پاسخ اجمالی:
کلام و رفتار پیامبر(ص) نشان دهنده آن است که ایشان ابوطالب(ع) را مؤمن می دانسته اند؛ نمونه هایی از این رفتار و گفتار عبارتند از: 1- علاقه رسول خدا(ص) به ابوطالب، چرا که طبق آیه 28 آل عمران، دوست داشتن کافر حرام است. 2- طلب خیر پیامبر(ص) برای ابوطالب. 3- حضور رسول اللّه(ص) در تشییع جنازه ابوطالب. 4- محبت پیامبر اکرم به عقیل به خاطر ابو طالب. 5- نامگذاری سال وفات ابوطالب به سال عزای عمومی.
پاسخ تفصیلی:
کلام و رفتار پیامبر گرامی اسلام نشان دهنده آن است که ایشان ابو طالب را مؤمن می دانسته اند، نمونه هایی از این رفتار و گفتار را یاد آوری می کنیم:
1. علاقه رسول خدا (صلی الله علیه واله) به ابوطالب:
محبّت رسول خدا (صلی الله علیه واله) به ابوطالب(علیه السلام) بهترین دلیل بر ایمان ابوطالب (علیه السلام) است؛ چرا که بنابر نص صریح قرآن کریم در آیه 28 سوره آل عمران، دوست داشتن کافر حرام است: «لا یَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْکافِرینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنینَ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَلَیْسَ مِنَ اللَّهِ فی شَیْءٍ»؛ (افراد باایمان نباید به جاى مؤمنان، کافران را دوست و سرپرست خود انتخاب کنند و هر کس چنین کند، هیچ رابطه اى با خدا ندارد).
در آیه 13 سوره ممتحنه نیز میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِم»؛ (اى کسانى که ایمان آورده اید! با قومى که خداوند آنان را مورد غضب قرار داده دوستى نکنید»
طبیعى است که مشرک مورد غضب خداوند است. آیا رسول خدا (صلی الله علیه واله) میتواند کسى را که خداوند بر او غضب کرده است، دوست داشته باشد؟!
2. طلب خیر پیامبر(ص) برای ابوطالب:
ابن جوزى در زاد المسیر، و شمس الدین ذهبى در تاریخ الإسلام و... مى نویسند: «عن العباس أنّه سأل النّبی (صلّى اللّه علیه و آله)، «ما ترجو لأبی طالب؟» قال: «کل الخیر أرجوه من ربی»»؛ (از عباس نقل شده است که از رسول خدا سؤال کرد براى ابوطالب چه چیزى را امید دارى او گفت: هر خیرى که از خدایم امید دارم).(1)
3. حضور رسول اللّه (ص) در تشییع جنازه ابوطالب:
بیهقى در دلائل النبوة مىنویسد: «عن ابن عباس: أن النبی (صلى الله علیه و آله و سلم) عاد من جنازة أبی طالب فقال: «وصلتک رحم، و جزیت خیرا یا عم»»؛ (از ابن عباس نقل شده که رسول اکرم(صلی الله علیه واله) در هنگام بازگشت از دفن ابوطالب فرمود: اى عمو! تو صله رحم را به نیکى بجا آوردى و پاداش نیکى دادى).(2)
یعقوبى مىگوید:« و لمّا قیل لرسول الله: إن أبا طالب قد مات، عظم ذلک فی قلبه، و اشتدّ له جزعه، ...»؛ (هنگامى که به رسول خدا (صلی الله علیه واله) خبر دادند که ابوطالب از دنیا رفته، این مصیبت بر قلب او سنگینى نمود و ناله آن حضرت را شدید کرد. رسول خدا بر جنازه ابوطالب وارد شد، سپس طرف راست پیشانى او را چهار مرتبه و طرف چپش را سه مرتبه دست کشید، سپس فرمود: اى عمو ! وقتى کودک بودم تو مرا بزرگ کردی، وقتى یتیم بودم تو سرپرستیم کردی، و هنگامى که بزرگ شدم تو یارىام کردی، پس خداوند به تو پاداش خیر دهد. سپس جلوى تابوت او رفت و فرمود: اى عمو ! تو صله رحم را به نیکى بجا آوردى و پاداش نیکى دادى).(3)
4. محبت پیامبر اکرم به عقیل به خاطر ابو طالب:
محمد بن سعد و دیگر بزرگان اهل سنت در باره محبت رسول خدا (صلی الله علیه واله) به جناب ابوطالب (علیه السلام) مىنویسند: « «عن أبی إِسْحَاقَ أَنّ رَسُولَ اللَّهِ (صلى اللَّهُ علیه و سلم) قال لِعُقَیْلِ بن أبی طَالِبٍ: یا أَبَا یَزِیدَ انی احبک حُبَّیْنِ لِقَرَابَتِکَ مِنِّی وَ حُبٌّ لِمَا کنت أَعْلَمُ من حُبِّ عَمِّی إِیَّاکَ»»؛ (من تو را از دو جهت دوست دارم، اوّلا به خاطر اینکه با من خویشاوندى داری، ثانیا به خاطر آنکه مىدانم عمویم ابوطالب تو را دوست داشت).(4)
اگر ابوطالب کافر و یا مشرک بود، هرگز رسول گرامى اسلام (صلی الله علیه واله) اینقدر به او علاقه نشان نمى داد که به خاطر دوستى او، عقیل را دوست داشته باشد؛ زیرا دوستى کافر و مشرک براى رسول خدا (صلی الله علیه واله) ارزشى ندارد چه رسد به اینکه به خاطر او دیگرى را دوست داشته باشد و محبّت خود را به محبّت او گره بزند.
5. نامگذاری سال وفات ابوطالب به سال عزای عمومی:
پیامبر(صلی الله علیه واله) از شدت محبّت به حضرت ابوطالب (صلی الله علیه واله) سال وفات وى را عام الحزن نامید: چنانکه حلبى مىنویسد: «مات أبو طالب و خدیجة (علیهما السلام) فی عام واحد و هو عام الهجرة، فسماه رسول الله (صلى الله علیه و سلم) عام الحزن».(5)
6. سیل آزار قریش به حضرت بعد از وفات ابوطالب:
پیامبر خدا (صلی الله علیه واله) در توضیح آزار قریش بعد از وفات ابو طالب می فرمود : «ما نالت منی قریش شیئا أکرهه حتى مات أبو طالب»؛ (تا زمانى که ابوطالب زنده بود، قریش نمى توانست هیچ گونه ناخوشایندى براى من ایجاد کند).(6)
و ابن اثیر در الکامل فى التاریخ مى نویسد: «فعظمت المصیبة على رسول الله بهلاکهما فقال رسول الله ... »؛ (مصیبت از دست دادن ابوطالب و خدیجه، بر رسول خدا (صلی الله علیه واله) بسیار سنگین بود، به همین خاطر رسول خدا فرمود: تا زمانى که ابوطالب زنده بود، قریش نمى توانست هیچ گونه ناخوشایندى براى من ایجاد کند. قریش بعد از وفات ابوطالب آزار و اذیت کردن را آغاز کردند).(7)
اینک این سؤال مطرح می شود که چگونه رسول خدا (صلی الله علیه واله) مىتواند این همه محبّت و علاقه به ابوطالب - مشرک به زعم مخالف - داشته باشد و ابوطالب چگونه مشرکى است که تا وقتی زنده بود اجازه نداد هیچ آسیبى به پیامبر برسد؟!.(8)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.