پاسخ اجمالی:
امام علي(ع) در خطبه 157 «نهج البلاغه»، برای تشویق مردم به نیکی ها و پرهیز از بدی ها از دو منطق موثر بهره می گیرد: «[1.] آنچه را خدا وعده فرموده اعم از پاداش و کیفر جای هیچ گونه گفتگو و تردید در آن نیست، [2.] اى بندگان خدا! از روزى كه اعمال بررسى دقيق مى شود، برحذر باشيد؛ روزى كه تزلزل و اضطراب در آن بسيار است و كودكان در آن پير مى شوند». در آن روز، تمام اعمال، هر چند ظاهراً كوچك و ناچيز باشد، با دقت و سخت گيرى بررسى خواهد شد؛ همان گونه كه «قرآن» مى گويد: «اگر به اندازه سنگينى دانه خردلى [كار نيك يا بد] باشد و در دل سنگى يا در آسمان ها و زمين قرار گيرد خداوند آن را [در قيامت براى حساب] مى آورد».
پاسخ تفصیلی:
امام علي(عليه السلام) در خطبه 157 «نهج البلاغه» در ادامه کلامی که درباره اهمیّت تقوی و فراهم کردن توشه برای آخرت فرموده، براى ترغيب و تشويق مردم به خيرات و نيكى ها و پرهيز از بدى ها از دو منطق مؤثر بهره مى گيرد. نخست مى گويد: (اى بندگان خدا! آنچه را خداوند وعده نيك بر آن داده است جاى ترك نيست و آنچه را از بدى ها نهى كرده قابل دوست داشتن نمى باشد!)؛ «عِبَادَ اللهِ، إِنَّهُ لَيْسَ لِمَا وَعَدَ اللهُ مِنَ الْخَيْرِ مَتْرَكٌ، وَ لَا فِيمَا نَهَى عَنْهُ مِنَ الشَّرِّ مَرْغَبٌ». اشاره به اينكه آن كس كه امر و نهى كرده و وعده پاداش و كيفر داده يك فرد عادى نيست كه جاى گفتگو و ترديد در آن باشد؛ خداوندِ قادر قهار چنين فرموده است.
و در تعبير دوّم مى فرمايد: (اى بندگان خدا! از روزى كه اعمال بررسى دقيق مى شود، برحذر باشيد؛ روزى كه تزلزل و اضطراب در آن بسيار است و كودكان در آن پير مى شوند)؛ «عِبَادَ اللهِ، احْذَرُوا يَوْماً تُفْحَصُ فِيهِ الْأَعْمَالُ، وَ يَكْثُرُ فِيهِ الزِّلْزَالُ، وَ تَشِيبُ(1) فِيهِ الْأَطْفَالُ».
در آن روز، تمام اعمال، هر چند ظاهراً كوچك و ناچيز باشد، با دقت و سخت گيرى بررسى خواهد شد؛ همان گونه كه «قرآن مجيد» مى گويد: «يَا بُنَىَّ إِنَّهَا إِنْ تَكُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ فَتَكُنْ فِى صَخْرَةٍ أَوْ فِى السَّمَاوَاتِ أَوْ فِى الْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اللهُ إِنَّ اللهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ»(2)؛ (اگر به اندازه سنگينى دانه خردلى [كار نيك يا بد] باشد و در دل سنگى يا در [گوشه اى از] آسمان ها و زمين قرار گيرد خداوند آن را [در قيامت براى حساب] مى آورد؛ خداوند دقيق و آگاه است).
و منظور از فزونى زلزله در آن روز، تزلزل افكار و لرزيدن دلها از هول محشر و وحشت از نتيجه اعمال است. درست است كه در پايان اين جهان، زلزله به معناى حقيقى، تمام جهان را به لرزه در مى آورد و همه چيز زير و رو مى شود؛ ولى آنچه در بالا آمده مربوط به صحنه محشر است كه در آنجا زلزله به معناى حقيقى آن وجود دارد؛ بلكه هر چه هست اضطراب است و وحشت و تزلزل خاطرها.
تعبير به «تَشِيبُ فِيهِ الْأَطْفَالُ» كنايه از شدّت و عمق وحشت آن صحنه است كه در تعبيرات روزمرّه نيز به كار مى رود. مى گوييم حادثه به اندازه اى سنگين است كه انسان را پير مى كند؛ همان گونه كه در «قرآن مجيد» مى فرمايد: «فَكَيْفَ تَتَّقُونَ إِنْ كَفَرْتُمْ يَوْماً يَجْعَلُ الْوِلْدَانَ شِيباً»(3)؛ (اگر كافر شويد، چگونه خود را [از عذاب الهى] بر كنار مى داريد، در آن روز كه كودكان را پير مى كند؟!).
بعضى چنين پنداشته اند كه پير شدن اطفال در آنجا به معناى حقيقى آن است؛ نه معناى كنايى؛ ولى اين احتمال بسيار بعيد است؛ زيرا در آن روز طفلى كه محكوم به مجازات الهى باشد و بر اثر وحشت گرفتار پيرى زودرس شود، وجود ندارد.(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.