پاسخ اجمالی:
گوش سه قسمت دارد: «گوش بيرونى»؛ (لاله گوش و مجراى شنوايی) «گوش ميانى»؛ (حفره كوچكى كه به وسيله پرده نازكى از گوش بيرونى جدا شده است) «گوش درونى»؛ (در بالا از سه مجراى نيم گرد و در پايين از يك بخش حلزونى شكل تشكيل شده است). امام علی(ع) می فرماید: «براى اين انسان به شگفت آئيد كه با تکه ای پی مى بيند و با تکه گوشتی سخن مى گويد و با تکه استخوانى مى شنود و از شكافى نفس مى كشد».
پاسخ تفصیلی:
گوش را به سه قسمت گوش بيرونى، ميانى و درونى تقسيم كرده اند.
1. گوش بيرونى؛ مشتمل بر لاله گوش و مجراى شنوايى است. لاله گوش در غالب حيوانات متحرك است و براى جمع كردن و هدايت امواج صوتى و تشخيص جهت صدا به كار مى رود و ممكن است به طرف منبع صوت متوجه شود؛ اما در انسان لاله گوش بى حركت است، ولى تا اندازه اى مي تواند جهت صوت را تشخيص دهد، اگر چين خوردگى هاى لاله گوش را با موم نرم پر كنيم، شنوايى و توانايى تشخيص محل صوت كم مى شود.(1)
2. گوش ميانى، حفره كوچكى پر از هوا است كه به وسيله پرده نازكى از گوش بيرونى جدا شده است، اين پرده شبيه به پوستِ طبل است و پرده صماخ نام دارد، چهار استخوان برحسب شكلى كه دارند به ترتيب چكشى، سندانى، عدسى و ركابى ناميده شده است،(2) مجرايى از پايين، گوش ميانى را به حلق مربوط مى كند.
3. گوش درونى در بالا از سه مجراى نيم گرد و در پايين از يك بخش حلزونى شكل تشكيل شده است و درون سه مجراى نيم گرد و بخش حلزونى شكل گوش درونى از مايع مخصوصى پر شده است.
كار گوش به اين صورت است كه ابتدا امواج صوتى توسط لاله گوش به مجراى شنوايى فرستاده شده تا پرده صماخ را بلرزاند. به علت اتصال پرده با استخوان ها، استخوان ها لرزيده و سبب حركت مايع درون بخش حلزونى شكل گوش درونى شده و سپس به وسيله عصب شنوايى پيامى از بخش حلزونى شكل گوش درونى به مغز فرستاده مى شود و اين موقع است كه به وسيله مغز صدا شنيده مى شود.(3) كوتاه سخن اين كه هرچه كنكاش و جستجو و دقت در خلقت انسان شود، تعجب و حيرت انسان بيشتر مى شود و چه خوش فرمود مولاى متقيان على(عليه السلام) در نهج البلاغه: «اَعجَبُوا لِهَذَا الاِنسَانِ يَنْظُرُ بِشَحمٍ وَ يَتَكَلّمُ بِلَحْمٍ وَ يَسْمَع بِعَظْمٍ وَ يَتَنَفَّسُ مِنْ خَرَمٍ»(4)؛ (براى [آفرينش] اين انسان به شگفت آئيد [انديشه نمائيد تا به قدرت و توانايى آفريدگارش پى بريد كه او را طورى آفريده] كه با تکه ای پی [چشم] مى بيند و با تکه گوشتی [زبان] سخن مى گويد و با نکه استخوانى [گوش] مى شنود و از شكافى [بينى] نفس مى كشد).(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.