پاسخ اجمالی:
مؤلّف کتاب، "حاجی میرزا جانی کاشانی" از خاصّین "سیّد باب" بوده است. محتویات کتاب در تاریخ ظهور "باب" و وقایع هشت سال اول از تاریخ بابیّه است. از آنجائیکه این کتاب، در ایّام ریاست و نیابت "میرزا یحیی صبح ازل" نوشته شده و در موارد زیادی نیز به مقام وصایت و مرجعیت او به صراحت اشاره شده است، بهائی ها با این کتاب مخالف بوده و با چاپ و تکثیر آن کاملاً مخالف هستند. این کتاب یکی از کتب استدلالیّه بابیها می باشد که: روایات و احادیث را تأویل کرده و قضایای تاریخی را تحریف نموده است.
پاسخ تفصیلی:
این کتاب در 362 صفحه 25 سطری، که 66 صفحه آن مقدّمه است، در سال 1328 هجری شمسی مطابق با1910 میلادی، در چاپخانه بریل در لیدن از شهرهای هلاند به چاپ رسیده است.
مؤلّف کتاب، "حاجی میرزا جانی کاشانی" (در سال 1268 هجری شمسی کشته شد) از خاصّین "سیّد باب" بوده است. محتویات کتاب در تاریخ ظهور "باب" و وقایع هشت سال اول از تاریخ بابیّه است.
ادوارد براون انگلیسی، مقدّمه مفصّلی بر این کتاب نوشته و خود مسئول چاپ و نشر آن شده است. او زحمت زیادی در تصحیح و چاپ این کتاب مخصوصاً مقدّمه طولانی آن متحمّل شده است.
از آنجائیکه این کتاب، در ایّام ریاست و نیابت "میرزا یحیی صبح ازل" نوشته شده و در موارد زیادی نیز به مقام وصایت و مرجعیت او به صراحت اشاره شده است، بهائی ها با این کتاب مخالف بوده و با چاپ و تکثیر آن کاملاً مخالف هستند.
این کتاب نیز مانند "مقاله سیّاح" به صورت تاریخی، ولی در حقیقت یکی از کتب استدلالیّه بابیها می باشد که: روایات و احادیث را تأویل کرده و قضایای تاریخی را تحریف نموده است. و در عین حال مطالب زیادی از این کتاب فهمیده می شود که: امروز اثری از آنها در نوشته ها و تألیفات موجود نیست.
در صفحه 152 می گوید: جناب حاجی (حاجی محمّد علی قدّوس)، مدّعی مقام قدّوسیّت که رجعت رسول الله بوده باشد، و به ادلّه حقّه خود را ثابت می فرمودند: یکی آنکه صاحب آیات و مناجات و خطب عالیه بودند؛ دوّم آنکه احادیث در حقّ ایشان از ائمّه دین بسیار وارد است، یکی حدیث در باب رایات سود من قِبَل المَشرق است که می فرماید: و فیه خلیفة الله المهدی، یکی در باب رایات (پرچم) اربعه است، که رایت یمانی و حسینی و خراسانی و طالقانی است که هر چهار حقّ می باشند و رایت سفیانی باطل است که مقابل این چهار می ایستد؛ امّا رایت یمانی جناب ذکر است و رایت حسینی که از همه مشخّص تر است، و رایت محمّد بن الحسن (علیه السلام) می باشد و رایت حضرت قدّوس است و رایت خراسانی، مراد از رایت جناب سید الشهداء (علیه السلام) است که از خراسان حرکت نمود و باب جناب ذکر بودند، و رایت طالقانی که می فرماید: از بطن طالقان ظاهر می شود، مراد جناب طاهره است که والد ایشان طالقانی هستند و رایت سفیانی، رایت ناصرالدین شاه است.
تقریبا بیشتر نوشته های این کتاب مثل همین قسمت دچار اختلال و تناقض و ابهام است.
1_ قدّوس مدّعی رجعت شده و می گوید: من پیغمبر هستم و برگشته ام بسوی شما و مانند آن حضرت آیات و خطبه دارم.
2_ و پس از دو سطر، رایات سود را به قدّوس تطبیق می دهد.
3_ سه سطر دیگر، او را مصداق پرچم حسینی قرار می دهد.
4_ باز در سطر دیگر، او را محمّد بن الحسن معرّفی می کند.
5_ پرچم یمانی را که از جانب یمن خارج می شود، تطبیق به سیّد باب کرده و می گوید مراد جناب ذکر است.
6_ پرچم خراسانی را که از خراسان ظهور کرده و در کوفه و عراق اقامت میکند، در مقابل سفیانی به بشروئی تطبیق می کند.
7_ پرچم سفیانی را که از شام خروج کرده و همه ممالک شامات (ممالک خمسه که دمشق و حمّص و فلسطین و اردن و قنسرین باشد) را تصرّف کرده و به کوفه وارد می شود، به ناصر الدین شاه قاجار تطبیق می کند.
8_ و پرچم طالقانی را به طاهره تطبیق می کند.
تعجب در این است که تازه اینها خروج هم نکردند، بلکه در اثر فشار و تعقیب دولت وقت، همه در قلعه طبرسی محصور شده و پیش از اینکه کوچکترین پیشرفت و موفّقیّتی داشته باشند، از بین رفتند.
و سپس می گوید: مراد از حضرت قائم که رجعت رسول الله بوده باشد، همان "قدّوس" بودند؛ و جناب "ذکر"، رجعت حضرت امیرالمؤمنین، چرا که دوره ولایت بود، آنجناب سبقت به ظهورات نمودند؛ از این جهت "علی محمّد" نام شریف ایشان است و جناب قدّوس محمد علی ... .
پس طبق این سخن لازم است که: "سیّد باب" تابع قدّوس بوده و قدّوس از هر جهت بر او برتری و فضیلت داشته باشد.
و ما اگر بخواهیم تناقضات و مهملات این کتابی را نقل کنیم، خود کتاب مستقلّی خواهد شد که به علت رعایت اختصار به همین مقدار قناعت می کنیم.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.