پاسخ اجمالی:
امام علي(ع) در خطبه 169 «نهج البلاغه»، بعد از اینکه مطلع شد ناکثین (پیمان شکنان)، بصره را برای تشکیل حکومت انتخاب کرده اند با بیانی شیوا مردم را برای مقابله با این یاغیان آماده ساختند. ابتدا یادآوری می نمایند که خداوند با فرستادن پیامبر(ص) و کتاب آسمانی راه هدایت را روشن نموده است. سپس هشدار می دهد که در مقابل بدعت هایی که به رنگ حقّ درآمده مراقب باشید و فریب ظواهر دروغین را نخورید؛ از حکومت الهی پیروی کنید وگرنه خداوند آن را از شما خواهد ستاند و به ديگران خواهد سپرد.
پاسخ تفصیلی:
امام علي(عليه السلام) خطبه 169 «نهج البلاغه» را در زمانى ايراد فرمود كه آگاه شد ناكثين و پيمان شكنان دست به دست هم داده اند و بصره را براى تشكيل حكومتى بر خلاف حكومت اسلامى اميرمؤمنان(ع) انتخاب كرده اند و به سوى آن حركت نموده اند.
هدف امام(عليه السلام) از ايراد اين خطبه، آماده ساختن مردم براى مقابله با اين ياغيان بود. در آغاز، مردم را به تمسّك به «قرآن» فرا مى خواند و مى فرمايد: (خداوند، پيامبرى راهنما با كتابى گويا و دستورى استوار [براى هدايت مردم] برانگيخت. [اين كتاب به گونه اى است كه] جز افراد گمراه از آن روى گردان نمى شوند)؛ «إِنَّ اللهَ بَعَثَ رَسُولاً هَادِياً بِكِتَابٍ نَاطِقٍ وَ أَمْرٍ قَائِمٍ، لَا يَهْلِكُ عَنْهُ إِلَّا هَالِكٌ(1)». سپس هشدار مى دهد كه: (بدعت هايى كه به رنگ حقّ درآمده گمراه كننده است؛ مگر اينكه خداوند حفظ كند)؛ «وَ إِنَّ الْمُبْتَدَعَاتِ(2) الْمُشَبَّهَاتِ(3) هُنَّ الْمُهْلِكَاتُ إِلَّا مَا حَفِظَ اللهُ مِنْهَا». اشاره به اينكه بعد از پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله) فتنه جويان سعى دارند اهداف ضد اسلامى خود را به لباس اسلام درآورند؛ مثلا پيمان شكنى را در لباس خونخواهى عثمان نشان دهند. مردم بايد به هوش باشند و فريب ظواهر دروغين را نخورند و خود را به خدا بسپارند.
و در ادامه آنها را به اطاعت از حكومت الهى خود دعوت كرده، مى فرمايد: ([بدانيد] پيروى از حكومت الهى، حافظ امور شماست؛ بنابراين زمام اطاعت خود را [بى آن كه نفاق ورزيد يا ذره اى اكراه داشته باشيد] به دست آن بسپاريد. به خدا سوگند! بايد چنين كنيد وگرنه خداوند، حكومت اسلامى را از شما خواهد گرفت؛ سپس به شما باز نخواهد گردانيد، و به غير شما بر مى گردد)؛ «وَ إِنَّ فِي سُلْطَانِ اللهِ عِصْمَةً لِامْرِكُمْ، فَأَعْطُوهُ طَاعَتَكُمْ غَيْرَ مُلَوَّمَةٍ(4) وَ لَا مُسْتَكْرَهٍ بِهَا، وَ اللهِ لَتَفْعَلُنَّ أَوْ لَيَنْقُلَنَّ اللهُ عَنْكُمْ سُلْطَانَ الْإِسْلَامِ، ثُمَّ لَا يَنْقُلُهُ إِلَيْكُمْ أَبَداً حَتَّى يَأْرِزَ(5) الْأَمْرُ إِلَى غَيْرِكُمْ».
آرى، هر گاه اين نعمت الهى را كُفران كنيد، خداوند به جرم اين ناسپاسى، آن را از شما خواهد گرفت؛ همان گونه كه درباره تمام نعمت ها فرموده است: «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِى لَشَدِيدٌ».(6)
آنچه از عبارت مذكور استفاده مى شود (بنا بر اينكه «حتّى» براى غايت باشد) اين است كه: اگر از امام(عليه السلام) به حقّ اطاعت نكنيد، خداوند حكومت اسلامى را از شما مى گيرد و ديگر به شما باز نمى گردد؛ مگر بعد از آنكه گروهى از دشمنانِ شما بر سر كار آيند و بعد از انقراض آنها، باز حكومت الهى به شما بر مى گردد. اين تعبير، مفسّرانِ «نهج البلاغه» را سخت به زحمت افكنده؛ چرا كه حكومت ناصالح بعد از امام(ع) در دست حكام «بنى اميّه» بود؛ ولى بعد از «بنى اميّه» به اهل بيت(عليهم السلام) باز نگشت.
بعضى گفته اند: بازگشت حكومت به «بنى عبّاس» با توجّه به اينكه آنها از «بنى هاشم» بودند نوعى بازگشت به اهل بيت(عليهم السلام) است؛ ولى با عنايت به اينكه ظلم بنى عبّاس كمتر از ظلم بنى اميّه نبود، اين تفسير بعيد به نظر مى رسد. بعضى نيز احتمال داده اند: منظور، بازگشت حكومت به اهل بيت(عليهم السلام) در عصر ظهور حضرت ولى امر ـ ارواحنا فداه ـ است.
و اگر «حتى» در اينجا به معناى «واو» عاطفه باشد ـ آن گونه كه بعضى احتمال داده اند ـ مشكل حل مى شود؛ زيرا معناى جمله چنين خواهد بود: اگر اطاعت امام حقّ نكنيد، خداوند، حكومت اسلامى را از شما مى گيرد و ديگر باز نمى گردد و كار به دست غير شما خواهد افتاد (البتّه منظور در آينده نزديك است؛ وگرنه در آينده دور و حكومت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) در بازگشت حكومت جهانى به اهل بيت(عليهم السلام) ترديدى نيست).(7)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.