مفهوم «سميع» و «بصير» در مورد خداوند؟!

مفهوم «سميع» و «بصير» در مورد خداوند چیست؟

دو واژه «سميع» و «بصير» از آنجا كه براى قوه شنوائى و بينائى ما وضع شده تداعى كننده گوش و چشم است؛ ولى واضح است اين الفاظ وقتي در مورد خداوند به كار مى روند، از مفاهيم جسمانى و آلات و ادوات، مجرّد مى شوند؛ چرا كه ذات پاك او مافوق جسم و جسمانيّات است؛ زيرا او چنان احاطه ای به اصوات و مناظر دارد و چنان اين امور نزد او حاضرند كه از هرگونه شنوايى و بينائى برتر و بالاتر است.

تفاوت بین معنای «خبير» و «بصير»؟!

معنای دو واژه «خبير» و «بصير» چیست و این دو عبارت با هم چه تفاوت هایی دارند؟

قرآن کریم در سوره فاطر «خبير» را در كنار «بصير» آورده است؛ «به يقين خداوند نسبت به بندگانش آگاه و بينا است». بعضى از مفسّران گفته اند «خبير» در اينجا اشاره به آگاهى بر امور معنوى و روحانى است و «بصير» آگاهي بر امور جسمانى؛ و به همين دليل خبير مقدّم شده است. اگرچه «خبير» از ماده «خَبَر»، معنى وسيعى داشته و شامل هر نوع آگاهى بر ظواهر و بواطن امور مى شود، ولى چون در برابر «بصير» قرار گرفته به نظر مى رسد اشاره به آگاهى بر بواطن امور است.

مفهوم «سمیع و بصیر»، در مورد خداوند!

بینایی و شنوایی خدا چه مفهومی دارد؟
در کتابهای عقاید می خوانیم که یکی از صفات خداوند بصیر و سمیع بودن اوست. اکنون این سؤال پیش می آید که چگونه می توان خدا را با این دو صفت توصیف نمود در صورتی که حقیقت بینایی جز این نیست که تصویر اشیاء از راه مردمک و عدسی چشم روی پرده «شبکیه» منعکس گردد و اعصاب بینایی آن را به مغز مخابره کند و همچنین واقعیت شنوایی این است که امواج صوتی به گوش که دارای پرده و استخوانها و اعصاب مخصوصی است برسد و از آنجا به مغز مخابره گردد در این صورت چگونه می توان خدا را با این دو صفت توصیف کرد در صورتی که او پیراسته از این موضوعات است؟

مقصود از توصیف خداوند به بینایى و شنوایى این است که تمام دیدنى ها و شنیدنى ها پیش او حاضرند و او با علم نامتناهى خود از آنها آگاه است. حتّى حقیقت بینایى و شنوایى در انسان نیز، همان آگاهى او از دیدنى ها و شنیدنى هاست و تمام فعّالیّت هاى عضوى، مقدّمه دیدن و شنیدن است؛ زیرا انسان یک پدیده مادّى است و نمى تواند بدون ابزار مادّى کارى را انجام دهد ولى خدا بالاتر از مادّه است و در درک خود، نیازى به چیزى ندارد و بدون هیچ مقدّمه اى مى تواند سمیع و بصیر باشد.

شنوایی و بینایی معنوی

منظور از چشم و گوش معنوى چیست؟

شنوائى و بینائى دو گونه است: مادّى و معنوى؛ قرآن در مورد کسانى که چشم و گوش دارند و یا زنده و سالم اند، اما بر اثر ادامه گناه حقایق را درک نمى کنند و قدرت دید معنوى خود را از دست داده اند، مى گوید: آنها کور و کرند و یا اصلاً مرده اند؛ زیرا واکنشى را که باید یک انسان شنوا و بینا یا یک انسان زنده، در برابر حقایق از خود نشان دهد، نمى دهند.

فاعلیت، بینائی و تنهائی از صفات خداوند

آیا می توان صفاتی همچون «فاعلیت ، بینا بودن و تنها بودن» را به خداوند نسبت داد؟

امام در خطبه اول نهج البلاغه، از«فاعل» بودن خداوند سخن به میان می آورد. ولی فاعل بودن خداوند هرگز به معناى انجام حرکت یا استفاده از ابزار و آلات نیست. همچنین حضرت به «بصیر و بینا» بودن خداوند اشاره می نمایدکه به معناى آگاهى از تمام اشیاء است. ضمنا امام(ع) به«وحدانیت و تنهایی» خداوند اشاره کرده و می فرماید: وجود بى نهایت خداوند، نه نیاز به چیزى دارد که از کسى کمک بگیرد و نه از دشمنى هراسان است که از دیگرى در برابر او مدد بجوید، نه شبیه و مانندى که با او انس گیرد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ رسولُ اللّه صلّى اللّه عليه و آله :

يا فاطِمَةُ! کُلُّ عَيْنٍ باکِيَهٌ يَوْمَ الْقيامَةِ اِلاّ عَيْنٌ بَکَتْ عَلى مُصابِ الْحُسَينِ فَاِنِّها ضاحِکَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ بِنَعيمِ الْجَنّةِ.

فاطمه جان !روز قيامت هر چشمى گريان است ؛ مگر چشمى که در مصيبت و عزاى حسين گريسته باشد، که آن چشم در قيامت خندان است و به نعمتهاى بهشتى مژده داده مى شود.

بحارالانوار، ج 44، ص 293