پاسخ اجمالی:
معاویه برای توجیه کارهایش، افراد دنیاپرستی همچون سمره بن جندب که عنوان صحابی را یدک می کشیدند، به استخدام خود در آورد تا به نفع او حدیث جعل کنند. سمره همان کسی است که به بهانه رسیدگی به درخت نخلی که در خانه یکی از مسلمانان داشت، آنقدر او را آزرد که حدیث «لا ضرر» از پیامبر(ص) صادر شد. او چهارصدهزار درهم از معاویه گرفت تا حدیثی جعل کند و آیه 207 سوره بقره را که درباره امام علی(ع) بود، در حق ابن ملجم جا بزند. معاویه او را والی بصره قرار داد و شیعیان و محبان اهل بیت(ع) را بسیار آزرد و کشت.
پاسخ تفصیلی:
با این که معاویه، نسبت به فرزندان پیامبر(صلى الله علیه وآله) ـ امام حسن و امام حسین(علیهما السلام) ـ و نیز نسبت به صدها صحابى با سابقه، کمترین توجّهى نداشت، بلکه موجبات آزار و قتل آنان را فراهم مى ساخت، در عین حال براى آن که گفتار و کردارش به نوعى مورد قبول عامّه و پذیرش مردم قرار گیرد; مجبور بود براى توجیه کارهاى خود به استخدام افراد دنیاپرستى تن دهد که عنوان صحابى پیامبر(صلى الله علیه وآله) را با خود یدک مى کشیدند، تا بتواند با دامن زدن به این تفکّر که صحابى پیامبر بودن مساوى با حق گفتن و حق بودن است، خلاف کارى هاى خویش را توجیه نماید.
در همین راستا معاویه، افرادى چون «ابوهریره» و یا حتّى کسانى مثل «سمرة بن جندب» را ـ که هیچ سابقه روشنى در اسلام نداشتند ـ تنها به بهانه درک زمان پیامبر(صلى الله علیه وآله) جذب مى کند و آنان را در خدمت جعل احادیث به نفع خود به کار مى گیرد.
روحیّه اسلام ستیزى و حق ناپذیرى «سمره» را مى توان در داستان «حدیث لاضرار» بدست آورد.
خلاصه داستان چنین است: «سمره» براى سرکشى به یک درخت خرما که متعلّق به او بود، بدون اجازه وارد «بُستان» یکى از انصار مى شد. مرد انصارى که با خانواده اش آنجا زندگى مى کرد از وى تقاضا کرد تا پیش از ورود به منزل اجازه بگیرد، ولى سمره نپذیرفت. نزاع آنان بالا گرفت و مرد انصارى شکایت خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) برد. پیامبر(صلى الله علیه وآله) «سمره» را احضار فرمود و به او پیشنهاد کرد آن درخت را به چند برابر قیمتش بفروشد ولى سمره امتناع ورزید. پیامبر(صلى الله علیه وآله) درختى را در بهشت به جاى آن به او وعده داد، ولى سمره همچنان سماجت کرد و زیربار نرفت.
اینجا بود که پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) به مرد انصارى دستور داد تا درخت را از ریشه درآورد وپیش روى سمره بیفکند و فرمود: «لاَ ضَرَرَ وَ لاَ ضِرارَ فِی الاِسْلامِ».(1)
«ابن ابى الحدید» به نقل از استادش «ابوجعفر» مى نویسد:
«سمره» با گرفتن چهارصد هزار درهم از معاویه حاضر شد این حدیث را جعل کند که آیه «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْری نَفْسَهُ...».(2)، که در مورد حضرت على(علیه السلام) نازل شده است; در شأن ابن ملجم است(3).
کوتاه سخن این که «معاویه» از وجود «سمره» در دستگاه خویش سود بسیار برد و او نیز از معاویه پاداش خوش خدمتى هایش را مى گرفت و سرانجام به عنوان جانشین زیاد در بصره برگزیده شد، و این مرد تاریک دل، در بصره هزاران نفر را به جرم دین دارى و عشق و ارادت به اهل بیت پیامبر(صلى الله علیه وآله) به قتل رساند.
طبرى ـ مورّخ معروف ـ نقل مى کند که «محمّد بن سلیم» از «ابن سیرین» پرسید: آیا «سمره» کسى را به قتل رسانده است؟
پاسخ داد: «هَلْ یُحْصى مَنْ قَتَلَ سَمُرَةُ ابْنُ جُنْدَب؟ إِسْتَخْلَفَهُ زِیادُ عَلَى الْبَصْرَةِ وَ أَتَى الْکُوفَةَ فَجاءَ وَ قَدْ قَتَلَ ثَمانِیَةَ آلاف مِنَ النّاسِ»؛ (آیا مى شود تعداد کشته شدگان به دست سمره را به شماره درآورد؟! «زیاد» او را به جانشینى خویش در بصره قرار داد و وى هشت هزار تن را به قتل رساند).
طبرى مى افزاید: «زیاد» از سمره پرسید: آیا نترسیدى در این میان، بى گناهى را کشته باشى؟! پاسخ داد: اگر دوبرابر این تعداد را نیز مى کشتم، باکى نداشتم.(4)
مردى به نام «ابو سوار عدوى» مى گوید: «سمره» فقط از قوم من در یک سپیده دم چهل و هفت تن از جمع آورى کنندگان قرآن را به قتل رساند.(5)
با این که «سمره» براى رسیدن به منافع مادّى حاضر به هر جنایتى بود و سالیان درازى در دستگاه حکومت معاویه به توجیه جنایات وى و سران بنى امیّه اشتغال داشت، ولى حکومتش بر بصره بیش از شش ماه دوام نیافت، هنگامى که حکم عزلش از جانب معاویه صادر شد، از روى خشم گفت: «لَعَنَ اللّهُ مُعاوِیَةَ! وَ اللّهِ لَوْ اَطَعْتُ اللّهَ کَما اَطَعْتُ مُعاوِیَةَ ما عَذَّبَنِی اَبَداً»؛ (خدا لعنت کند معاویه را! به خدا سوگند! اگر آن گونه که از معاویه اطاعت کردم، از خداوند اطاعت مى نمودم هرگز مرا گرفتار عذاب نمى کرد).(6)، (7)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.