زشتی برخی افراد و مسئله عدل الهی؟

انسان هایی با اعتماد به نفس برآمده از از زیبایی خداداد، در بسیاری از امور زندگی موفق می گردند و در مقابل انسان های دیگری به خاطر زشتی مادرزادی بسیاری از توفیقات زندگی را از دست می دهند؛ با توجه به این واقعیّت ها، آیا آفرینش افراد زشت بی عدالتی نیست؟!

اولا: اقتضای آفرینش الهی زیبایی است و خداوند بخلی در چنین آفرینشی نمی ورزد؛ بلکه موجودات به خاطر تفاوت در قابلیت ها و استعدادهای شان، بهره متفاوتی از فیوضات الهی می برند؛ یعنی زمینه های موجود، استعداد ها و قابلیّت های هر جسمی، اقتضای خاص خود را دارند.

ثانیا: زیبایی در منطق انسانها نسبی است و چه بسا چهره ای که برای گروهی از مردم بسیار زیبا و دلنشین و بی نقص به نظر می رسد، در نظر گروهی دیگر، نامتناسب و نازیبا باشد. بر این اساس صدور مطلق این حکم که برخی «زشت» و برخی دیگر «زیبا» هستند امری دور از واقعیّت بیرونی است.

ثالثا: توجه زیاد به ظاهر و اهمیت قائل شدن برای آن در شکل گیری سرنوشت آدمی، خلاصه کردن تمام قابلیت ها و ویژگی های او در جسم و خلاصه کردن تمام جسم در چهره است؛ در حالی که نه قابلیت ها و استعدادهای انسان منحصر به ویژگی های ظاهری اوست و نه زندگی انسان منحصر به زیست در این جهان است.

تاكيد تعالیم اسلامي بر «كوتاه بودن آرزوها»

در تعالیم اسلامي چگونه بر مسأله «كوتاه بودن آرزوها» تاکید و سفارش شده است؟

در روایات تعابیر متعددی در این باره آمده از جمله: كوتاه كردن آرزوها شعار مؤمنان و لباس اهل يقين است؛ کوتاهی آرزو موجب ورود به بهشت می شود؛ مردم آنچه به آن نمى رسند، آرزو مى كنند؛ اهتمام به روزىِ فردا نكنيد كه اگر فردا جزء عمر شما باشد روزى هم با عمر شما مى آيد؛ آرزو، نيرنگ باز و ضرر زننده است؛ اگر بنده، مرگ و سرعت آن را به سوى خود ببيند، از آرزو ناراحت و بيزار مى شود؛ اگر اجلها ظاهر مى شدند، زشتى و عيب و بى ثمر بودن آرزوها آشكار مى گرديد و ...

ضرورت بعثت انبیاء در کنار عقل؟

آیا ادراکات عقلی برای سعادت انسان کافی نیست؟

انسان از طریق عقل بخش مهمّى از بایدها و نبایدها که از مستقلاّت عقلیه است مانند خوبى انواع احسان و نیکوکارى، و زشتى انواع ظلم و فساد را در مى یابد؛ ولى گاه در همین امور مسلّم از سوى شیاطین و وسوسه گران ایجاد شک و تردید مى شود و یا به دست فراموشی سپرده می شود؛ لذا انبیاء به یارى انسان ها مى آیند و بر این ادراکات عقلى صحّه مى گذارند، و وسوسه ها را خنثى مى کنند. این چیزى است که در برخی از آیات قرآن از آن تعبیر به تذکر (یادآورى) شده است.

معناى کلمه «رجس» در آیه تطهیر

سخن مفسران بزرگ اهل سنت درباره معناى کلمه «رجس» چیست؟

علاوه بر دانشمندان شیعه، گروهی از برجسته‌ ترین دانشمندان و مفسران اهل سنت مانند: فخر رازی، جصاص، شوکانی، ابن عطیه آندلسی، ثعالبی، آلوسی، طنطاوی و... به این نکته اشاره کرده اند که مصداق رِجس فقط محدود به شرک نیست و شامل همه پلیدیها و زشتیها و گناهان است.

مراد از رجس در آیه تطهیر

مراد از رجس در آیة تطهیر چیست؟

رجس عبارت است از: هر پلیدی ظاهری مثل خون و گوشت خوک، یا پلیدی باطنی و روحی مانند زشتی های اخلاقی، و صفات بد و رفتار زشت، شرک، نفاق و بی ایمانی و... . لذا با توجه به این معنی و به نص آیه تطهیر عصمت اهل بیت ثابت می شود.

مسائل قابل درک با وجدان و فطرت

با فطرت و وجدان چه مسائلی را می توان درک کرد؟

آگاهى هاى برخواسته از فطرت و وجدان شاخه هاى مختلفى دارد كه عمده آن چهار شاخه زير است، و جالب اين كه آياتى که در قرآن آمده است بر آن ها دلالت دارد: 1- درك حسن و قبح و زيبايى ها و زشتى هاى اخلاقى. 2- درك بديهيات عقلى كه پايه استدلال هاى نظرى است. 3- فطرت مذهبى که يك سلسله مسائل عقيدتى را بدون نياز به معلّم و استاد مى داند. 4- محكمه وجدان در درون وجود انسان که دادگاهى عجيب است و مى توان آن را قيامت صغرى ناميد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الصادق (عليه السلام) :

إِنَّ ضَيْفَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ رَجُلٌ حَجَّ وَ اعْتَمَرَ فَهُوَ ضَيْفُ اللَّهِ حَتَّى يَرْجِعَ إِلَى مَنْزِلِهِ.

مردى که حج يا عمره انجام دهد ميهمان خدا است و تا زمانى که به منزل خود بازگردد در اين ميهمانى قرار دارد

وسائل الشيعه: 14/586