پاسخ اجمالی:
از ديدگاه امام علي(ع) بهترین اسباب تقرّب به خداوند، ايمان به خدا و پيامبر(ص)، جهاد در راه خدا، كلمه اخلاص [و شهادت به يگانگى خدا]، برپاداشتن نماز، ادای زکات، روزه ماه رمضان، حجّ و عمره خانه خدا، صله رحم، صدقه پنهانی، انجام معروف و کارهای خوب است.
پاسخ تفصیلی:
امام علي(عليه السلام) در بخشی از خطبه 110 «نهج البلاغه» از بهترين چيزى كه رهروان راه حق و سالكان طريق بندگى خدا مى توانند به آن متوسّل شوند و به قرب پروردگار راه يابند سخن گفته و به دَه موضوع مهم اشاره کرده، نخست مى فرمايد: (برترين وسيله اى كه متوسّلان به خدا، به آن توسّل مى جويند ايمان به خدا و پيامبر اوست)؛ «إِنَّ أَفْضَلَ مَا تَوَسَّلَ بِهِ الْمُتَوَسِّلُونَ(1) إِلَى اللهِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى، اَلْإِيمَانُ بِهِ وَ بِرَسُولِهِ». این تعبیر گویى اشاره به آیه شریفه «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ» و شرح و تفسیر آن دارد؛ زیرا خداوند در این آیه، نخست دستور به تقوی مى دهد و سپس دستور به انتخاب وسیله به سوى خداوند، و به این ترتیب، منظور از وسیله، ایمان و جهاد و سایر امورى است که در این خطبه آمده است. البته این سخن منافاتي با تفسیر دیگر آیه که وسیله را شفاعت اولیاء الله مى شمرد، ندارد؛ زیرا همه این وسایل مى تواند در مفهوم آیه شریفه جمع باشد. به هر حال نخستین وسیله، ایمان ذکر شده، ایمان به خدا و پیامبر(صلى الله عليه وآله)؛ زیرا، ریشه اصلى تمام حرکت هاى سازنده و مثبت، ایمان است.
جالب اینکه در کلام امام(علیه السلام) نسبت به تمام این واجباتِ «ده گانه»، نکته اى به عنوان تعلیل و فلسفه ذکر شده، جز مسئله ایمان به خدا و پیامبر(صلى الله عليه وآله). به خاطر اینکه این مسئله بى نیاز از ذکر دلیل است و به تعبیر دیگر: اساس و پايه تمام خوبى ها و نيكى ها ايمان است و بدون آن، هيچ گونه حركتى به سوى فرائض الهى و واجبات دينى وجود نخواهد داشت و به قدرى اين امر واضح و روشن است كه نيازى به ذكر دليل ندارد.
سپس به دومين واجب پرداخته مى فرمايد: (و جهاد در راه او، چرا كه جهاد، قلّه رفيع اسلام است)؛ «وَ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِهِ، فَإِنَّهُ ذِرْوَةُ(2) الْإِسْلَامِ». حقيقت اين است آنها كه جهاد اسلامى را نشانه گرفته اند، به خوبى مى دانند تا اين اصل در ميان مسلمانان زنده است، سلطه بر آنان ممكن نيست و اگر جهاد تحت عنوان «خشونت» حذف شود، مشكلى در برابر سلطه گران وجود نخواهد داشت. به همين دليل، يكى از ويژگى هاى بعضى از مذاهب ساختگى، حذف جهاد از برنامه آنهاست. اگر در بيان امام(عليه السلام)، نخستين واجب از واجبات بعد از ايمان به خدا و پيامبر(صلى الله عليه وآله)، جهاد شمرده شده، دليلش همين است كه بدون جهاد، حيات مكتب تضمين نمى شود.
در بيان سومين واجب مى فرمايد: (همچنين كلمه اخلاص [و شهادت به يگانگى خدا] كه با فطرت انسانى هماهنگ است)؛ «وَ كَلِمَةُ الْإِخْلَاصِ فَإِنَّهَا الْفِطْرَةُ». از بعضى از روايات استفاده مى شود كه اخلاص جنبه عملى هم دارد و آن اينكه تنها به آستان حقّ روى آورد و در عمل از غير او چشم بپوشد و از ارتكاب گناهان خوددارى نمايد. در حديثى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم: «مَنْ قَالَ لَا إِلهَ إِلَّا اللهُ مُخْلِصاً دَخَلَ الْجَنَّةَ، وَ إِخْلَاصُهُ أَنْ يَحْجُزَهُ لَا إِلهَ إِلَّا اللهُ عَمَّا حَرَّمَ اللهُ»(3)؛ (كسى كه «لااله الا الله» را با اخلاص بگويد وارد بهشت مى شود و اخلاصش آن است كه «لَا إِلهَ إِلَّا اللهُ» او را از آنچه خدا بر او حرام كرده است، باز دارد).
در بيان چهارمين واجب مى فرمايد: (و بر پا داشتن نماز كه حقيقت دين و آيين است)؛ «وَ إِقَامُ الصَّلَاةِ فَإِنَّهَا الْمِلَّةُ». «ملّت» در اينجا به معناى دين و آيين است و اينكه نماز را به عنوان جزء دين نشمرده؛ بلكه كلّ دين معرفى كرده، به خاطر آن است كه نماز پايه اصلى دين است؛ همانگونه كه در حديث معروف پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) آمده است: «اَلصَّلَاةُ عِمَادُ الدِّينِ، فَمَنْ تَرَكَ صَلَاتَهُ مُتَعَمِّداً فَقَدْ هَدَمَ دِينَهُ»(4)؛ (نماز ستون دين است كسى كه عمداً آن را ترك كند، دين خود را ويران كرده است).
در بيان پنجمين واجب مى فرمايد: (و اداى زكات كه فريضه اى واجب است)؛ «وَ إِيتَاءُ الزَّكاةِ فَإِنَّهَا فَرِيضَةٌ وَاجِبَةٌ». مسئله زكات بعد از نماز، از مهمترين اركان اسلام است. در حديثى از امام باقر(عليه السلام) مى خوانيم: «هنگامى كه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) در مسجد بود، پنج نفر را صدا زد و فرمود برخيزيد و از مسجد ما بيرون رويد! «لَاتُصَلُّوا فِيهِ وَ أَنْتُمْ لَاتُزَكُّونَ»؛ (شما كه زكات نمى دهيد، در مسجد ما نماز نخوانيد)».(5)
در بيان ششمين ركن از اركان اسلام به سراغ روزه مى رود و مى فرمايد: (و روزه ماه رمضان كه سپرى در برابر عقاب است)؛ «وَ صَوْمُ شَهْرِ رَمَضَانَ فَإِنَّهُ جُنَّةٌ مِنَ الْعِقَابِ». تعبير به «جُنَّة»؛ (سپر) درباره روزه ماه رمضان كه يك وسيله مهم دفاعى در ميدان مبارزه است، به خاطر آن است كه سرچشمه اصلى گناهان، وسوسه هاى شيطان و ابزار شيطان، هواى نفس است. هنگامى كه به وسيله روزه، شهوات در كنترل عقل در آيند انسان با اين وسيله دفاعى، از حملات شيطان محفوظ مى ماند.
در بيان هفتمين ركن از اركان اسلام مى فرمايد: (و حجّ و عمره خانه خدا كه نابود كننده فقر و شستشودهنده گناه است)؛ «وَ حَجُّ الْبَيْتِ وَ اِعْتِمَارُهُ فَإِنَّهُمَا يَنْفِيَانِ الْفَقْرَ وَ يَرْحَضَانِ(6) الذَّنْبَ». بى شك، زيارت خانه خدا، هم بركات مادى دارد و هم بركات معنوى و روحانى كه در اينجا به هر دو اشاره شده كه خلاصه آن در آيه شريفه 28 سوره «حجّ» ديده مى شود؛ آنجا كه مى فرمايد: «لِيَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ». اما تأثير آن در شستشوى گناه از اين نظر است كه حجّ و عمره تحوّلى در روح و جان انسان ايجاد مى كند و حتّى قلوب سنگدلان را نرم مى سازد و به بازنگرى اعمالِ پيشين و توبه از گناهان وا مى دارد. همان گونه كه در حديثى وارد شده است كه: (مانند روزى كه از مادر متولّد شده از گناهان خود پاك مى شود)؛ «يَخْرُجُ مِنْ ذُنُوبِهِ كَهَيْئَةِ يَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ».(7) و اما تأثير آن در زدودن آثار فقر و تنگدستى - علاوه بر بركات الهى حجّ در نفى فقر - از اين نظر است كه مسلمانان مى توانند در كنار مراسم حجّ، بازارهاى خوبى جهت مبادلات اقتصادى به وجود آورند و نوعى تجارت جهانى در ميان خود دائر سازند؛ آن گونه كه در اَعصار نخستين به صورت محدودترى در ميان قبايل عرب وجود داشت و اگر مسلمين امروز از اين فرصت براى تقويت بنيه هاى اقتصادى كشورهاى اسلامى استفاده كنند، به يقين موفقيت هاى خوبى از جهت فقر زدايى نصيب آنان خواهد گشت. در حديثى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم: «مَا رَأَيْتُ شَيْئاً أَسْرَعَ غِنىً وَ لَا أَنْفَى لِلْفَقْرِ مِنْ إِدْمَانِ حَجِّ الْبَيْتِ»(8)؛ (چيزى را سريع تر در جلب بى نيازى و نفى فقر از تداوم حجّ، نديدم).
در بيان هشتمين ركن مى فرمايد: (و صله رحم كه سبب فزونى مال و تأخير اَجَل [و طول عمر] است)؛ «وَ صِلَةُ الرَّحِمِ فَإِنَّهَا مَثْرَاةٌ(9) فِي الْمَالِ، وَ مَنْسَأَةٌ(10) فِي الْأَجَلِ».
در بيان نهمين ركن از اركان اسلام مى فرمايد: (و صدقه پنهانى كه كفّاره گناهان است و صدقه آشكار كه از مرگ هاى بد پيشگيرى مى كند)؛ «وَ صَدَقَةُ السِّرِّ فَإِنَّهَا تُكَفِّرُ الْخَطِيئَةَ، وَ صَدَقَةُ الْعَلَانِيَةِ فَإِنَّهَا تَدْفَعُ مِيتَةَ السُّوءِ». منظور از «صدقه سرّ» كمك هايى است كه انسان به افرادِ نيازمند و آبرومند مى كند كه هم خلوص نيّت بيشترى و هم حفظ آبروى افراد نيازمند در آن است و به همين دليل، بركات فراوانى دارد و اين تعبير هم شامل صدقات واجبه مانند كفّارات و نذورات مى شود و هم صدقات مستحبّه و انفاقات، و منظور از «صدقه عَلانيه» كمك هايى است كه آشكارا انجام مى شود و يكى از آثار و بركات آن تشويق ديگران به كار خير و دعاى مردم در حق صدقه دهنده است.
در بيان دهمين و آخرين ركن از اركان اسلام مى افزايد: (و كارهاى خوب [مخصوصاً خدمت به خلق] كه از لغزش ها و شكست هاى خفّت بار جلوگيرى مى كند)؛ «وَ صَنَائِعُ(11) الْمَعْرُوفِ فَإِنَّهَا تَقِي مَصَارِعَ(12) الْهَوَانِ».
منظور از «مَصارع الْهَوان» شكست هايى است كه در زندگى براى انسان پيش مى آيد و توأم با خوارى و ذلّت است؛ كه در واقع، دو شكست محسوب مى شود: شكست از ناحيه از دست دادن امكانات و شكستى از ناحيه آبرو و حيثيّت؛ زيرا همه شكست ها توأم با خفّت و ذلّت نيست. به همين دليل، بعضى از آنها قابل تحمّل است؛ ولى شكست آميخته با خفّت و ذلّت بسيار دردناك است و كارهاى خير - مخصوصاً خدمت به نيازمندان، خواه خدمات فردى باشد يا اجتماعى - سبب پيشگيرى از اين گونه شكست ها مى شود.
در روايات متعدّدى كه از معصومين(عليهم السلام) نقل شده، روى مسئله «صنايع معروف»؛ (كارهاى خير) تأكيد فراوانى شده است. امام صادق(عليه السلام) اصحاب و ياران خود را به معروف و كارهاى خير تشويق كرد؛ سپس فرمود: «بهشت درى دارد به نام «معروف» تنها كسانى از آن در وارد مى شوند كه در دنيا «صنايع معروف»؛ (كارهاى خير) داشته اند» و در پايان مى افزايد: «إِنَّ الْعَبْدَ لَيَمْشِي فِي حَاجَةِ أَخِيهِ الْمُؤْمِنِ، فَيُوَكِّلُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ مَلَكَيْنِ: وَاحِداً عَنْ يَمِينِهِ، وَ وَاحِداً عَنْ شِمَالِهِ، يَسْتَغْفِرُونَ لَهُ رَبَّهُ وَ يَدْعُوَانِ بِقَضَاءِ حَاجَتِهِ»(13)؛ (بنده اى كه در طريق برآوردن حاجت برادر مؤمنش گام بر مى دارد خداوند دو فرشته را مأمور مى كند: يكى از طرف راست و یکی از طرف چپ با او مى روند و پيوسته براى او استغفار مى كنند و بر آوردن حاجات او را از خداوند مى خواهند).(14)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.