اقسام «مالکیت» در اقتصاد اسلامی

در اقتصاد اسلامی «مالکیت» به چند نوع تقسیم می شود؟

«مالکیت» در اسلام به چند نوع تقسیم می شود: 1- «مالکیت تکوینی»، که در آن آفریننده سزاوار هر نوع تصرف در ملک خویش است. 2- «مالکیت دولتی»، یا همان «انفال» منابع طبیعی است که به دولت اسلامی واگذار شده تا بر طبق مصالح عمومی از منافع آنها استفاده کند. 3- «مالکیت عمومی»، شامل زمین هایی است که از طریق جهاد اسلامی فتح شده و ملک جامعه اسلامی است و دولت و افراد حق خرید و فروش آن را ندارند. 4- «مالکیت خصوصی»، شامل اموال منقول و غیر منقولی است که افراد با کار و تلاش مالک آنها می گردند.

«مالکیت» از منظر اسلام

دیدگاه اسلام درباره «مالکیت» چیست؟

عنوان «مالکیت» از مفاهیم اعتباری است که عقلای جهان به جهت یک رشته اغراض، آن را پدید آورده و اعتبار کرده اند، و حقیقت آن متوقف بر مالک و مملوک و رابطه انسان با ملک است که حاکی از یک نوع اختصاص می باشد، و غرض از اعتبارش آن است که مالک بتواند در آن تصرف کند. در نظام کمونیستی «مالکیت خصوصی» به کلی ملغی شده و «مالکیت اشتراکی» جایگزین آن شده است و در نظام «سرمایه داری»، اصل و اساس «مالکیت فردی» است؛ ولی اسلام به اصالت هر دو و یا به تعبیر صحیح تر به اصالت آمیخته از فرد و جامعه معتقد است.

تهمت «تفکر اشتراکی» به «ابوذر»!

آیا «ابوذر» اعتقاد به مالکیّت شخصی اموال نداشت؟!

جمعى از علاقمندان به معاويه و عثمان، ابوذر را متهم کردند که او اعتقاد به مالكيت شخصى اموال نداشته زیرا در سخنان ابوذر تعبير به مال الله وجود دارد و این دلیل نفی مالكيت خصوصى از سوی ابوذر است. در واقع تعبیر به مال الله در مورد بيت المال، تعبير رايجى است؛ همانند قرآن که می فرماید: «چيزى از مال خدا را به بردگان مكاتب بدهيد». از سویی لبه تيز حملات ابوذر بر ثروت اندوزانى چون معاويه يا تقسيم بى رويه بیت المال عثمان بود. جالب اين كه ابوذر در نزد محدثانى همچون بخارى و مسلم بسیار مورد اعتماد بوده است.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الصّادق عليه السّلام :

ما مِنْ اَحَدٍ قالَ فى الحُسَينِ شِعْراً فَبَکى وَ اَبکْى بِهِ اِلاّ اَوْجَبَ اللّهُ لَهُ الْجَنّةً وَ غَفَرَ لَهُ.

هيچ کس نيست که درباره حسين عليه السّلام شعرى بسرايد و بگريد و با آن بگرياند مگر آن که خداوند، بهشت را بر او واجب مى کند و او را مى آمرزد.

رجال شيخ طوسى ، ص 289