پاسخ اجمالی:
هنگامی که شرارتهاى خوارج بالا گرفت، امام علی(ع) به سوی آنها رفت تا كارشان را يكسره كند. ایشان درباره سرنوشت خوارج دو خبر غيبى بیان نمود. یکی اینکه در جواب کسانی که خبر دادند خوارج از نهر عبور کرده اند، فرمود: «آنها از نهر عبور نخواهند کرد، زیرا قتلگاه آنها در اين طرف نهر است» و دیگر اینکه فرمود: «از آنها ده نفر نجات نخواهد يافت و از شما ده نفر كشته نخواهد شد». همان طور كه حضرت خبر داده بود، آنها در همان طرف نهر کشته شدند و تنها نه نفرشان از مرگ نجات یافته و از سپاه امام نيز هشت نفر شهيد شدند.
پاسخ تفصیلی:
در خطبه 59 نهج البلاغه دو خبر غيبى و پيشگويى مهم امیرالمومنین(علیه السلام) درباره خوارج، بيان شده است. این سخنان مربوط به زمانی است كه شرارتها و شيطنت هاى خوارج بالا گرفت و هر روز مرتكب جنايتى مى شدند و امام علي(عليه السلام) تصميم گرفت كار آنها را يكسره كند. چون مركز آنها نهروان در نزديكى «كوفه» بود به آن سو حركت فرمود. هنگامى كه به نزديكى آن منطقه رسيد، مردى به خدمت حضرت آمد و عرض كرد: بشارت اى اميرمؤمنان! خوارج هنگامى كه خبر ورود شما را به منطقه شنيدند از نهر عبور كردند و عقب نشينى نمودند. امام فرمود: با چشم خودت ديدى كه از نهر عبور كردند؟ عرض كرد: آرى. امام فرمود: به خدا عبور نكرده اند و عبور نخواهند كرد و قتلگاه آنها اين طرف نهر است. و عجب اين كه جماعتى ديگر از يارانش يكى پس از ديگرى آمدند و همين خبر را به امام دادند و امام نپذيرفت، سپس شخصاً بر مركب سوار شد و به جايى رسيد كه لشكر خوارج نمايان بودند، غلافهاى شمشير را شكسته و اسبها را از كار انداخته و همگى آماده پيكار با امام بودند (ظاهراً آن گروهى كه اين خبر دروغين را به امام دادند يا از افراد نفوذى خوارج بودند و يا افراد ساده لوحى بودند كه تحت تأثير يك فرد نفوذى واقع شده بودند و مى خواستند به اين ترتيب خوارج را در مقابل ضربات امام حفظ كنند).
به هر حال در اين ماجرا طبق بعضى از روايات، جوانى در لشكر امام علي(عليه السلام) بود كه وقتى خبرهاى مربوط به عبور خوارج از نهر را شنيد و اصرار آن حضرت را بر انكار اين خبر را مشاهده كرد در امامت امام شك نمود و با خود گفت: همراه او مى روم اگر خبر عبور راست بوده است در يك حمله غافلگيرانه ضربه اى بر چشم امام فرود مى آورم. او رفت و هنگامى كه صدق كلام امام را مشاهده كرد از آن حضرت تقاضاى عفو و بخشش نمود.
در این سخن، امام(علیه السلام) دو خبر غيبى درباره خوارج بیان می فرمایند: نخست اين كه مى فرمايد: (قتلگاه آنها در اين طرف نهر است)؛ «مَصارِعُهُمْ دُونَ النُّطْفَةِ» اشاره به اين كه آنها از نهر عبور نكرده و همچنان در اين طرف آماده نبردند و ما با آنها نبرد مى كنيم و سرانجامش آن است كه اين سوى نهر، اجساد بى جان آنها را در بر خواهد گرفت. و در پيشگويى دوم مى فرمايد: (به خدا سوگند از آنها ده نفر نجات نخواهد يافت و از شما ده نفر كشته نخواهد شد!)؛ «وَ اللهِ لايُفْلِتُ(1)مِنْهُمْ عَشَرَةٌ وَ لايَهْلِكُ مِنْكُمْ عَشَرَةٌ». اين پيشگويى با اين صراحت و قاطعيت آميخته با قسم به خوبى نشان مى دهد كه قلب مولا با جاى ديگرى ارتباط داشته و آگاهى هاى خود را از آنجا مى گرفته است كه در برابر مردم با اين وضوح و صراحت از حادثه قريب الوقوعى كه به هيچ وجه قابل پيش بينى نيست خبر مى دهد.
مورّخان نوشته اند هنگامى كه خوارج كشته شدند، مسلّم شد كه نُه نفر از آنها از مرگ نجات يافته و فرار كرده اند و همين نُه نفر در بلاد اسلام پراكنده شدند، دو نفر به سوى عمان رفتند و دو نفر به كرمان و دو نفر به سيستان و دو نفر به جزيره(2) و يك نفر به تلّ موزون (در خوزستان)؛ و همانها بودند كه گروههايى از ناآگاهان لجوج را دور خود جمع كردند و پايه فتنه هايى را نهادند و از ياران امام اميرالمؤمنين(عليه السلام) در اين جنگ هشت نفر به شهادت رسيدند.
«ابن ابى الحديد» در ذيل اين سخن مى گويد: «پيشگويى ها و اخبار غيبيه بر دو گونه است، بعضى به صورت كلّى و مبهم ادا مى شود كه نمى تواند بيانگر معجزه اى باشد، ولى گاه انگشت روى خصوصيات و جزئيات و عدد گذارده مى شود، مانند آنچه در سخن بالا آمده است؛ اين گونه امور جز از طريق علم پروردگار كه به پيامبرش آموخته و پيامبر آن را در اختيار حضرت علي(عليه السلام) قرار داده امكان پذير نيست. بى شك هيچ انسانى بدون امداد الهى قادر بر درك چنين امورى قبل از وقوعش نيست و هر جا چنين امرى يافت شود معجزه الهى خواهد بود».
امام سپس به سخنى از پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله و سلم) اشاره مى كند كه خطاب به حضرت علي(عليه السلام) فرمود: «وَ الَّذى نَفْسى بِيِدِهِ لَوْلا اَنّى اَشْفَقُ اَنْ يَقُولَ طَوائِفٌ مِنْ اُمَّتى فيكَ ما قالَتِ النَّصارى فِى ابْنِ مَرْيَمَ لَقُلْتُ الْيَوْمَ فيكَ مَقالا لاتَمُرُّ بِمَلأ مِنَ النّاسِ اِلاّ أَخَذُوا التُّرابَ مِنْ تَحْتِ قَدَمَيْكَ لِلْبَرَكَةِ»(3)؛ (قسم به كسى كه جانم در دست او است، اگر نمى ترسيدم از اين كه گروههايى از امّت من درباره تو همان را بگويند كه مسيحيان درباره عيسى بن مريم گفتند، امروز درباره تو سخنى مى گفتم كه از هيچ كجا نگذرى مگر اين كه مردم خاك زير پاى تو را براى تبرّك بردارند).(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.