستين بانگ اختلاف را در امّت اسلامى سر دادند؛ در اين ميان، نزديك به بيست هزار نفر از مسلمانان در اين آتش فتنه سوختند و خانه هاى زيادى ويران شد تا آن كه با تدبير اميرمؤمنان علي(عليه السلام) آتش فتنه خاموش گشت.
فتنه «شاميان» و «جنگ صفّين» و ادّعاى واهى خونخواهى عثمان و بر سرِ نيزه كردن قرآن ها نمونه ديگرى از اين فتنه ها بود و هنوز شعله آن خاموش نشده بود كه فتنه سومى از آن برخاست! گروهى از متنسّكانِ جاهل و متعبّدانِ بى فكر، زير پوشش «حُكم فقط حُكم خداست»(1) آتش جنگ نهروان را برافروختند.
دقّت در اين نمونه هاى عينى، مى تواند تمام ويژگي هاى فتنه را عملاً به انسان بياموزد.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.