مخالفت شیعه با سخن پیامبر(ص) در خطا نبودن اجماع امّت مسلمان! (جایگاه اجماع در انتخاب خلیفه رسول خدا؟)

پیامبر فرموده است: اگر امتم بر امری اجماع کردند، هیچگاه آن اجماع خطا نخواهد بود. اجماع اهل حل و عقد در جامعه مسلمین بعد از وفات رسول خدا(ص) بر خلافت ابوبکر رضی الله عنه بود. چرا شیعه اصرار دارد که خلافت حق علی[ع] بود و غصب شده است؟!

اولا: این حدیث بنا بر راست آزمایی های سندی خود اهل سنت با چالش های جدی در وثاقت بعضی از راویان آن مواجه است.

ثانیا: حق انتخاب خلیفه پیامبر به تصریح قرآن، بیانات نبوی و دلایل عقلی منحصر در خدا و رسول خدا است و اجماع جایگاهی در آن ندارد. چون امامت و مقام جانشینی پیامبر صرفا اموری اجتماعی و سیاسی نیستند و سویه های معنوی چون تکامل اخلاقی جامعه و پاسداری از شریعت را نیز شامل می شوند و بدیهی است احراز صلاحیت اشخاص برای تصدی چنین مقامی فقط در حوزه علم الهی و پیامبر اوست و با اجماع کشف و اثبات نمی گردد.

ثالثا: گزارش های تاریخی از نزاع ها، تهدیدها و اجبارهایی که در سقیفه روی داد، نشان می دهد اجماعی به صورت حقیقی پدید نیامده است. هم در جریان سقیفه و هم در بعد از آن، اشخاص برجسته ای از مهاجرین و انصار مخالف خلافت ابوبکر بودند. به همین دلیل نیز حاکمان به قدرت رسیده در سقیفه دست به دامان قبیله ای به نام بنی اسلم شدند و در قبال باج دادن به آنها، قدرت قهریه شان را برای گرفتن بیعت اجباری از مردم به خدمت گرفتند.

رابعا: اگر این قاعده درست هم باشد، هنگام به قدرت رسیدن خلیفه دوم از آن قاعده تخطی شده است. زیرا او با وصیت خلیفه اول به قدرت رسید نه در اجتماع و با اجماع. امری که موجب اعتراض بسیاری از مسلمانان اعم از مهاجرین و انصار و بزرگان صحابه و اهل شام بود.

سلاح های کشتار جمعی از منظر اسلام؟

آیا قرآن با عبارت «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ»، «اجازه مطلق» برای ساخت هر نوع سلاحی - حتی سلاح کشتار جمعی - را داده است؟!

اولا: در آموزه های دین اسلام صریحا تجاوز از حدود در جنگ مانند جنگ پیش از پیشنهاد مصالحه یا کشتن زنان و کودکان یا سوزاندن سربازان دشمن یا انتشار سم در شهرهای آنها یا حتی قطع درختان میوه صریحا مورد نهی قرار گرفته است. امام صادق(ع) از پیامبر اکرم(ص) نقل کرده اند که: «مسلمانان حق ندارند برای از بین بردن کفار، سم را در بلاد مشرکین قرار دهند». بدیهی است چنین دینی نمی تواند اجازه استفاده از سلاح هایی را بدهد که به صورت کور افراد نظامی و غیرنظامی را از بین می برد و محیط زیست را تخریب می کند. دستور به عدم تعدّی در آیات قرآن، روشن بودن آداب جنگ و جهاد اسلامی و محدود کردن اعمال قدرت و خشونت جنگی در روایات و فقه اسلامی نشان از مخالفت اسلام با کشتار جمعی و سلاح آن است.

ثانیا: نوع سلاح های قابل دسترسی برای سربازان سپاه اسلام در آن زمان ساده و کم کشتار بوده اند و خواه ناخواه با سلاح معاصران خود مقایسه می شدند و ذکر شدن یکی از مصادیق «قوّه» با عطف تفسیری «وَ مِنْ رِباطِ الْخَيْل‏» به آن، مشخص می کند که مراد از «قوة» در این آیه کریمه همان طور که در زمان نزول آیه نیز چنین بوده، نوع سلاح های متعارف در جنگ هاست، نه سلاح های کشتار جمعی.

مفهوم «خشونت» در لغت و اصطلاح

«خشونت» در لغت و اصطلاح به چه معنی و مفهومی می باشد؟

«خشونت» در لغت دارای معانی متعددی است. خشونت کردن به معنی درشتی، تندی کردن، ضدّ «لینت» و نرمی، خشم، غضب و... که از خفیف ترین مصادیق «خشونت» به معنی رایج امروزی است. «خشونت» در اصطلاح عبارت است از اقدام علیه جسم و جان، شرف، مال و حقوق افراد، به طوری که ایجاد ترس نماید. و اقدام، شامل اقدام فیزیکی؛ مانند ضرب و جرح و قتل و همچنین اقدام معنوی که شامل توهین و تهدید می شود.

معنای «ترور» در لغت و اصطلاح؟

«ترور» و «تروریسم» در لغت و اصطلاح به چه معناست؟

«ترور» در لغت به معنی ترساندن، و «تروریسم» به معنی ارعاب و تهدید و ایجاد ترس در بین مردم است. اما در اصطلاح تا کنون تعریف جامعی از تروریسم نشده است؛ «ولف» فیلسوف آمریکایی می نویسد: «تروریسم به کار بردن غیر مشروع زور و خشونت برای رسیدن به اهداف خاص است». در فرهنگ علوم سیاسی آمده: «اصطلاحاً به وحشت فوق العاده اطلاق می شود که ناشی از دست زدن به خشونت و قتل از سوی یک حزب یا دولت به منظور نیل به هدف سیاسی و کسب یا حفظ قدرت است».

ماجرای «ترور» یا قتل «ابو رافع بن حقیق»؟!

ماجرای «ترور» یا قتل «ابو رافع» به دستور پیامبر(صلی الله علیه واله) چیست و آیا می توان آن را اثبات نمود؟

بعد از واقعه احد «ابو رافع بن حقیق» که از یهودیان مدینه بود، در «خیبر» شبانه توسط پنج یا هشت نفر ار مسلمین که در میان آن ها «عبداللَّه بن عتیک» بود، به قتل می رسد و دلیل کشتن او توسط مسلمانان این بود که او با «کعب بن الأشرف» در دشمنی با رسول خدا(ص) و اذیت و آزار مسلمانان همکاری می کرد، از این رو مسلمانان مصلحت دیدند که او را از پای درآوردند؛ زیرا امثال آن دو از بارزترین مصادیق محاربین و نقض کنندگان عهد و پیمان به حساب می آمدند.

ماجرای «ترور» کعب الأشرف؟!

ماجرای «ترور» یا قتل «کعب الأشرف» به دستور پیامبر(صلی الله علیه واله) چیست و آیا می توان آن را اثبات نمود؟

ابن اسحاق می نویسند: خبر شکست مشرکان در جنگ بدر، برای «کعب الأشرف» گران تمام شد، لذا پیامبر(ص) و اصحاب ایشان را در اشعار خود مسخره می کرد و به مسلمانان و حتی همسران پیامبر(ص) توهین کرده، آنان را اذیت می نمود. همچنین وی مردم «مکه» را بر ضد پیامبر(ص) تحریک نموده، دعوت به جنگ با مسلمانان می کرد. پس از بازگشت وی از «مکه»، پیامبر(ص) سخنانی فرمود که برخی لزوم قتل کعب را فهمیدند، لذا او را کشتند. اما قتل کعب «ترور» نبود؛ زیرا حضرت علنی اعلام کرد و «ترور» امری پنهانی است. از سویی کعب همواره بر ضد اسلام توطئه می کرد و در حقیقت در حال جنگ با اسلام بود.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمام علىٌّ(عليه السلام)

لاتَکْمُلُ المَکَارِمُ إلاّ بالعَفافِ و الإيثار

مکارم اخلاق به کمال نرسد مگر با پاکدامنى و ايثار

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 24