پاسخ اجمالی:
امام علي(ع) در بيان دستوراتي كه عصاره همه فضائل است به فرزندش می فرماید: «پسرم تو را به تقواى الهى، التزام به فرمان او، آباد كردن قلب و روحت با ذكرش و چنگ زدن به ريسمان الهى توصيه مى كنم، و كدام وسيله مى تواند ميان تو و خداوند مطمئن تر از حبل الله باشد اگر به آن چنگ زنى و دامان آن را بگيرى؟». بنابراين سفارش به تقوی سفارشى است كه همه انبياء و اوصياء سرآغاز برنامه هاى خود بعد از ايمان به خدا قرار داده اند و زاد و توشه راه آخرت، ملاك فضيلت و برترى انسان ها بر يكديگر و كليد درِ بهشت است. تقوی به معناى خداترسى درونى و پرهيز از هرگونه گناه و احساس مسئوليّت در پيشگاه پروردگار است كه سد محكمي ميان انسان و گناهان او ايجاد مى كند.
پاسخ تفصیلی:
حضرت علي(عليه السلام) در بخشی از نامه 31 «نهج البلاغه»، اندرزهاى روح پرور و سازنده خود را آغاز مى كند و در عبارات كوتاه چهار دستور به فرزندش مى دهد؛ دستوراتى كه عصاره همه فضيلت هاست مى فرمايد: (پسرم تو را به تقواى الهى و التزام به فرمان او و آباد كردن قلب و روحت با ذكرش و چنگ زدن به ريسمان الهى توصيه مى كنم)؛ «فَإِنِّي أُوصِيكَ بِتَقْوَى اللهِ - أَيْ بُنَيَّ - وَ لُزُومِ أَمْرِهِ وَ عِمَارَةِ قَلْبِكَ بِذِكْرِهِ وَ الْإِعْتِصَامِ بِحَبْلِهِ». سفارش به تقوی همان سفارشى است كه همه انبياء و اوصياء سرآغاز برنامه هاى خود بعد از ايمان به پروردگار قرار داده اند؛ همان تقوايى كه زاد و توشه راه آخرت و ملاك فضيلت و برترى انسان ها بر يكديگر و كليد درِ بهشت است. تقوی به معناى خداترسى درونى و پرهيز از هرگونه گناه و احساس مسئوليّت در پيشگاه پروردگار كه سد محكمى در ميان انسان و گناهان ايجاد مى كند. مرحله ادناى آن عدالت و مرحله اعلاى آن عصمت است.
در دومين دستور به التزام به اوامر الهى اشاره مى كند، همان چيزى كه بارها در قرآن مجيد به عنوان (اَطِيعُوا اللهَ) آمده و از ميوه هاى درخت پربار تقواست.
تعبير به «عِمَارَةِ قَلْبِكَ بِذِكْرِهِ» اشاره به اهمّيّت ذكر الله است كه بدون آن، خانه قلب ويران مى شود و جولانگاه لشكر شيطان. «قرآن مجيد» مى فرمايد: «أَلَا بِذِكْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»(1)؛ هم آبادى دل ها و هم آرامش آن در سايه ذكر خداست نه تنها ذكر لفظى ـ هرچند ذكر لفظى هم بسيار مهم است ـ بلكه ذكر عملى آن گونه كه در روايات وارد شده كه امام باقر(عليه السلام) فرمود: «سه چيز است كه انجام آن از مشكل ترين كارهاست» و سومين آن را «ذِكْرُ اللهِ عَلَى كُلِّ حَالٍ»؛ (ذكر خدا در هر حال) بيان فرمود، سپس در تفسير «ذكر» چنين مى فرمايد: «وَ هُوَ أَنْ يَذْكُرَ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ عِنْدَ الْمَعْصِيَةِ يَهُمُّ بِهَا فَيَحُولُ ذِكْرُ اللهِ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ تِلْكَ الْمَعْصِيَةِ وَ هُوَ قَوْلُ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ: (إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ)(2)»(3)؛ (ذكر خدا آن است كه چون تصميمى بر معصيت مى گيرد خداوند عزّ و جلّ را ياد كند و ياد خدا ميان او و آن معصيت حائل شود و اين همان چيزى است كه خداوند عزّ و جلّ در «قرآن» فرموده است: پرهيزكاران هنگامى كه گرفتار وسوسه هاى شيطان شوند، به ياد [خدا و پاداش و كيفر او] مى افتند؛ و [در پرتو ياد او، راه حق را مى بينند و] در اين هنگام بينا مى شوند).
و تعبير به «الْإِعْتِصَامِ بِحَبْلِهِ» اشاره به چنگ زدن به «قرآن مجيد» است كه همه برنامه هاى سعادت در آن هست و در خود «قرآن» به آن اشاره شده است: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِيعاً وَ لَا تَفَرَّقُوا»(4)؛ (و همگى به ريسمان خدا [قرآن، و هرگونه وحدت الهى]، چنگ زنيد و پراكنده نشويد).
مى دانيم براى حبل الله در آيه شريفه مزبور، معانى بسيارى ذكر كرده اند؛ بعضى از مفسّران آن را اشاره به قرآن، بعضى اشاره به اسلام و بعضى گفته اند كه منظور خاندان پيغمبر و اهل بيت(عليهم السلام) است ولى در ميان اين تفاسير اختلافى نيست؛ زيرا «حبل الله» به معناى ارتباط با خداست كه تمام اينها را شامل مى شود.
به همين دليل امام(عليه السلام) در ادامه اين سخن مى فرمايد: (و كدام وسيله مى تواند ميان تو و خداوند مطمئن تر از حبل الله باشد اگر به آن چنگ زنى و دامان آن را بگيرى؟)؛ «وَ أَيُّ سَبَبٍ أَوْثَقُ مِنْ سَبَبٍ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ اللهِ إِنْ أَنْتَ أَخَذْتَ بِهِ». تعبير به حبل (ريسمان و طناب) اشاره به اين است كه چون انسان بدون تربيت الهى در قعر چاه طبيعت گرفتار است، ريسمانى محكم لازم است كه به آن چنگ زند و از آن چاه در آيد و اين ريسمان همان «قرآن»، «اسلام» و «عترت» است.(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.