پاسخ اجمالی:
در جنگ صفين هنگامی که معاويه احساس خطر کرد، ضمن نامه ای خطاب به امام على(ع) نوشت: گمان می کنم اگر مى دانستیم در این جنگ بین ما چه روی می دهد، هرگز با هم نبرد نمی کردیم. پس برای اینکه افراد بیشتری کشته نشوند، حکومت شام را به من بده تا مصالحه كنيم، ما همه فرزندان عبدمناف هستيم و برهم برترى نداریم. امام با رد درخواست معاویه و بیان دلیل و فلسفه نبرد با او و شرح حسب و نسب خویش، پاسخ نامه معاویه را دادند.
پاسخ تفصیلی:
در کتاب وقعة صِفّين آمده است: در جنگ صفين آن گاه که معاويه احساس خطر کرد و ديد که حکومت شام از دستش رها خواهد شد، خطاب به امام على (عليه السلام) نوشت:
من گمان دارم اگر تو مى دانستى جنگ با ما و تو چنين مى كند كه كرده و خود (بهتر) مى دانيم، هرگز با هم به نبرد بر نمى خواستيم. اگرچه پيش از اين، عقل هاى ما مغلوبِ [هوسهایمان] شد، اينك من تو را به همانى فرا مى خوانم كه ديروز فرا خواندم؛ و آن اينکه حکومت شام را به من دهي. و بيا بر آنچه باقى مانده، مصالحه كنيم. و [حكومتِ] شام را به من بده... به خدا سوگند، سپاهيان كاسته شده و مردان از ميان رفته اند. ما، همه، فرزندان عبد مناف هستيم و هيچ يك از ما را بر ديگرى برترى اى نيست.(1)
و چون نامه معاويه به امام على (عليه السلام) رسيد، فرمود: «شگفتا از معاويه و نامه اش!». سپس عبيد الله بن ابى رافع، كاتبِ خويش را خواست و فرمود: «به معاويه بنويس: نامه ات رسيد. اما اينکه گفته اى اگر تو و ما مى دانستيم جنگ با ما و تو چه مى كند، هرگز با يكديگر به نبرد بر نمى خاستيم. بدان من و تو را از جنگ، نهايتى است كه فرا نرسيده است. اگر من براى خدا كشته شوم و سپس زنده گردم، آن گاه هفتاد بار كشته و ديگر بار زنده شوم، از سختكوشى براى خدا و جهاد با دشمنان او دست برنمى دارم.
و امّا اين كه گفته اى از عقل هاى ما آن قدر باقى مانده كه با آن، بر گذشته پشيمان شويم؛ پس [بدان كه] من نه از عقلم كاسته شده و نه از كارم پشيمانم.
و امّا اين كه [حكومتِ] شام را خواسته اى؛ من چنان نباشم كه آنچه را ديروز از تو دريغ داشته ام، امروز به تو عطا كنم...
و اين كه گفته اى ما فرزندان عبد مناف هستيم و ما را بر يكديگر برترى نيست؛ به جانم سوگند، ما فرزندانِ يك پدريم؛ ليكن اميّه همانند هاشم، حَرْب همچون عبد المطّلب، ابو سفيان چون ابو طالب، جعفر، [مهاجر در راه خدا مانند ابوسفيان آزاد شده به دست پيامبر خدا]، و حق پيشه مثل باطل پيشه نباشد. افزون بر اينها، فضيلتِ نبوّت از آنِ [خاندان] ماست كه با آن، [كافرانِ] گردن فراز را گردن شكستيم و [مؤمنانِ] سرشكسته را سربلند ساختيم. والسّلام!». (2).(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.