«تفسير به رأى» دست مایه مغرضین کمونیسم زده

در میان کمونیسم زده ها چگونه «تفسیر به رأى» رایج شد و چرا از این ابزار برای توجیه خود استفاده می کردند؟

اخيراً افرادی كه جذب كمونيسم شده اند، بر اثر عدم اطلاع كافى از مبانى اسلامى از يكسو، و عدم اطلاع از مبانى كمونيسم، چنان تحت تأثير عقايد چپى قرار گرفته اند كه مى خواهند عقاید کمونیسم را بر مفاهيم اسلامى تحميل كنند، هر چند ناسازگار و بى تناسب باشد. يكى از آنان در ترجمه «إِلَهِ النَّاسِ * مِن شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ» می نویسد: «إِلَٰهِ» به معنى ايده آل است و وسوسه گر را منحصر در نظامات (سرمايه دارى) افسونگر و جنّ را به معناى ناپيدا بودن فعّاليّت هاى نظام سرمايه دارى ترجمه کرده است.

تنوّعِ «مالکیّت» در مکتب اقتصادی اسلام

مکتب اقتصادی اسلام چند نوع «مالکیّت» را به رسمیت می شناسد؟

اسلام نه به سان «سرمايه دارى» اساس مالكيّت را مالكيّت خصوصى مى داند، و نه همانند «ماركسيسم» مالكيّت را منحصراً در شكل اجتماعى آن قبول دارد؛ چرا كه هر يك از آن دو به يك زاويه از وجود انسان نگريسته اند، این در حالى است كه وجود انسان ابعاد مختلفى دارد. از این رو مالكيّت در مکتب اسلام به موازات تنوّعِ نيازها و خواسته هاى انسان صورت گرفته و مى توان این مالکیّت را در سه عنوان خلاصه كرد: 1. مالکیّت عمومی. 2. مالکیّت خصوصی. 3. مالکیّت گروهی.

منظور از «بینش انسانی ـ فطری» در تکامل تاریخ

منظور از «بینش انسانی ـ فطری» در تکامل تاریخ چیست؟

«بينش انسانى - فطرى» نقطه مقابل «بينش ابزارى» است. بنابراين بينش، انسان ابزاری برای تولید و متاثر از محیط نیست؛ بلکه موجودى داراى سرشت الهى و مجهز به فطرتى حق طلب است، اين نظر معتقد است كه بذر يك سلسله بينش ها و گرايش ها در نهان او نهفته است که به کمک عوامل بیرونی به فعلیت می رسد. در طول تاريخ انسان تدريجاً از لحاظ ارزش هاى انسانى به مراحل كامل خود نزديك تر مى شود تا آنجا كه در نهايت امر، حكومت كامل ارزش هاى انسانى كه در تعبيرات اسلامى از آن به حكومت حضرت مهدى(عج) تعبير شده است مستقر خواهد شد.

محورهاي اقتصادی «کمونیسم»

مکتب اقتصادی «کمونیسم» بر چه محورهايي استوار شده و چه نقدهايي بر آن وارد است؟

«كمونيسم» بر سه محورِ محو «مالكيّت فردى»، محو رابطه «كار» و «درآمد» و محو «دولت» استوار گشته است. در بررسی این اصول، قطعا محو مالکیّت فردی، نه منطقی است و نه مفید به حال جامعه؛ زیرا مالکیّت هر فرد نسبت به محصول کارش فطری و ذاتی است. از سویی این مالكيّتِ شخصى، يك انگيزه نيرومند براى كار بيشتر و بهتر است، از این رو با قطع پیوند «كار» و «درآمد»، چگونه می توان حرکت اقتصادی توأم با نشاط را در جامعه تضمین کرد. همانند تجربه تلخ زراعت اشتراکی در روسیه. هم چنین محو دولت وقتي ممكن است که زندگی گروهی و دسته جمعی به کلی برچیده شود.

«مالکیّت» از نگاه مکاتب اقتصادی

مکاتب اقتصادی درباره ریشه اصلی «مالکیّت» چه فرضیه هایی ارائه کرده اند؟

در مورد پيدايش مالكيّت فرضيه هاى مختلفى وجود دارد: 1. ماركسيستها ريشه مالكيّت را مربوط به دوران دامدارى می دانند؛ زیرا با ظهور وسائل جدید، مالکیّت بر ابزار و زمین پیدا می شود. 2. فرضيه ديگر مالكيّت را مولود جنبه هاى منفى مانند افزون طلبی انسان به اضافه جنبه هاى ضعف طبيعت مانند خشکسالی می داند. اما اين فرضیه باطل است؛ چون بر اساس ضعفِ انسان و طبیعت بنیان نهاده شده است؛ اما منطقی تر اين است که بگوییم: مالکیّت از نظر انگیزه و ریشه دارای ابعاد فطری، طبیعی و اجتماعی است که در نهایت به مالکیّت فردی می انجامد و از طریق کار پدید مي آید.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمامُ علىٌّ(عليه السلام)

غايةُ الآخِرةِ البَقاءُ

پايان آخرت، هستى و بقاست

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 54