پاسخ اجمالی:
منظور از تضيمن رزق از سوى خداوند و تكفل و تعهد و تقسيم آن، فراهم آوردن زمينه ها است که برخی از این زمينه ها در خارج از وجود انسان و برخی دیگر در درون وجود او است كه هرگاه دست به دست هم دهند انسان سهم خود را از روزى دريافت مى كند.
بعد از فراهم آمدن آن زمینه ها، تلاش و كوشش انسان شرط تحقق و به فعليت رسیدن آن زمينه ها است؛ بنابراين حكمت خدا ايجاب مى كند كه هركس تلاش و كوشش و اخلاص و فداكارى بيشترى داشته باشد روزى اش گسترده تر گردد. چرا که خداوند متعال اراده اش را - از جمله اراده اش را در روزی دادن مخلوقات - در قالب نظام متشکل از شبکه های گسترده علت و معلولی عملی می کند.
مواردى نیز از فقر و بی عدالتی در طول تاریخ وجود دارند که سبب آن نه تنبلی و تن پروری و عدم نشاط شخص و جامعه، بلکه نتیجه ظلم و تحمیل استعمارگران و استثمارکنندگان فردی یا گروهی بوده است. به تعبير ديگر علاوه بر مسأله تلاش و كوشش، وجود عدالت اجتماعى نيز شرط تقسيم عادلانه روزى ها است.
پاسخ تفصیلی:
اختلاف مردم در رزق و روزى
در آیه 6 سوره هود، این توصیف را درباره خداوند متعال می خوانیم: «وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُها»؛ (هيچ جنبنده اى در زمين نيست مگر اينكه روزى او بر خداست). طبق این آیه شریفه، خداوند متعال تأمین روزی همه موجودات و مخلوقات عالم را بر عهده گرفته و آن را تضمین نموده است. اما این رزق و روزی چگونه و با چه نسبت و تفاوتی میان آن مخلوقات توزیع شده است؟
با توجه به آیاتی نظیر آیه 71 سوره نحل یعنی «وَ اللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَلى بَعْضٍ فِي الرِّزْقِ»؛ (خداوند بعضى از شما را بر بعضى ديگر از نظر روزى برترى داد) و همچنین آیه 30 سوره اسراء یعنی «إِنَّ رَبَّكَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ إِنَّهُ كانَ بِعِبادِهِ خَبِيراً بَصِيراً»؛ (پروردگار تو روزى را براى هر كس از بندگانش بخواهد گسترده مى كند و براى هر كس بخواهد محدود مى سازد همانا خداوند نسبت به بندگانش خبیر و بصیر است)، و نیز با توجّه به برخی دیگر از آیات قرآن می توانیم به این نتیجه برسیم که عدم برخورداری بندگان و مخلوقات الهی به طور مساوی از رزق و روزی، امری است که مورد پذیرش و تصریح خود قرآن نیز هست.
اما سوالی که ممکن است در اینجا به ذهن برسد این است که چرا خداوند که قادر مطلق است و هیچ کار ممکنی از حوزه توانایی او بیرون نیست، این روزی را یکسان تقسیم نکرده است؟! آیا این عمل با عدالت خداوند تناقض ندارد؟!
معنی تضمین و تقسیم روزی توسط خدا و نسبت آن با تلاش انسان؟
فهم پاسخ این سؤال متوقف بر فهم معنای صحیح صفت «رزاقیت» (روزی دهندگی) درباره خداوند است. منظور از تضيمن رزق از سوى خداوند و تكفل و تعهد و تقسيم آن، فراهم آوردن زمينه ها است که برخی از این زمينه ها در خارج از وجود انسان و برخی دیگر در درون وجود او است كه هرگاه دست به دست هم دهند انسان سهم خود را از روزى دريافت مى كند.(1) در واقع تأمين و تضمين روزى به اين معنى نيست كه آن را براى انسان عاقل با شعور فراهم ساخته به در خانه اش بفرستند يا لقمه كنند و در دهانش بگذارند بلكه بعداز فراهم آمدن آن زمینه ها، تلاش و كوشش انسان شرط تحقق و به فعليت رسیدن آن زمينه ها است.(2)
در قالب یک تمثیل می توان گفت که تضمین رزق و روزی توسط خداوند برای بندگان درست به آن مى ماند كه حقوق كاركنان يك دستگاه یا اداره از طرف رئيس آن برای کارکنان تعيين مى شود ولى هرگز حقوق را در خانه آنها نمى آورند بلكه آنها بايد كار كنند سپس شخصا بروند و ليست حقوق را پر كنند و حق خود را دريافت دارند.(3) در تمثیلی دیگر می توان گفت که روزی دهندگی خداوند مانند تابش خورشید و بارش باران است که اگرچه بر همگان به یکسان می تابد و می بارد اما لازم است هر کس با تلاش و کوشش و مسئولیت پذیری، خود را در معرض آنها قرار دهد تا بتواند استفاده لازم را از آنها ببرد. حتى مريم(عليه السلام) در آن شرائط سختِ وضعِ حمل و در آن بيابان خاموش كه خداوند روزى اش را به صورت خرماى تازه(رطب) بر شاخسار نخلى كه در آن بيابان بود ظاهر ساخت مأمور شد حركتى كند و مخاطب به جمله «وَهُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ»(4)؛ (تو اى مريم نيز تكانى به اين درخت نخل بده تا رطب تازه بر تو فرو ريزد) گرديد.(5)
بنابراين حكمت خدا ايجاب مى كند كه هركس تلاش و كوشش و اخلاص و فداكارى بيشترى داشته باشد روزى اش گسترده تر گردد. در این باره در آیه 39 سوره نجم می خوانیم: «وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَی»؛ (انسان بهره اى جز نتيجه تلاش و كوشش خود ندارد) و نیز در آیه 38 سوره مدثر نیز به این گزاره برمی خوریم که: «كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِینَةٌ»؛ (هر انسانى در گروی اعمال و كوشش هاى خويش است). مشاهدات تجربی هم نشان می دهد که افراد يا ملت هاى سخت كوش، منظم و متحد معمولا غنى ترند و افراد سست و ملت هاى تنبل و فاقد نظم و اتحاد فقيرتر و نمونه هاى عينى آن را در اجتماع خود و در ميان ملل جهان مى بينيم و موارد استثنائى نمى تواند اين اصل كلى را به هم بزند.(6)
علاوه بر آیات پیش گفته، این موضوع تأییدات فراوانی از میان کلام معصومین نیز دارد. برای مثال در حدیثی از حضرت علی(علیه السلام) می خوانیم: «إِنَّ الْأَشْيَاءَ لَمَّا ازْدَوَجَتْ ازْدَوَجَ الْكَسَلُ وَ الْعَجْزُ فَنُتِجَا بَيْنَهُمَا الْفَقْرَ»(7)؛ (هنگامى كه [در آغاز كار] موجودات جهان با هم ازدواج كردند تنبلى و ناتوانى با هم عقد زوجيت بستند فرزندى از آنها متولد شد به نام فقر). فقر و تنگدستى يك فرد یا یک ملت، نتيجه مستقيم ضعف ها و تنبلى هاى آنها است و حكمت خداوند ايجاب مى كند كه روزى را بر چنين كسانى تنگ كند.(8)
این موضوع از آن روست که که خداوند متعال اراده اش را - از جمله اراده اش را در روزی دادن مخلوقات - در قالب نظام متشکل از شبکه های گسترده علت و معلولی عملی می کند. این بیان معصومین(علیهم السلام) که «أبِى اللّهُ أنْ يَجْرِىَ الأشيَاءَ إلَّا بِأَسبَابِهَا»(9)؛ (خداوند ابا دارد از اینکه امور را از غیر اسباب طبیعی شان جریان دهد)، بر اداره و تدبیر امور روزمره جهان بر اساس جریان علت و معلولی و ارتباط و تأثیرهای آن علت ها و معلول ها بر یکدیگر دلالت دارد و روشن است که یکی از اجزای این نظام علت و معلولی این است که هر کس تلاش بیشتری برای کسب روزی و استفاده از امکانات خدادادی داشته باشد، سهم بیشتری نیز در روزی بردن خواهد داشت. با این حال باید نکاتی را نیز به عنوان مکمل این موضوع مد نظر قرار داد.
حکمت برخی بی عدالتی های ظاهری به رغم تلاش محرومین و فقرا؟
با تمام توضیحات پیش گفته باید توجه داشت که همیشه هم این طور نیست که هر کس تلاش بیشتری برای کسب روزی داشت، حتما روزی بیشتری نیز به چنگ آورد. چرا که با اندک توجّهی به جامعه انسانی این حقیقت را می بینیم که گاهی برخی اشخاص که هم اهل تدبیر و حساب و کتاب اند و تلاش بسیار زیادی را نیز برای کسب رزق بیشتر از خود نشان می دهند، باز هم در تحصیل درآمد بیشتر شکست می خورند و در مقابل برخی از مردم با کار و کوششی بسیار کمتر از دسته اول و یا حتّی بدون هیچ تلاشی، به ثروت های هنگفت می رسند. این حقایق نشان می دهد که در توزیع روزی های مردم، دست دیگری نیز غیر از کوشش و تدبیر مردم در کار است.
اساسا یکی از حکمت های تفاوت روزی های مردم نیز همین است که انسان ها از این راه متوجه خدا شوند و بدانند که همه امور به دست اوست.(10) لذا حضرت علی(علیه السلام) با اشاره به این حقیقت و در بیانی که گاهی به عنوان یکی از براهین اثبات خدا نیز مورد استفاده قرار می گیرد، می فرماید: «عَرَفْتُ اللَّهَ سُبْحَانَهُ بِفَسْخِ الْعَزَائِمِ وَ حَلِّ الْعُقُودِ وَ نَقْضِ الْهِمَمِ»(11)؛ (خدا را از راه به هم خوردن تصمیم ها، گشوده شدن گره ها و نقض شدن اراده ها شناختم).
انسان برای رسیدن به نان باید گندم بکارد ولی نقش انسان در روییدن گندم همین است که گندم را بر زمین بپاشد، زمین را آبیاری کرده و در وقت درو آن را برداشت کند. اما آنکه یک گندم را صد گندم می کند خداست. لذا خود خداوند در سوره واقعه می فرماید: «أَ فَرَأَيْتُمْ ما تَحْرُثُونَ أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ»(12)؛ (آيا هيچ درباره آنچه كشت مى كنيد انديشيده ايد؟! آيا شما آن را مى رويانيد يا ما مى رويانيم؟!). هر کاری و به ثمر رسیدن هر تلاشی، هزاران شرایط و مقدمه دارد كه جور كردن همه آنها در اختيار بشر نيست و قبض و بسط روزی اصولا در دست خدا است و كار و تلاش بشر تنها یکی از آن عوامل است. شايد به خاطر همين امر در حديثى از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه و آله) آمده است كه فرمود: «وَ اعْلَمُوا أَنَّ الرِّزْقَ رِزْقَانِ فَرِزْقٌ تَطْلُبُونَهُ وَ رِزْقٌ يَطْلُبُكُمْ فَاطْلُبُوا أَرْزَاقَكُمْ مِنْ حَلَالٍ فَإِنَّكُمْ إِنْ طَلَبْتُمُوهَا مِنْ وُجُوهِهَا أَكَلْتُمُوهَا حَلَالًا وَ إِنْ طَلَبْتُمُوهَا مِنْ غَيْرِ وُجُوهِهَا أَكَلْتُمُوهَا حَرَاما»(13)؛ (بدانيد رزق دو گونه است: رزقى كه شما به دنبال آن مى رويد، و رزقى كه به دنبال شما مى آيد. بنابراين رزق را از طريق حلال طلب كنيد كه اگر از طريق صحيح آن بطلبيد آن را به صورت حلال مى خوريد و اگر از غير طريق صحيح بطلبيد همان را به صورت حرام مى خوريد).
ظلم های تحمیلی و خارج بودن آنها از موضوع این پرسش
مواردى از فقر و بی عدالتی در طول تاریخ وجود دارند که سبب آن نه تنبلی و تن پروری و عدم نشاط شخص و جامعه، بلکه نتیجه ظلم و تحمیل استعمارگران و استثمارکنندگان فردی یا گروهی بوده است. به هر حال اگر انسان هايى در گذشته و حال غصب حقوق ديگران كنند و روزى هاى آنها را به ظلم از آنها بگيرند دليل بر عدم تأمين روزى از ناحيه خدا نيست. به تعبير ديگر علاوه بر مسأله تلاش و كوشش، وجود عدالت اجتماعى نيز شرط تقسيم عادلانه روزى ها است. ممکن است کسی این سؤال را مطرح کند که خداوند چرا در این گونه موقعیت ها جلوی ظلم ظالمين را نمى گيرد؟! پاسخ این سؤال خود موضوعی دامنه دار و مفصل است ولی به طور خلاصه می توان گفت که اساس زندگى بشر بر آزادى اراده است - تا همه آزمايش شوند - نه بر اجبار و اكراه و گرنه تكاملى صورت نمی گرفت.(14)
در توضیح بیشتر می گوییم: خداوند به انسان آزادى داده چرا كه اگر نمى داد راه تكامل تحت شرايط اجبارى پيمودنى نبود و نيز شكّى نيست كه گروهى از اين آزادى سوء استفاده مى كنند. اما باید توجه داشت که اگر سوء استفاده ها سبب شود كه خداوند آزادى را به كلى از انسان ها سلب كند حرکت قافله سير تكاملى انسان مختل خواهد شد و از سوى ديگر سوءاستفاده بندگان از نعمت آزادى لطمه اى به عدالت پروردگار نمى زند. البتّه خداوند عادلِ حكيم، سرانجام حق مظلوم را از ظالم مى گيرد.(15)
در پایان می گوییم که چنین اسباب و حکمت هایی موجب تفاوت مخلوقات در رزق و روزی می شود و این موضوع هیچ منافاتی با صفت «عدل» خداوند ندارد و عین تناسب در پدیده های هستی است. فرض كنيد ما روزی بتوانيم انسانهای قالبی و از هر نظر شبیه به همدیگر بسازيم و كره زمين چند میلیارد انسان هم شكل و هم قواره و هم ذوق و هم فكر و هم سان داشته باشد. آيا آن روز زندگى خوبى نصيب انسانها خواهد شد؟ مسلما نه. جهنّمى پيدا مى شود كه همه در آن در زحمت خواهند بود. همه به يك سو حركت مى كنند؛ همه يک چيز مى خواهند؛ همه يک پُست مى طلبند؛ همه يک نوع غذا را دوست دارند و همه مى خواهند يک كار واحد انجام دهند. بديهى است خيلى زود عمر چنين زندگى پايان مى يابد و به فرض اینکه باقى بماند زندگى خسته كننده بى روح و يک نواختى خواهد بود كه چندان تفاوتى با مرگ ندارد.
وجود تفاوت در استعدادها و آنچه لازمه اين تفاوت است براى حفظ نظام جامعه و حتّى براى پرورش استعدادهاى مختلف نهايت لزوم را دارد. اما مبادا اين سخن را چنين تفسير كنيد كه ما جامعه طبقاتى و نظام استثمار و استعمار را با اين سخن مى پذيريم. نه، هرگز. منظور تفاوت هاى طبيعى است و نه مصنوعى و تفاوتهایى است كه در عين حال مكمّل يكديگر و معاون يكديگر بوده باشند. نه سدّى بر سر راه پيشرفت يكديگر ايجاد كنند و به تجاوز و تعدّى بپردازند. اختلاف طبقاتى (یعنی وجود طبقات استثماركننده و استثمار شونده) هرگز موافق نظام آفرينش نيست. آنچه موافق و هماهنگ نظام آفرينش است تفاوت استعدادها و تلاش ها و كوشش ها است و ميان اين دو از زمين تا آسمان فرق است.
به تعبير ديگر تفاوت استعدادها بايد در مسير سازنده به كار افتد. درست مانند تفاوت ساختمان اعضای يک بدن يا اندام يک گل. آنها در عين تفاوت معاون يكديگرند نه مزاحم يكديگر. خلاصه اینکه نبايد تفاوت استعدادها و درآمدها باعث سوء استفاده در راه ايجاد جامعه طبقاتى گردد. به همين دليل در پايان آيه 71 سوره نحل می خوانیم: «أَ فَبِنِعْمَةِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ»؛ (آيا آنها نعمت خدا را انكار مى كنند). این آیه اشاره به اين حقیقت دارد که تفاوت های مخلوقات در صورت طبيعی اش (نه صورت مصنوعى و ظالمانه آن) از نعمت هاى خدا است كه براى حفظ نظام مجتمع بشرى ايجاد شده است.(16) امّا برخی از سودجویان از این نعمت سوء استفاده کرده و آن را کفران می کنند.
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.