پاسخ اجمالی:
خداوند در آيه 102 سوره «اعراف»، بعد از اشاره به سرگذشت دردناك اقوام پيشين، با اشاره به دو گناه مهم آنها، مى فرمايد: «بیشتر آنها پیمان شکن و فاسق بودند». مفسران می گویند شاید این عهد و پيمان ها، همان پیمان فطرى باشد كه خداوند به هنگام آفرينش از همه بندگان خود گرفته است. و نيز ممكن است اشاره به پيمان هايى باشد كه پيامبران در آغاز دعوت از مردم مى گرفتند. و يا مقصود همه پيمان های بالا اعم از فطرى و تشريعى باشد. در نهايت این آيه، گواه است که پيمان شكنى يكى از عوامل بدبختى امت ها است.
پاسخ تفصیلی:
خداوند در آيه 102 سوره اعراف، بعد از اشاره به سرگذشت دردناك اقوام پيشين و بخشى از نقاط ضعف و انحراف آنها، با اشاره به دو گناه مهم آنها، مى فرمايد: ([آنها افراد پيمان شكن بودند] و ما براى اكثر آنها پایبندی به هیچ عهد و پيمانی نيافتيم بلكه اكثر آنها را فاسق و خارج از اطاعت فرمان يافتيم)؛ «وَ ماوَجَدْنا لاِكْثَرِهِمْ مِنْ عَهْد وَ اِنْ وَجَدْنا اَكْثَرَ هُمْ لَفاسِقِينَ».(1)
حال اين عهد و پيمان عمومى كه خداوند از امت هاى پيشين گرفته و اكثرشان آن را شكسته، و نسبت به آن وفادار نماندند كدام عهد و پيمان بوده است. در اين زمينه در بين مفسران گفتگوهای بسياری وجود دارد، گاه گفته مى شود منظور عهد و پيمان فطرى است كه خداوند به حكم آفرينش فطرت از همه بندگان خود گرفته است كه در مسير توحيد و تقوا ثابت قدم بمانند، به علاوه هنگامى كه به آنها عقل، هوش، چشم و گوش داد مفهومش اين بود كه وظيفه دارند چشم و گوش خود را باز كنند و درهاى عقل و هوش را به روى حقايق بگشايند و در برابر آن تسليم باشند. و نيز ممكن است اشاره به عهد و پيمان هايى باشد كه پيامبران در آغاز دعوت خود از مردم مى گرفتند، ولى بسيارى در آغاز آن را مى پذيرفتند و سپس مى شكستند. و ممكن است اشاره به همه پيمان هاى بالا اعم از فطرى و تشريعى باشد. به هر حال آيه بالا گواه بر اين حقيقت است كه مسأله پيمان شكنى و عدم پايبندى به عهدها، يكى از عوامل مؤثّر در بدبختى همه امت ها بوده است، در دنياى امروز برخی انسان های ضعيف و ناتوان، طرفدار عهد و پيمانند، لکن با رسیدن به قدرت، عهد و پيمانى را به رسميت نمى شناسند، و زور و قلدرى معيار رابطه آنان با ديگران می شود.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.