پاسخ اجمالی:
پايبندي مسلمانان به پيمان هايشان، يکي از عوامل پيشرفت اسلام در قرن های نخستين بود، مانند قانون امان که همچون عهد نامه قطعی تلقی می شد. در فتح شهر سُهْرياج(سوریان)، مردم شهر از يک مسلمان امان خواستند و او به آنها امان داد، مردم دروازه را گشوده و از سپاه اسلام خواستند امان نامه را محترم بشمارند. آنها نیز چنين كردند و این کار اثر بسيار مطلوبى در جلب و جذب ساكنان شهر به سوى اسلام داشت. پیامبر(ص) می فرماید: «پایین مرتبه ترین مسلمان مى تواند تعهدى از سوى جمعيت بر عهده بگيرد».
پاسخ تفصیلی:
پيشرفت سريع اسلام در قرنهاى نخستين براى همه مورخان شرق و غرب مايه شگفتى است. لکن با نگرش صحیح به علل و عوامل آن، به آسانى مى توانیم به رمز و راز آن پيشرفت سريع و برق آسا آگاه شویم. به يقين يكى از علل آن پیشرفت های سریع، پايبندى لشكر اسلام به تعهدهایشان بود، موضوعی كه قرآن مجيد و پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) بارها بر آن تأكيد داشتند. اين مسأله به قدرى براى آنها اهميت داشت كه حاضر بودند بسيارى از پيروزى هاى زودگذر را فداى آن كنند.
قانون مهم «امان» كه در دستورات اسلامى آمده است بر اين معنا تأكيد دارد كه هر كدام از سربازان اسلام در هر رتبه اى كه باشند مى توانند به بعضى از افراد دشمن موقتاً امان دهند و تمام سربازان اسلام موظّفند كه نسبت به آن همچون يك عهدنامه قطعى وفادار باشند. نمونه هاى زيادى از آن را مى توان در تاريخ اسلام مشاهده كرد، مانند داستان عجيب فتح شهر «سُهْرياج».(1) «ياقوت حموى» در «معجم البلدان» نقل مى كند كه در زمان يكى از خلفا، لشكرى به آنجا اعزام شد. يكى از بزرگان لشكر مى گويد ما تصميم گرفته بوديم يك روز شهر را فتح كنيم (چون عِدّه و عُدّه به اندازه كافى داشتيم) در ابتدا جنگى در ميان اهل شهر و لشكريان اسلام در گرفت سپس لشكر براى تجديد قوا به پايگاه خود برگشتند تنها يكى از افراد جنگجو كه از بردگان بود در اطراف شهر باقى مانده بود آنها از او امان خواستند او امان نامه اى نوشت و به تيرى بست و به سوى آنها پرتاب كرد هنگامى كه لشكر اسلام براى ادامه نبرد به اطراف شهر بازگشت صحنه عجيبى را ديدند، آنان مشاهده كردند ساکنینِ شهر از در قلعه خارج شده و كاغذى را در دست دارند كه نشان مى دهد امان نامه از سوى يكى از لشكريان اسلام است و از آنها خواستند كه امان نامه را معتبر بشمارند، لشكريان اسلام در كار خود حيران ماندند. به خليفه وقت نامه نوشتند و كسب تكليف كردند، او در جواب نوشت يك فرد مسلمان پيمانش همچون پيمان كل مسلمانان است بايد آن را محترم بشماريد و به اهل شهر امان دهيد! آنها چنين كردند (و اثر بسيار مطلوبى در جلب و جذب ساكنان شهر به سوى اسلام داشت).(2)
اين داستان نشأت گرفته از حديث معروف پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) در «حجّة الوداع» است كه آن حضرت در سرزمين مِنا در برابر جمعيت فرمود: «اَلْمُؤمِنُونَ اِخْوَةٌ تَتَكافَأُ دِمائُهُمْ وَ هُمْ يَدٌ عَلى مَنْ سِواهُمْ يَسْعى بِذِمَّتِهِمْ اَدْناهُمْ»(3)؛ (افراد با ايمان با هم برادرند، خونهاى آنها يكسان است و آنها در برابر دشمن متحدند و پایین مرتبه ترین آن ها مى تواند تعهدى از سوى جمعيت بر عهده بگيرد».(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.