پاسخ اجمالی:
این کتاب تالیف یکی از مبلّغین بهائیّه به نام میرزا حیدر علی اصفهانی است که در سال 1338 هجری در "عکّا" فوت کرده است. این کتاب به ظاهر شرح حالات و مسافرت خود مؤلّف است که در ضمن یک مقدّمه و نه بهجت و خاتمه نوشته می شود، ولی در حقیقت یکی از کتب استدلالیّه و تبلیغی این طائفه است.
پاسخ تفصیلی:
این کتاب در 530 صفحه ی 19 سطری، در سال 1332 هجری شمسی به چاپ رسیده است، ولی در پشت صفحه اوّل می نویسد در بندر معموره بمبئی به زیور طبع آراسته گردید به تاریخ شهر صفر المظفّر سال 1331 هجری شمسی!
مؤلّف این کتاب یکی از فضلاء مبلّغین بهائیّه به نام میرزا حیدر علی اصفهانی است که در سال 1338 هجری در "عکّا" فوت کرده است.
این کتاب به ظاهر شرح حالات و مسافرت خود مؤلّف است که در ضمن یک مقدّمه و نه بهجت و خاتمه نوشته می شود ولی در حقیقت یکی از کتب استدلالیّه و تبلیغی این طائفه است.
در صفحه 11 می گوید: حضرت خاتم از عرب بود و بعد از چهل سال قرآن بر او نازل و در مدّت بیست و سه سال 30 جزء بر قلب مبارکش نازل و از لسان صادق امینش ظاهر... و حضرت قائم از فارس و فارسی زبانان بدون تعلیم و تعلّم از حجره تجارت بیرون آمد و در بیست و پنج سالگی من عند الله تکلم به آیات فرمود و در شش سال با منع و زجر و حبس و نفی، سی مقابل قرآن بر قلب مبارک انورش نازل و از لسان اصدق الصادقین حضرتش باهر، ببین تفاوت ره از کجا است تا به کجا... .
از همین چند جمله اندازه فهم و معرفت و تشخیص و عقل مؤلف معلوم می شود. اوّلاً: کسی که از فارس برخاسته است چرا عربی می گفته است؟!. ثانیاً: افراد زیادی هستند که می توانند در مدت یکسال (نه شش سال) مثل قرآن نویسندگی کنند (آنهم مطالب علمی و دقیق و به زبان شیرین و قلم روان، نه خرافات و مهملات) ولی در عین حال خود نویسنده و همه دانشمندان جهان اعتراف می کنند که همه نوشته های آنها به اندازه یکی از آیات قرآن مجید ارزش و مقام علمی نخواهد داشت.
ثالثاً: به قول گلپایگانی خوب بود جناب مؤلّف برای استشهاد چند جمله از نوشته های "سیِّد باب" را نقل می کرد تا مردم آنها را با آیات قرآن مقایسه می نمودند!
و ما برای روشن شدن مطلب یک قسمت از کلام سیّدباب را نقل می کنیم، "میرزا بهاء" در کتاب بدیع از آیات سیّد باب نقل می کند: «و فوق کلّ ذی قدرة قد کان قدّارا مقتدرا قدیر و فوق کلّ ذی عظمة قد کان عظّاما متعظّما عظیم و فوق کلّ ذی رفعة قد کان رفّاعا مرتفعا رفیع و فوق کلّ ذی عزّ قد کان عزّازا متعزّزا عزیز و فوق کلّ ذی حکم قد کان حکّاما حاکما حکیم و فوق کلّ ذی جواد قد کان جوّادا جاوداً جوید...».(1)
به دقّت بخوانید و هر طوری که می توانید قضاوت کنید.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.