معناي صفات «سميع» و «بصير»

معناي صحيح صفات «سميع» و «بصير» در مورد خداوند چيست؟

امام علی(ع) در توصیف این صفات خداوند می فرماید: «او شنوا و بیناست؛ ولی از ابزار شنیدن و دیدن استفاده نمی کند»؛ زیرا اینکار با حضور ذات خداوند در همه جا و در ظاهر و باطن همه اشياء انجام می پذیرد.

خدای «سمیع» و «بصیر»؟!

منظور از صفات «سمیع» و «بصیر» در مورد خداوند چیست؟ مگر خداوند همانند انسان عضو شنوایی یا بینانی دارد؟

حقيقت بینایی و شنوایی با مفاهیم مادی و جسمانی پیوند خورده و قابل جدایی از آن نیست، امری که درباره خداوند به عنوان وجودی مجرد از جسم و مادّه قابل تصور نیست. طبق آنچه از معارف امامان اهل بیت(ع) بر می آید، سميع و بصير بودن خداوند چيزى جز «علم و آگاهى» او نسبت به پدیده های «شنیدنی» و «دیدنی» نيست. یعنی در حالی که انسان به عنوان موجود مادّی ناچار است به وسیله اعضا و ابزار مادّى به «آگاهى» از دیدنی ها و شنیدنی ها دست یابد، خداوند در درک خود، نیازى به چیزى ندارد و هستی با تمام تصاویر و صداهای خود پیش او حاضر است و به آنها علم حضوری دارد، از این جهت خداوند بدون هیچ مقدّمه اى مى تواند سمیع و بصیر باشد.

مفهوم «سمیع و بصیر»، در مورد خداوند!

بینایی و شنوایی خدا چه مفهومی دارد؟
در کتابهای عقاید می خوانیم که یکی از صفات خداوند بصیر و سمیع بودن اوست. اکنون این سؤال پیش می آید که چگونه می توان خدا را با این دو صفت توصیف نمود در صورتی که حقیقت بینایی جز این نیست که تصویر اشیاء از راه مردمک و عدسی چشم روی پرده «شبکیه» منعکس گردد و اعصاب بینایی آن را به مغز مخابره کند و همچنین واقعیت شنوایی این است که امواج صوتی به گوش که دارای پرده و استخوانها و اعصاب مخصوصی است برسد و از آنجا به مغز مخابره گردد در این صورت چگونه می توان خدا را با این دو صفت توصیف کرد در صورتی که او پیراسته از این موضوعات است؟

مقصود از توصیف خداوند به بینایى و شنوایى این است که تمام دیدنى ها و شنیدنى ها پیش او حاضرند و او با علم نامتناهى خود از آنها آگاه است. حتّى حقیقت بینایى و شنوایى در انسان نیز، همان آگاهى او از دیدنى ها و شنیدنى هاست و تمام فعّالیّت هاى عضوى، مقدّمه دیدن و شنیدن است؛ زیرا انسان یک پدیده مادّى است و نمى تواند بدون ابزار مادّى کارى را انجام دهد ولى خدا بالاتر از مادّه است و در درک خود، نیازى به چیزى ندارد و بدون هیچ مقدّمه اى مى تواند سمیع و بصیر باشد.

مفهوم «سميع» و «بصير» در مورد خداوند؟!

مفهوم «سميع» و «بصير» در مورد خداوند چیست؟

دو واژه «سميع» و «بصير» از آنجا كه براى قوه شنوائى و بينائى ما وضع شده تداعى كننده گوش و چشم است؛ ولى واضح است اين الفاظ وقتي در مورد خداوند به كار مى روند، از مفاهيم جسمانى و آلات و ادوات، مجرّد مى شوند؛ چرا كه ذات پاك او مافوق جسم و جسمانيّات است؛ زيرا او چنان احاطه ای به اصوات و مناظر دارد و چنان اين امور نزد او حاضرند كه از هرگونه شنوايى و بينائى برتر و بالاتر است.

معنای «مُدرك» بودن خداوند؟!

«مُدرك» بودن خداوند به چه معناست؟

«راغب» در «مفردات» مى گويد: معنى ادراك رسيدن به انتهاى چيزى است؛ اما بعضى آن را به معنى مشاهده با چشم تفسير كرده اند. اما حقيقت اين است كه از نظر لغت چيزى كه دلالت كند به این كه «ادراك» به معنى خصوص «ادراك حسى» است وجود ندارد؛ بلكه مفهوم ادراك به معنى رسيدن به نهايت چيزى و احاطه و وصول به آن است، خواه از طريق حس باشد يا از طريق فهم و عقل؛ از این رو قرآن مى فرمايد: «هرگز چشم ها خدا را نمى بيند و درك نمى كند [خواه در دنيا، و خواه در آخرت، خواه نسبت به پيامبر(ص) در شب معراج و خواه نسبت به ديگران]».

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

عن ابى عبد الله قال:

من اراد الله به الخير قذف فى قلبه حب الحسين (عليه السلام) وزيارته و من اراد الله به السوء قذف فى قلبه بغض الحسين (عليه السلام) و بغض زيارته.

وسائل الشيعه، ج 10 ص 388