پاسخ اجمالی:
مفهوم«حيات طيّبه» یا «زندگى پاکيزه»، بسیار وسيع و گسترده است و روزى حلال، قناعت، رزق روزانه، توفيق بر اطاعت فرمان خدا و مانند آن را در بر مى گيرد. لکن هدف اصلى از بيان دو مصداق «رضا» و «قناعت» در روایات، پايان دادن به حرص و هوا پرستى است که عامل تجاوزها، خونريزى ها، ذلت و اسارت هاست.
پاسخ تفصیلی:
در آیه 97 سوره «نحل» مى خوانیم: «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَر أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ»؛ (هر کس عمل صالح انجام دهد در حالى که مؤمن باشد، خواه مرد یا زن به او حیات پاکیزه مى بخشیم، و پاداش آنها را به بهترین اعمالى که انجام مى دادند خواهیم داد).
مفسران در معنى «حیات طیّبه» (زندگى پاکیزه) تفسیرهاى متعددى آورده اند:
بعضى، آن را به معنى روزى حلال تفسیر کرده اند.
بعضى، به قناعت و رضا دادن به نصیب.
بعضى، به رزق روزانه.
بعضى، به عبادت توأم با روزى حلال.
و بعضى، به توفیق بر اطاعت فرمان خدا و مانند آن.
ولى شاید، نیاز به تذکر نداشته باشد که حیات طیّبه، مفهومش آن چنان وسیع و گسترده است که همه اینها و غیر اینها را در بر مى گیرد، زندگى پاکیزه از هر نظر، پاکیزه از آلودگى ها، ظلم ها و خیانت ها، عداوت ها و دشمنى ها، اسارت ها و ذلت ها و انواع نگرانى ها و هرگونه چیزى که آب زلال زندگى را در کام انسان ناگوار مى سازد. ولى با توجه به این که؛ در دنبال آن، سخن از جزاى الهى به نحو احسن به میان آمده استفاده مى شود که حیات طیّبه مربوط به دنیا است و جزاى احسن مربوط به آخرت. جالب این که در روایتى که در «نهج البلاغه» از امیرمؤمنان على(علیه السلام) نقل شده مى خوانیم: «وَ سُئِلَ عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَى:«فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً»، فَقالَ: هِیَ الْقَنَاعَةُ»(1)؛ (از امام پرسیدند: منظور از جمله «فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً» چیست؟ فرمود: قناعت است).
بدون شک، مفهوم این تفسیر، محدود ساختن حیات طیّبه به قناعت نمى باشد، بلکه بیان مصداق است ولى مصداقى است بسیار روشن، چرا که اگر تمام دنیا را به انسان بدهند ولى، روح قناعت را از او بگیرند، همیشه در آزار و رنج و نگرانى به سر مى برد. به عکس، اگر انسان روح قناعت داشته باشد، و از حرص و آز و طمع بر کنار گردد، همیشه آسوده خاطر و خوش است. همچنین در بعضى از روایات دیگر «حیات طیّبه» به معنى «رضا و خشنودى از آنچه خدا داده است» تفسیر شده که آن هم با قناعت قریب الافق است.
ولى، هرگز نباید به این مفاهیم جنبه تخدیرى داد، بلکه هدف اصلى از بیان رضا و قناعت، پایان دادن به حرص، آز، طمع و هوا پرستى است که عامل تجاوزها، استثمارها، جنگها و خونریزى ها، و گاه عامل ذلت و اسارت است.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.