بی اطلاعی پیامبران از اتفاقات ناگوار زندگی؟!

اگر پيامبران از غيب اطلاع داشتند، چرا نتوانستند شداید و اتفاقات ناگوار را از خود دور نمایند؟!

محدوده علم پیامبران مقید به اراده الهی یا منوط به امور مرتبط با هدایت بشر یا محدود به اصولی کلی است. بنابراین می توان گفت اطلاع از امور ناگوار در محدوده تعریف شده برای علم آنها نیست. علاوه بر آن پیامبران وظیفه نداشتند همه جا طبق علومى که از راه هاى غیر عادی حاصل شده عمل کنند و انجام امور زندگی شان طبق علومى بود که از راه های عادى پیدا می شد. این هم زمینه برخورداری شان از ثواب را فراهم می کرد و هم امکان الگوگیری را برای مردمان عادی فراهم می کرد؛ بدون مواجهه با سختی های عمومی یک زندگی معمولی به عنوان انسانی عادی، الگوگیری از آنها نقض می شد.

علت نوشيدن امامان(ع) از كوزه زهرآلود يا خوردن ميوه مسموم

چرا امام حسن(عليه السلام) از كوزه زهرآلود آب نوشيد و چرا امام رضا(عليه السلام) انگور زهرآلود تناول فرمود؟

در اينكه انبياء(ع) و امامان(ع) به تعليم الهي از علم غيب آگاهند حرفى نيست؛ اما نكته مهم اين است كه آگاهي آنها از علم غيب بالقوه است نه بالفعل؛ يعنى هر گاه اراده كنند چيزى از اسرار غيب را بدانند خدا به آنها الهام مى كند؛ يا از قواعد و اصولي كه نزدشان است از اسرار غيب با خبر مى شوند. بنابراين عدم استفاده آنها از علم غیب در بعضی موارد به این دلیل بوده که مى دانستند خداوند براى امتحان يا مصالح ديگر به آنها اجازه نداده از آن آگاه شوند.

علم غیب پیامبر(ص)

آیا پیامبر(صلى الله علیه وآله) داراى علم غیب بود؟

طبق آیه 50 سوره انعام، پیامبر(ص) می فرمود: من هرگز ادعا نمى کنم که از همه امور پنهانى و اسرار غیب آگاهم، بلکه تنها ذات پاک خدا از همه چیز با خبر است. ولى هیچ مانعى ندارد که خداوند، قسمتى از علم غیب را که مصلحت مى داند، و براى تکمیل رهبرى رهبران الهى لازم است، در اختیار آنها بگذارد؛ لذا در قرآن می خوانیم: «فَلا یُظْهِرُ عَلى غَیْبِهِ أَحَداً * إِلاّ مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُول».

چگونگی علم اولیاء الهى

آیا اولیاء الهى را مى توان عالم غیب دانست؟

آیات قرآن گواهى مى دهند که آگاهى بر اسرار نهان مخصوص خداوند است البته آیات و روایات بسیاری درباره پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) آمده: آنها گاهى از آینده و از اسرار نهان خبر مى دادند. این علم، نه ذاتى است و نه نامحدود، بلکه از طریق تعلیم الهى است و محدود به مقدارى است که او اراده کرده است. خداوند گاه اسرار غیب را به پیامبران و امامان تعلیم مى دهد و گاهى هم به غیر پیامبر و امام. همان گونه که در داستان مادر موسى، خداوند فرمود: «ما این کودک را به تو باز مى گردانیم، و او را از پیامبران قرار مى دهیم».

صاحبان علم غیب در قرآن

چه کسانی در قرآن به عنوان صاحبان علم غیب معرفی شده اند؟

برخی از آیات علم غیب را مخصوص خدا مى شمرد، مانند «وَ عِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لاَیَعْلَمُهَا اِلاَّ هُوَ»؛ و برخی هم علم غیب را براى غیر او ممکن مى داند مانند «اِلاَّ مَنِ ارْتَضى مِنْ رَّسُول»؛ جمع این دو دسته از آیات این است که: علم غیب به طور مطلق مخصوص خدا است و دیگران - مانند پیامبران، امامان معصوم و فرشتگان - تنها از طریق تعلیم الهى مى توانند ازالهی آگاه شوند.

صاحبان «علم غيب» از نگاه قرآن

بر اساس آیات قرآن آیا «علم غیب» مخصوص خداوند است و یا غیر خداوند نیز از آن برخوردارند؟

آيات قرآن در اين زمينه مختلف است؛ گروهى از آيات آن را منحصراً در اختيار خداوند مى داند، ولى از گروهى ديگر استفاده مى شود كه انبيا و اوليا نيز حظّ و بهره اى از آن داشته اند؛ که بر اساس آنها باید گفت به طريق اولى پيامبر اکرم(ص) از علم غیب بهره مند بودند. از سویی قرآن در جمع بندی آیات پیشین می فرماید: «داناى غيب اوست، و هيچ كس را بر اسرار غيبش آگاه نمى سازد، مگر پيامبراني كه از آنها راضى است».

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الصّادق عليه السّلام لِلفُضَيل :

تَجْلِسُونَ وَ تُحَدِّثُونَ؟ فَقالَ: نَعَمْ، قالَ: اِنَّ تِلْکَ الْمَجالِسَ اُحِبُّها فاءَحْيُوا اَمْرَنا، فَرَحِمَ اللّهُ مَنْ اَحْيى اَمْرَنا.

وسائل الشيعه ، ج 10، ص 392