پاسخ اجمالی:
واژه «تَكْليِمُ» و «تَكَلَّمُّ» از مادّه «كلم» (بر وزن زخم) در اصل به گفته راغب در مفردات به معناى تأثير گذاشتن بر چيزى است؛ تأثيرى كه با چشم يا گوش احساس شود. خليل بن احمد در كتاب «العين» اصل آن را به معناى مجروح ساختن مى داند. بنابراين اطلاق اين واژه بر سخن گفتن به خاطر تأثير عميقى است كه كلام در شنونده مى گذارد؛ بلكه گاهى تأثير سخن از تأثير شمشير و خنجر بيشتر است.
پاسخ تفصیلی:
در آیه 164 سوره نساء می خوانیم: «وَكَلَّمَ اللَّهُ مُوسَى تَكْلِيماً»؛ (و خداوند با موسى [عليه السلام] سخن گفت).
واژه «تَكْليِمُ» و «تَكَلَّمُّ» از مادّه «كلم» (بر وزن زخم) در اصل به گفته راغب در مفردات به معناى تأثير گذاشتن بر چيزى است؛ تأثيرى كه با چشم يا گوش احساس شود. آنچه با چشم احساس مى شود مانند زخم و جراحتى است كه بر بدن كسى وارد مى شود و آنچه با گوش درك مى شود سخنى است كه از ديگرى مى شنويم.
خليل بن احمد در كتاب «العين» اصل آن را به معناى مجروح ساختن مى داند. بنابراين اطلاق اين واژه بر سخن گفتن به خاطر تأثير عميقى است كه كلام در شنونده مى گذارد بلكه گاهى تأثير سخن از تأثير شمشير و خنجر بيشتر است، چنان كه در شعر معروف عرب آمده: «جَراحاتُ السَّنانِ لَها اَلِتيامٌ *** وَلا يَلْتامُ ما جَرحَ اللسانُ!»؛ (زخم هاى نيزه التيام مى پذيرد *** ولى زخم هاى زبان التيام پذير نيست).
از بعضى تعبيرات استفاده مى شود كه «تكلم» و «تكليم» يك معنا دارد و هر دو به معناى سخن گفتن است و لذا يكى از اوصاف خدا را متكلم مى شمارند با اين كه اگر بر اساس آيه: «وَكَلَّمَ اللهُ مُوسَى تَكْلِيماً» بخواهيم حساب كنيم بايد بگوييم خدا «مكلّم» است.
اين احتمال نيز بعيد نيست كه واژه «تكلّم» در مواردى به كار رود كه يك نفر براى ديگرى سخن بگويد امّا «تكليم» مانند مكالمه سخنى است كه ميان دو نفر رد و بدل شود و سخن گفتن خداوند با موسى(عليه السلام) در كوه طور نيز از همين قبيل بوده است.
علم عقايد را از اين رو علم كلام گفته اند كه نخستين بحث آن در اسلام در مورد «كلام الله» (قرآن) به ظهور پيوست كه جمعى معتقد بودند كلام الله قديم است و ازلى و بعضى آن را حادث مى شمردند. جرّ و بحث هاى زيادى در اين زمينه در قرون نخستين اسلام رخ داد و نزاع ها و مشاجراتى به وقوع مى پيوست.(1)
ما امروز مى دانيم اين نزاع، نزاع بى حاصل و بى اساسى بوده است. اگر منظور از قرآن محتواى آن باشد كه مسلّماً در علم خدا از ازل بوده، و اگر منظور الفاظ و كتابت و نزول وحى بوده باشد كه بدون شك از زمان بعثت پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله)تحقّق يافت. به هر حال هدف بيان علّت نام گذارى علم عقايد به علم كلام است(2).
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.