پاسخ اجمالی:
شیعیان معتقدند در زمان حضور امام معصوم یا با وجود نائب خاص امام، نماز جمعه واجب است. امّا حکم نمازجمعه در زمان غیبت امام معصوم اختلافی است. برخی از فقهای شیعه، حکم به «وجوب تعیینی» این نماز در زمان غیبت امام معصوم داده اند. برخی دیگر از فقهای شیعه هر گونه اقامه نماز جمعه را در زمان غیبت «حرام» اعلام کردند. بنابر نظر سوّم (واجب تخییری)، اقامه نماز جمعه در زمان غیبت امری مشروع است؛ ولی مکلفین می توانند بین به جا آوردن این نماز یا نماز ظهر، یکی را انتخاب کنند؛ این نظر به عنوان نظر رایج بین اکثریت فقهای شیعه شناخته می شود.
با توجه به نظر اکثریت علما و فقهای شیعه که اقامه چنین نمازی را در این زمان از باب «واجب تخییری»، امری مشروع اعلام کردند، می بینیم که در طول تاریخ و هر زمان که شرایط فراهم بوده است، در همه شهرها و اجتماعات شیعی، نماز جمعه اقامه شده است. شواهد و اسناد قاطع تاریخی نشان می دهد ادعای مهجوریت نماز جمعه در میان شیعیان تا چه اندازه ادعایی غیر منصفانه و دور از واقع است.
در دوران جمهوری اسلامی بعضی از مراجع تقلید - در دورانی که جوانتر بودند - پیش قدم اقامه نماز جمعه ها بوده اند. امّا اموری چون کسالت جسمی و کهولت سن اکثریت این علمای جلیل القدر باعث می شود که به مرور در نماز جمعه شرکت نکنند. اضافه بر این، گاه شرکت آنها نیاز به مراقبت های ویژه امنیتی دارد، که سبب عسر و حرج می شود. با این وجود گاهی در نماز جمعه شرکت می کنند.
پاسخ تفصیلی:
جایگاه نماز جمعه در قرآن و حدیث
نماز جمعه فریضه بسیار با اهمیتی است و بهترين دليل بر اهميت آن آيات نهم و دهم سوره جمعه است كه به همه مسلمانان و اهل ايمان دستور مى دهد به محض شنيدن اذان جمعه به سوى آن بشتابند و هر گونه كسب و كار برنامه مزاحم را ترک گويند تا آنجا كه اگر در سالى كه مردم گرفتار كمبود مواد غذايى هستند كاروانى بيايد و نيازهاى آنها را با خود داشته باشد به سراغ آن نروند و برنامه نماز جمعه را ادامه دهند.(1)«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلى ذِكْرِ اللَّهِ وَ ذَرُوا الْبَيْعَ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ* فَإِذا قُضِيَتِ الصَّلاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثيراً لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»؛ (اى كسانى كه ايمان آورده ايد! هنگامى كه براى نماز روز جمعه اذان گفته شود به سوى ذكر خدا بشتابيد و خريد و فروش را رها كنيد كه اين براى شما بهتر است اگر مى دانستيد!* و هنگامى كه نماز پايان گرفت [شما آزاديد] در زمين پراكنده شويد و از فضل خدا بطلبيد و خدا را بسيار ياد كنيد شايد رستگار شويد).
در احاديث اسلامى نيز تأكيدهاى فراوانى در اين زمينه وارد شده است؛ از جمله اینکه در خطبه اى از پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) می خوانیم: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَرَضَ عَلَيْكُمُ الْجُمُعَةَ فَمَنْ تَرَكَهَا فِي حَيَاتِي أَوْ بَعْدَ مَوْتِي اسْتِخْفَافاً أَوْ جُحُوداً لَهَا فَلَا جَمَعَ اللَّهُ شَمْلَهُ وَ لَا بَارَكَ لَهُ فِي أَمْرِهِ أَلَا وَ لَا صَلَاةَ لَهُ أَلَا وَ لَا زَكَاةَ لَهُ أَلَا وَ لَا حَجَّ لَهُ أَلَا وَ لَا صَوْمَ لَهُ أَلَا وَ لَا بِرَّ لَهُ حَتَّى يَتُوبَ»(2)؛ (خداوند نماز جمعه را بر شما واجب كرده هر كس آن را در حيات من يا بعد از وفات من از روى استخفاف يا انكار ترک كند خداوند او را پريشان مى كند و به كار او بركت نمى دهد. بدانيد نماز او قبول نمى شود بدانيد زكات او قبول نمى شود بدانيد حج او قبول نمى شود بدانيد اعمال نيک او قبول نخواهد شد تا از اين كار توبه كند).
احادیثی که بر فضیلت نماز جمعه دلالت دارند بسیار فراوانند و جمع بندی همه آنها در کنار آیات نقل شده از سوره جمعه نشان می دهد که این عبادت جمعی جایگاهی بسیار والا و بااهمیت در سلسله مناسک دینی و اجتماعی جامعه اسلامی دارد. بر همین اساس شیعیان معتقدند در زمان حضور امام معصوم – البته با حصول برخی شرایط اجتماعی همچون عدم وجود تقیه – یا با وجود نائب خاص امام، نماز جمعه واجب است.(3)
حکم نماز جمعه در زمان غیبت امام معصوم از دید شیعه
در زمانی همچون زمان ما که نه امام معصوم در میان مان حضور دارد و نه از سوی ایشان نائبی به عنوان «نائب خاص» برای سرپرستی جامعه شیعیان معرفی شده، نماز جمعه چه حکمی دارد؟ مطالعه پاسخ هایی که فقهای شیعه در طول تاریخ به این سؤال داده اند ما را به این نتیجه می رساند که اتفاق نظری بین آنها در جواب این پرسش وجود ندارد. می توان این پاسخ ها را می توان ذیل سه دسته طبقه بندی کرد.
وجوب: برخی از فقهای شیعه، حکم به وجوب تعیینی این نماز در زمان غیبت امام معصوم داده اند. به نظر آنها فرقی بین زمان حضور و غیبت امام نیست و برای وجوب تعیینی این نماز حضور امام معصوم یا منصوب و نائب خاص او لازم نیست. بنابراین با وجود فقها به عنوان نوّاب عام امام زمان(عجل الله تعالی فرجه شریف)، نماز جمعه به صورت تعیینی واجب است. این قول به فقهایی چون شهید ثانی(4) و صاحب مدارک(5) منتسب است.
حرمت: برخی دیگر از فقهای شیعه با مختص دانستن مقام امامت جمعه به شخص امام معصوم یا نائب خاص او، هر گونه اقامه نماز جمعه را در زمان غیبت حرام اعلام کردند. آنها تصدی مقام امامت جمعه در زمان غیبت را غصب جایگاه امام معصوم می دانند. این نظر به فقهایی چون سلار دیلمی و ابن ادریس حلی(6) منتسب است.
تخییر: بنابر این نظر اقامه نماز جمعه در زمان غیبت امری مشروع است؛ ولی این گونه نیست که بر آحاد جامعه اسلامی به عنوان وجوبی تعیینی واجب باشد بلکه مکلفین در زمان غیبت در روزهای جمعه می توانند بین به جا آوردن این نماز یا نماز ظهر، یکی را انتخاب کنند. این نظر به عنوان نظر رایج بین اکثریت فقهای شیعه شناخته می شود و از میان فقهای قدیم و معاصر به این فقها منتسب است: علامه حلی(7)، محقق حلی(8)، ابن فهد حلی(9)، شهید اول(10)، صاحب جواهر(11)، سید احمد خوانساری(12)، آیت الله خامنه ای(13)، آیت الله وحید خراسانی(14)، آیت الله مکارم شیرازی(15) و... .
اقامه نماز جمعه در تاریخ حکومت های شیعی
به هر حال حکم نماز در زمان غیبت امام معصوم اختلافی است و به همین خاطر و با توجه به نظر اکثریت علما و فقهای شیعه که اقامه چنین نمازی را در این زمان از باب واجب تخییری، امری مشروع اعلام کردند می بینیم که در طول تاریخ و هر زمان که شرایط فراهم بوده است، در همه شهرها و اجتماعات شیعی، نماز جمعه اقامه شده است. برای نمونه می بینیم که گزارش های تاریخی به اقامه نماز جمعه در این زمان ها و مکان ها اشاره می کند:
1. اقامه نماز جمعه توسط شیعیان در سال 329هـ.ق و 450هـ.ق در مسجد بغداد.(16)
2. اقامه نماز جمعه به صورت گسترده در بسیاری از شهرهای ایران در زمان صفویه.(17)
3. اقامه نماز جمعه در ایران بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی در سال 1357هـ.ش که از روز 4 مرداد 1358 در تهران و به امامت مرحوم آیت الله طالقانی آغاز شده و تا امروز در اقصی نقاط این کشور ادامه دارد.
به هرحال این شواهد و اسناد قاطع تاریخی نشان می دهد ادعای مهجوریت نماز جمعه در میان شیعیان تا چه اندازه ادعایی غیر منصفانه و دور از واقع است.
چرایی شرکت نکردن مراجع در نمازجمعه ها؟!
جدای از همه آن بحث های تاریخی اما هنوز جای پاسخ به این پرسش ها باقی است که چرا امروزه و بعداز فراهم آمدن اقامه نماز جمعه در جوامع شیعه ای چون ایران یا عراق، باز هم عده ای از مراجع در آن شرکت نمی کنند یا حکم به خواندن نماز ظهر به عنوان احتیاط مستحب در کنار فتوی به تخییر بین نماز جمعه یا نماز ظهر می دهند؟
در پاسخ به این سؤالات می گوییم:
اولا: ممکن است برخی از مراجع فعلی هم چون نقل هایی که به سلار دیلمی و ابن ادریس حلی نیز منتسب است، واقعا بر اساس اجتهادهای فقهی شان، به حرمت اقامه نماز جمعه معتقد باشند. این موضوعی کاملا علمی و فقهی است یعنی اگر کسی بر اساس اجتهاد ضابطه مند بین خود و معبود خود، به چنین نظر فقهی ای رسیده باشد، همان جمع بندی فقهی برایش حجت است و جای پرسشی برای شخصی دیگر باقی نمی ماند.
ثانیا: باید توجه داشت که فقهایی که حکم به احتیاط مستحب بودن اقامه نماز ظهر در کنار نماز جمعه کرده اند، اصل این نماز را به عنوان یکی از دو گزینه واجب تخییری، امری مشروع می دانند و جواب سؤال اینکه پس چرا خودشان در نماز جمعه شرکت نمی کنند را باید در اموری غیر از این بحث های علمی جست.
در دوران جمهوری اسلامی، بعضی از مراجع تقلید - در دورانی که جوانتر بودند - پیش قدم اقامه نماز جمعه ها بوده اند. امّا وقتی که پای به سن پیری می گذارند کمتر در نماز جمعه شرکت می کنند. اموری چون کسالت جسمی و کهولت سنِّ اکثریت این علمای جلیل القدر، مانع از رفت و آمد مکرر آنها به محل نماز جمعه و نشستن های طولانی مدت می شود. ضمن اینکه حساسیت های امنیتی حضور آن حضرات در اجتماعات عمومی، ممکن است هم برای خودشان و هم برای مردم مشکلاتی را به وجود بیاورد که مضرات چنین حضوری را از منافع آن بیشتر کند. به عبارتی دیگر مراجع و بزرگان به دلیل اینکه غالباً جزو سالخوردگان هستند، از نماز جمعه معافند و گاهی شرکت آنها نیاز به مراقبت های ویژه امنیتی دارد که سبب عسر و حرج می شود. البته گاهی نیز با وجود این مشکلات در نماز جمعه شرکت می کنند.
از آن گذشته از آنجا که بسیاری از ائمه جمعه شاگردان سابق یا فعلی مراجع تقلید هستند، حضرات مراجع جهت حفظ جایگاه و احترام آن ائمه و پیش نیامدن شائبه کوچک ترین اموری که آن احترام را مخدوش کند، از چنین حضوری اجتناب می ورزند چون می دانند که در صورت حضور، آن شاگردان، اساتید خود را مقدم در خطبه و محراب نماز می کنند.
به هر حال و بنابر آن بحث های علمی و فقهی پیش گفته، کسی که در نماز جمعه شرکت نمی کند، کاری خلاف شرع و دین انجام نداده و فقط فضیلتی از فضائل را درک نکرده است. فضیلتی که ممکن است با انجام دیگر عبادات فردی یا جمعی جبران شود. ما موظیم که رفتارهای آحاد جامعه مؤمنین و به ویژه علما را حمل بر صحت کنیم و از آنجایی که از محذورات و مشکلات و گرفتاری ها و جزئیات وضع زندگی شان بی اطلاعیم، حق نداریم این موضوع را بهانه ای برای اشکال تراشی علیه آنها در نظر بگیریم.
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.