پاسخ اجمالی:
در منابع حدیثی اهل سنت صورتهای مشابهی از حدیث ثقلین نقل شده که قدر مشترک آنها این است که پیامبر(ص) در میان مردم فرمود: «من در بین شما دو شىء گران بها به امانت مى گذارم؛ کتاب خدا و عترتم. کتاب خدا ریسمانى است ممتد که بین آسمان و زمین امتداد یافته، و عترتم اهل بیت من هستند. و خداوند به من خبر داده که آنها از هم جدا نخواهند شد تا هنگامى که در کنار حوض کوثر به من برسند».
پاسخ تفصیلی:
امام احمد بن حنبل از زید بن ثابت نقل مى کند که پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: «اِنِّى تَرَکْتُ فِیْکُم ما اِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِ لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِى کِتابَ اللّهِ حَبْلٌ مَمْدُودٌ مِنَ السَّماءِ اِلَى الأَرْضِ وَ عِتْرَتِى أَهْلَ بَیْتِى وَ لَنْ یَفْتَرِقا حَتّى یَرِدا عَلَىَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا کَیْفَ تُخَلِّفُونِى فِیْهِما»؛ (من در میان شما چیزى به ودیعه گذاردم که اگر به آن متمسک شوید، پس از من، هرگز گمراه نخواهید شد؛ قرآن، کتاب خدا؛ که همچون ریسمانى از آسمان تا زمین امتداد یافته است، و عترتم، اهل بیتم. این دو هرگز از هم جدا نخواهند شد تا در کنار حوض کوثر به من ملحق گردند، پس بنگرید که چگونه به جاى من، با آنها رفتار مى کنید).(1)
و نیز آن حضرت افراد نا آگاه را صدا زد، غافلان را خطاب کرد و با صداى بلند فرمود: «یا أَیُّهَا النّاسُ اِنِّى تَرَکْتُ فِیْکُمْ ما اِنْ أَخَذْتُمْ بِهِ لَنْ تَضِلُّوا، کِتابَ اللّهِ وَ عِتْرَتِى أَهْلَ بَیْتِى»؛ (اى مردم، من در بین شما چیزى گذاردم که اگر آن را در اختیار گیرید، هرگز گمراه نخواهید شد؛ کتاب خدا و عترتم، اهل بیتم).(2)
و نیز، در مورد دیگر مى فرماید: «من در میان شما دو خلیفه مى گذارم، کتاب خدا که ما بین آسمان و زمین کشیده شده و عترتم، اهل بیتم، و آنها هرگز از هم جدا نمى شوند تا کنار حوض بر من وارد شوند.»(3)
و نیز فرموده است: «من در میان شما دو چیز گران بها مى گذارم؛ کتاب خدا و اهل بیتم، و آنها از هم جدا نخواهند شد تا در کنار حوض، به من بپیوندند».(4)
و نیز فرموده است: «من به زودى از جانب پروردگار دعوت مى شوم و او را اجابت خواهم کرد، من در بین شما دو «ثقل»؛ (دو شىء گران بها) مى گذارم؛ کتاب خدا و عترتم. کتاب خدا ریسمانى است ممتد که بین آسمان و زمین امتداد یافته است، و عترتم اهل بیت من هستند. و خداوند لطیف و خبیر به من خبر داده که آنها از هم جدا نخواهند شد تا هنگامى که در کنار حوض کوثر به من برسند، و بنگرید که پس از من چگونه با آنها رفتار مى کنید).(5)
و آن گاه که پیامبر(صلى الله علیه وآله) از حجة الوداع بازمى گشت، در غدیر خم فرود آمد و دستور داد تا کنار درختان بزرگ آنجا توقف کنند و زیر آنها را تمیز نمایند.
سپس فرمود: «من دعوت شده ام و آن را اجابت نموده ام، من در میان شما دو چیز گران قدر قرار مى دهم که یکى از دیگرى بزرگ تر است; کتاب خدا و عترتم. بنگرید که چگونه با آنها رفتار مى کنید. آنها هیچ وقت از هم جدا نخواهند شد.»
سپس فرمود: «اِنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ مَولاىَ وَ أَنَا مَوْلى کُلِّ مُؤْمِن»؛ (خداوند مولا و سرپرست من است و من مولاى هر مؤمنى هستم).
آن گاه دست على(علیه السلام) را گرفت و فرمود: «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا وَلِیُّهُ، أَللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ...»؛ (آن کس که من مولاى اویم، این (على) ولى اوست، خداوندا دوست دار آن کس که او را دوست دارد و دشمن دار کسى را که با او دشمنى کند...).(6)
عبداللّه بن حنطب مى گوید:
پیامبر(صلى الله علیه وآله)، در جحفه، براى ما خطبه خواند و پرسید: «آیا من از جان شما بر شما اولى نیستم؟» گفتند: بلى یا رسول الله.
فرمود: «اِنِّى سائِلُکُمْ عَنِ اثْنَیْنِ: الْقُرْآنِ وَ عِتْرَتِى»؛ (من از دو چیز، از شما بازخواست خواهم کرد؛ قرآن و عترتم).(7)، (8)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.