پاسخ اجمالی:
این کار یوسف(ع) از روى هوا و هوس نبوده، بلکه طبق فرمان الهى بود و می خواست مقاومت یعقوب(ع) در برابر از دست دادن فرزند دوم و عکس العمل برادران در برابر عهدى که با پدر در زمینه حفظ او داشتند را بیازماید، ضمن اینکه اگر خود را معرفی می کرد ممکن بود برادران از ترس انتقام دیگر باز نگردند.
پاسخ تفصیلی:
در پاسخ به این سؤال مفسران پاسخ هاى متعددى داده اند که بهترین آنها این است که: «یوسف»(علیه السلام) چنین اجازه اى را از طرف پروردگارش نداشت؛ زیرا ماجراى فراق «یوسف»(علیه السلام) گذشته از جهات دیگر، صحنه آزمایش و میدان امتحانى براى «یعقوب»(علیه السلام) بود. و به عبارت دیگر، این کار از روى هوا و هوس نبوده، بلکه طبق یک فرمان الهى بود که مى خواست مقاومت «یعقوب»(علیه السلام) را در برابر از دست دادن فرزند دوم نیز بیازماید، و بدین طریق، آخرین حلقه تکامل او پیاده گردد، و نیز برادران آزموده شوند، که در این همگام که برادرشان گرفتار چنین سرنوشتى شده است، در برابر عهدى که با پدر در زمینه حفظ او داشتند، چه انجام خواهند داد. و مى بایست دوران این آزمایش ها به فرمان پروردگار به پایان برسد، و «یوسف»(علیه السلام) قبل از آن، مجاز به خبر دادن نبود.
به علاوه، اگر «یوسف»(علیه السلام) فوراً خود را به برادران معرفى مى کرد، ممکن بود عکس العمل هاى نامطلوبى داشته باشند; از جمله این که آنها چنان گرفتار وحشت حادثه شوند که دیگر به سوى او باز نگردند; به خاطر این که احتمال مى دادند «یوسف»(علیه السلام) انتقام گذشته را از آنها بگیرد.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.