پاسخ اجمالی:
امام علي(ع) می فرماید: «متقین شب را هراسان به سر مى برند و صبح خوشحالند؛ ترسناك براى غفلتى كه از آن بیم داده شده اند و خوشحال براى فضل و رحمت الهى كه به آنها رسيده است». آنها همیشه در بین خوف و رجاء قرار دارند و هراسانند که غفلت آنها را فرابگیرد و باعث ترک یاد خدا شود و یا خائفند از عذاب الهی به خاطر غفلتی که دارند. امام صادق(ع) می فرماید: «كسى كه حسنة او خشنودش كند و كار زشت او ناراحتش كند، او مؤمن است».
پاسخ تفصیلی:
امام علي(عليه السلام) در بخشي از خطبه متقين در بيان اوصاف آنها مي فرمايد: «يَبِيتُ حَذِراً وَ يُصبِحُ فَرِحاً حَذِراً لِمَا حُذِّرَ مِنَ الغَفْلَةِ وَ فَرِحاً بِمَا اَصَابَ مِنَ الفَضلِ وَ الرَّحمَةِ»؛ (شخص پرهيزکار شب را به سر مى برد در حالى كه هراسان است و صبح مى كند در حالى كه خوشحال است، ترسناك براى غفلتى كه از آن ترسانده شده و خوشنود و خوشحال براى فضل و رحمت الهى كه به او رسيده است). مرحوم خوئى و بحرانى در شرح هاى خود بر نهج البلاغه متذكر شده اند كه ظاهر كلام مولى علی(عليه السلام) اين نيست كه شب اختصاص به خوف و روز اختصاص به خوشحالى دارد؛ بلكه كنايه از اين است كه آنها هميشه بين خوف و رجاء هستند، بين ترس و خوشنودى به سر مى برند، چنانكه در عرف هم اين كنايه معمول است و حضرت به جاى خوف و رجاء، لازمه اين دو را ذكر كرده اند. لازمه خوف، حذر و لازمه رجاء، خوشحالى و فرح است. صاحب «مفردات» درباره حذر گويد: «اِحْتِرازٌ عَن مُخِيفٍ»؛ (دورى از شىء ترسناك كه مى ترساند). پس احتراز و دورى لازمه ترس و خوشنودى لازمه اميد و شوق است.
البته چنانكه بحرانى گفته احتمال دارد فقره سابق هم همين معنى كنايى را داشته باشد؛ يعنى دائماً در [حال] ذكر و شكرند نه اين كه ذكر مختص به صبح و شكر مختص به شام باشد.
در اين فراز از خطبه دو احتمال وجود دارد: يكى اينكه ترس از غفلت و ترك ياد خدا باشد و وحشت دارند كه در زمره غافلان باشند كه خدا دست عنايت خود را از سر آنها برداشته و لذت انس با خود را از آنها گرفته - گرچه هيچ عذابى هم روز قيامت براى آنها نباشد - همين كه خود را در زمره آنها ببينند كه ديگر محبوب به آنها توجه نمى كند، بيمناكند و در مقابل به چيزهائى خوشنود هستند كه خدا در اين دنيا به آنها تفضّل و عنايت كرده است، به آنها دين اسلام و دوستى و پيروى محمد و آل محمد(صلی الله علیه و آله) را داده است و رحمت او است كه به هر كس كه بخواهد مى دهد، چنانكه فرمود: «قُلْ إِنَّ الْفَضْلَ بِيَدِ اللهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاءُ وَ اللهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشَاءُ وَ اللهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ»(1)؛ (بگو اى پيامبر كه تفضّل و فضل به دست خدا است، به هر كس كه بخواهد مى دهد و خداوند رحمتش واسع و عليم است * رحمتش را به هر كه بخواهد مختص مى كند و خداوند صاحب فضل عظيم است).
و احتمال دوم اين كه ترسناك از عذاب و عقابى باشند كه در اثر غفلت در دنيا و آخرت گريبانگير آنها مى شود و خوشنود به اجر و ثواب هائى كه در اثر عمل به احكام به آنها مى رسد، يعنى نفس عبادات آنها رحمت و فضل الهى است كه به آنها رسيده و موجب اجر و پاداش است. پس سُرور آنها به حسنات آنها است كه موجب پاداش الهى است.
حاصل دو احتمال اين كه در احتمال اول، خوف از نفس غفلت و در نتيجه عدم توجه خداوند به غافل است و خوشنودى به رحمت هائى كه خداوند بدون عوض به او داده و هيچ عملى در مقابل آن انجام نداده است و احتمال دوم اين كه خوف از عقاب غفلت چه دنيوى و چه اخروى و فرح و شادمانى به عبادات و حسناتى كه خود، رحمت الهى است و به او رسيده به خاطر ثواب هائى كه بر آن مترتب مى شود.(2)
در روايتى مسعدة بن صدقه، از امام صادق(عليه السلام) نقل مى كند كه فرمود: «مَنْ سَرَّتهُ حَسَنَتُهُ وَ سَاءَتهُ سَيِّئَتُهُ فَهُوَ مُؤمِنٌ»(3)؛ (كسى كه حسنة و كار شايسته او خشنودش كند و كار زشت او ناراحتش كند، او مؤمن است).
در روايتى ديگر امام پنجم باقر العلوم(عليه السلام) فرمودند: از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) درباره بهترين و برگزيده ترين بندگان سؤال کردند، فرمودند: «اَلَّذِينَ اِذَا اَحْسَنُوا اِستَبْشَرُوا وَ اِذَا أَساؤُا اِستَغْفَرُوا وَ اِذَا اُعطُوا شَكَرُوا وَ اِذَا اِبْتَلُوا صَبَرُوا وَ اِذَا غَضِبُوا غَفَرُوا»(4)؛ (كسانى كه وقتى احسان كرده و كار نيك كنند، خشنودند و وقتى كار ناشايست كنند استغفار نمايند و وقتى چيزى به آنها اعطاء شود شكرگزارند و وقتى به مصيبت مبتلا شدند صبر كنند و وقتى ناراحت و غضبناك شدند، ببخشند و درگذرند).
بارى عامل دلهره متقين، غفلت است، آفتى كه به جان انسانها مى افتد و آنها را به ورطه نابودى و هلاكت مى سپارد.(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.