پاسخ اجمالی:
طبق آیات قرآن، کرات آسمانى، موجودات زمینى و شب و روز و مانند آن، همه مسخّر انسانند که تکامل یافته ترین موجود می باشد و مقام خلیفة اللهی دارد. تسخیر در این آیات، نه به معنى تحت فرمان خود درآوردن بلکه به معنی حرکت در مسیر منافع و خدمت او بودن است. خدا این همه عظمت به او داده تا تن به غفلت و پستى ندهد و خود را اسیر شهوات و برده ثروت نسازد.
پاسخ تفصیلی:
آیات فراوانى در قرآن مجید داریم که مى گوید: کرات آسمانى و موجودات زمینى و شب و روز و مانند آن، همه مسخّر انسانند.
در یک مورد مى خوانیم: (خداوند نهرها را مسخّر شما ساخت)؛ «وَ سَخَّرَ لَکُمْ الأَنْهارَ». (1)
و در مورد دیگرى مى فرماید: (کشتى را مسخّر شما ساخت)؛ «وَسَخَّرَ لَکُمُ الْفُلْکَ». (2)
و در جاى دیگر: (شب و روز را براى شما تسخیر کرد)؛ «وَ سَخَّرَ لَکُمْ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ». (3)
و در جاى دیگر: (خورشید و ماه را مسخّر شما ساخت)؛ «وَسَخَّرَ لَکُمْ الشَّمسَ وَ القَمَرَ». (4)
ودر جاى دیگر مى خوانیم: (خداوند آنچه را در آسمان ها و زمین است، همگى را مسخّر شما ساخت)؛ «وَ سَخَّرَ لَکُمُ مافِى السَّماواتِ وَ مافِى الأَرْضِ جَمِیْعاً مِنْهُ». (5)
از مجموع این آیات، به خوبى استفاده مى شود که:
اوّلاًـ انسان، تکامل یافته ترین موجود این جهان است، و از نظر جهان بینى اسلام، آن قدر به او ارزش و مقام داده شده است که همه موجودات دیگر را مسخّر این انسان ساخته، انسانى که «خلیفة اللّه» است و قلبش جایگاه نور خدا!
ثانیاًـ روشن مى شود که: «تسخیر» در این آیات، به این معنى نیست که انسان این موجودات را همگى تحت فرمان خود در مى آورد، بلکه همین اندازه که در مسیر منافع و خدمت او حرکت دارند و فى المثل کرات آسمانى براى او نور افشانى مى کنند یا فوائد دیگرى دارند، در تسخیر او هستند.
هیچ مکتبى این قدر براى انسان ارزش والا قائل نشده، و در هیچ فلسفه اى انسان این همه موقعیت و شخصیت ندارد، و این ویژگى هاى مکتب اسلام است، که ارزش وجودى انسان را تا این حد بالا مى برد، که آگاهى از آن اثر عمیق تربیتى دارد.
چرا که وقتى انسان فکر کند که: خدا این همه عظمت به او داده است، و ابر و باد و ماه و خورشید و فلک همه در کارند و همگى سر گشته و فرمانبر دار و خدمتکار اویند، چنین انسانى تن به غفلت و پستى نمى دهد، و خود را اسیر شهوات و برده ثروت و مقام و «زر» و «زور» نمى سازد، زنجیرها را در هم مى شکند، و به اوج آسمان ها پرواز مى کند.
چگونه مى توان گفت: خورشید و ماه مسخّر انسان نیستند، در حالى که با نور افشانى خود، صحنه حیات انسان را روشن و گرم و آماده مى سازند، که اگر نور خورشید نباشد، هیچ گونه جنبش و حرکتى در کره زمین وجود نخواهد داشت.
و از سوى دیگر، به وسیله جاذبه خود، حرکت زمین را در مدارش تنظیم مى کند و جزر و مدّ، در دریاها با همکارى ماه مى آفریند، که خود سرچشمه برکات و منافع فراوانى است.
کشتى ها، دریاها، نهرها، شب ها، و روزها، هر کدام به نحوى به انسان خدمت مى کنند، و در طریق منافع او در حرکتند. (6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.