پاسخ اجمالی:
تحریم «ربا» حداقل در هفت آیه از قرآن کریم به وضوح دیده می شود و قرآن مجید به شدت هر نوع رباخواری را تحریم می کند، تا جایی که آن را نوعی کفر به خدا دانسته و از ناحیه خدا و رسولش به رباخوار اعلان جنگ می دهد و رباخوار را مستحق خلود در آتش جهنم می داند.
پاسخ تفصیلی:
حدّاقل هفت آيه قرآن به وضوح تحريم ربا را ثابت مى كند:
1- آيه 275 سوره بقره: «اَلَّذينَ يَأكُلونَ الرِّبا لايَقومونَ اِلاّ كَما يَقومُ الَّذى يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطانُ مِنَ المَسِّ ذلِكَ بِاَنَّهُم قالوا اِنَّمَا البَيعُ مِثلُ الرِّبا و اَحَلَّ اللّهُ البَيعَ و حَرَّمَ الرِّبا فَمَن جاءَهُ مَوعِظَةٌ مِن رَبِّهِ فَانتَهى فَلَهُ ماسَلَفَ و اَمرُهُ اِلَى اللّهِ و مَن عادَ فَاُولئكَ اَصحـابُ النّارِ هُم فيها خالِدون»(1) اين آيه نخست به تشريح حال رباخواران در قيامت مى پردازد كه همچون ديوانگان يا افراد مصروع كه نمى توانند تعادل خود را حفظ كنند در عرصه محشر وارد مى شوند، گامى به جلو برمى دارند و زمين مى خورند و برمى خيزند و باز هم گرفتار همان سرنوشت مى شوند و اين مجازات دردناك خود يك دليل بر حرمت رباست.
سپس مى افزايد اين مجازات رسواگر به دليل اين است كه آنها مى گفتند: (داد و ستد و ربا همانند يكديگر است؛ يعنى هر دو سودآور و هر دو طبق قرارداد انجام مى شود)؛ «ذلِكَ بِاَنَّهُمْ قالُوا اِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبا» در حالى كه خودشان هم مى دانند چنين نيست؛ داد و ستدهاى مشروع در مسير منافع جامعه انسانى است و اگر سودى عايد فروشنده يا خريدار مى شود، سودى هم عايد جامعه مى گردد و نيازها برطرف مى شود، در حالى كه رباخواران همچون زالو خون مردم را مى مكند و بى آن كه خدمتى كنند ثروت هاى عظيمى به دست مى آورند. به همين دليل (خداوند بيع را حلال و ربا را حرام كرده است)؛ «وَ اَحَلَّ اللهُ الْبَيْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبا».
بعضى در تفسير جمله بالا اين احتمال را نيز داده اند كه اين سخن رباخواران باشد كه به عنوان اعتراض مى گويند: (چرا خداوند داد و ستد را حلال كرده و ربا را تحريم فرموده، در حالى كه هر دو از يك مقوله اند) ولى اين تفسير بعيد به نظر مى رسد و با سياق آيه سازگار نيست؛ به هر حال اين تعبير دليل ديگرى بر تحريم رباست.
بعد مى افزايد: (هر كس اين موعظه الهى را بشنود و به كار بندد و از رباخوارى باز ايستد، بر گذشته او ايرادى نخواهد بود [چرا كه قانون عطف به ما سبق نمى شود] و در عين حال كار او به خدا واگذار مى شود [كه او را مشمول عفو و بخشش خود گرداند])؛ «فَمَنْ جاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَّبِّهِ فَانْتَهى فَلَهُ ما سَلَفَ وَ اَمْرُهُ اِلَى الله» و اين تعبير دليل سومى بر تحريم رباست.
بلاخره در پايان آيه مى فرمايد: (ولى هر كس بعد از اين ابلاغ صريح و آشكار به رباخوارى ادامه دهد اهل دوزخ است و جاودانه در آن مى ماند)؛ «وَ مَنْ عادَ فَاُولئِكَ اَصْحابُ النّارِ هُمْ فيها خالِدُون» و اين تعبير دليل چهارم بر حرمت رباست.
2- در آيه 276 سوره بقره كه به دنبال آيه فوق آمده مى خوانيم: «يَمحَقُ اللّهُ الرِّبا و يُربِى الصَّدَقـاتِ و اللّهُ لايُحِبُّ كُلَّ كَفّارِ اَثيمِ». اين آيه نخست مى گويد: (خداوند ربا را نابود مى كند و كمك به نيازمندان و انفاق در راه خدا را افزايش مى دهد)؛ «يَمْحَقُ اللهُ الرِّبا وَ يُرْبِى الصَّدَقات». «يَمْحَقُ» از ريشه «مَحَقَ» به معناى «نقصان» يا «هلاكت» است و آخر ماه را از اين جهت محاق مى گويند كه هلال ماه به قدرى كوچك مى شود كه ناپديد مى گردد. در ميان بزرگان اهل تفسير گفتگوست كه آيه فوق اشاره به نابودى درآمدهاى حاصله از ربا در اين دنياست، يا اشاره به بى ثمر بودن آنها در آخرت است هر چند در راه خدا انفاق شود و به وسيله آن كارهاى به ظاهر خير انجام گردد؟
هر دو معنا مى تواند صحيح باشد، زيرا تجربه نشان داده كه اموال حاصل از ربا دوام و بقا و بركتى ندارد و رباخواران گرفتار سرنوشت هاى شومى مى شوند و با وضع بدى از دنيا مى روند. در آخرت نيز روشن است، به فرض كه آن اموال را در راه خدا انفاق كرده باشند باز چيزى عايدشان نمى شود، چرا كه خداوند جز اموال پاك و حلال را نمى پذيرد و اصل قرآنى «اِنِّما يَتَقَبَّلُ اللهُ مِنَ الْمُتَّقينَ»(2) همه جا حاكم است.
خلاصه اینکه رباخوارى فقر و بدبختى مى آفريند و جامعه را به تباهى مى كشد و تباهى جامعه مايه درد و رنج همه است، لذا رباخواران نيز در آتش فقرى كه براى جامعه فراهم كرده اند، مى سوزند؛ آری در يك جامعه بدبخت كسى نمى تواند خوشبخت زندگى كند.
3 و 4- در آيات 278 و 279 سوره بقره مسأله تحريم ربا با وضوح بيشترى مشاهده مى شود. نخست روى سخن را به همه افراد با ايمان و خداجوى كرده و با صراحت و قاطعيّت مى فرمايد: (اى كسانى كه ايمان آورده ايد تقواى الهى پيشه كنيد و آنچه از مطالبات ربا باقى مانده رها سازيد اگر ايمان داريد)؛ «يـا اَيُّهَا الَّذينَ ءامَنوا اتَّقوا اللّهَ و ذَرُوا ما بَقِىَ مِنَ الرِّبا اِن كُنتُم مُؤمِنين».
اين آيه هنگامى نازل شد كه آلودگى به رباخوارى به طور گسترده مردم مكّه و مدينه را فرا گرفته بود، و قرآن دستور داد وام هاى ربوى در هر مرحله اى هست متوقّف گردد. سپس با لحنى به شدّت تهديدآميز مى افزايد: (اگر فرمان الهى را ـ دائر بر ترك رباخوارى ـ اطاعت نكنيد، خدا و پيامبرش به شما اعلان جنگ مى دهد)؛ «فَاِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأذَنُوا بِحَرب مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ». بسيارى گمان مى كنند معنای اين جمله آن است كه (شما اعلان جنگ با خدا كنيد) در حالى كه جمله «فَأذَنُوا» با توجّه به مفهوم لغوى آن معنايش اين است كه خدا و پيامبر به شما اعلان جنگ مى دهند و نيز مفهومش اين است كه پيغمبر اكرم(صلى الله عليه و آله) از آن زمان مأمور شد كه اگر رباخواران دست از كار زشت خود نكشند با توسّل به اسلحه و نيروى نظامى آنها را بر سر جاى خود بنشاند. به هر حال چنين تعبير تندى در قرآن درباره هيچ گناهى از گناهان وارد نشده و نشان مى دهد كه رباخوارى از ديده گاه اسلام تا اين حدّ خطرناك و پرمفسده است.
در پايان آيه براى اينكه حق و عدالت رعايت گردد مى افزايد: (هرگاه توبه كنيد مى توانيد سرمايه هاى خود را از بدهكاران [بدون سود] بازپس بگيرد و به اين ترتيب نه ظلم و ستم كنيد و نه بر شما ظلم و ستمى مى شود)؛ «وَ اِنْ تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُؤُوسُ اَمْوالَكُمْ لاتَظْلِمُونَ وَ لاتُظْلَمُونَ».
5 و 6- «يـا اَيُّهَا الَّذينَ ءامَنوا لاتَأكُلوا الرِّبا اَضعافاً مُضاعَفَةً و اتَّقوا اللّهَ لَعَلَّكُم تُفلِحونَ وَ اتَّقوا النّارَ الَّتي اُعِدَّت لِلكافِرين»؛ (اى كسانى كه ايمان آورده ايد! ربا [و سودِ پول] را چند برابر نخوريد! از خدا بپرهيزيد، تا رستگار شويد! و از آتشى بپرهيزيد كه براى كافران آماده شده است!).(3)
7- در سوره نساء مى فرمايد: «فَبِظُلم مِنَ الَّذينَ هادوا حَرَّمنا عَلَيهِمْ طَيِّبـات اُحِلَّتْ لَهُم و بِصَدِّهِم عَن سَبيلِ اللّهِ كَثيراً وَ اَخْذِهِمُ الرِّبا و قَد نُهوا عَنهُ و اَكْلِهِمْ اَموالَ النّاسِ بِالباطِلِ و اَعْتَدنا لِلكافِرينَ مِنهُم عَذابـًا اَلِيمـًا»؛ (به خاطر ظلمى كه از يهود صادر شد، و [نيز] به خاطر جلوگيرى بسيار آنها از راه خدا، بخشى از چيزهاى پاكيزه را كه بر آنها حلال بود، حرام كرديم و [همچنين] به خاطر ربا گرفتن، در حالى كه از آن نهى شده بودند، و خوردن اموال مردم به شیوه باطل [و حرام]؛ و براى كافران آنها، عذاب دردناكى آماده كرده ايم).(4) مطابق اين آيه، يهوديان مرتكب چهار عمل زشت و منكر مى شدند كه باعث حرام شدن بعضى از طيّبات بر آنها شد:(5)
1. ظلم و ستمى كه اينها بر خود و ديگران روا مى داشتند.
2. آنها به طور وسيع و گسترده مانع انجام كارهاى خير مى شدند.
3. ربا خوارى مى كردند.
4. از راه حرام ارتزاق مى نمودند؛ مانند كم فروشى، غش و تقلّب در معامله، شراب فروشى، قمار و مانند آن، كه از تمام آنها تعبير به اكل مال به باطل شده است.
اين آيه دلالت دارد بر اينكه رباخوارى بر يهود نيز حرام بوده است و جالب اينكه على رغم تحريفاتى كه در تورات شده است، در دو جاى تورات كنونى تحريم ربا به چشم مى خورد؛ اولین مورد در سِفْرِ لاوِيانْ، فصل 25 و دومین جا در سِفْرِ خروج، فصل 22.
از آنچه در مجموع آيات بالا آمد روشن مى شود كه آيات متعدّدى از قرآن مجيد ـ حدّاقل هفت آيه ـ دلالت بر حرمت ربا دارد و قرآن به شدّت هر نوع ربا خوارى را تحريم مى كند تا آنجا كه آن را نوعى كفر به خدا مى شمارد و به ربا خوار از ناحيه خدا و رسولش اعلان جنگ مى دهد و ربا خوار را مستحق خلود در جهنّم مى داند و اين كار را سبب مجازات دنيوى مى شمرد.(6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.