پاسخ اجمالی:
برای مقابله با «ناامیدی» و «یأس» از «مغفرت الهی» چندین عامل مؤثّر وجود دارند که مهمترین آنها عبارتند از: 1- توجّه به رحمت و مغفرت الهی: این گونه از تأمل و تفکر، جایگاه الطاف پنهان و پیدای ذات مقدس الهی را برای آدمی روشن می کند و شایسته نبودن یأس از درگاهش را برجسته تر می نماید و گشوده بودن در توبه و استغفار را نوید می دهد. 2- به تاخیر نیانداختن توبه و استغفار: لازم است آدمی بعد از معصیت به سرعت از آن توبه کند و با ابراز پشیمانی از آن عمل ناشایست، خواستار رحمت و مغفرت الهی باشد. این توبه باید بازگشتی حقیقی و از اعماق جان آدمی به سوی خداوند باشد نه صرفا لقلقه زبان. 3- جبران مافات بعداز توبه: آدمی باید تا آنجا كه در توان دارد، آثار سوء گناهان گذشته را از درون و برون وجود خويش برچيند و اگر حقوق از دست رفته اى در این میان قابل جبران است، جبران نمايد. 4- مداومت بر توبه و عمل صالح: استقرار در مسیر توبه ملزوماتی دارد که یکی از مهم ترین آنها «مداومت» بر اعمال صالح و خداپسندانه و پرکاری و عمل گرایی مثبت در مسیر سازندگی روح و خدمت به خلق است. 5- الگوگیری از صبر و خستگی ناپذیری انبیاء و اولیاء و مردان الهی: مطالعه و اندیشیدن در زندگی سراسر صبر و توکّل انبیاء و اولیای الهی، تحمّل مسیر بازگشت به آغوش رحمت الهی را بسیار آسان می نماید.
پاسخ تفصیلی:
خطر یأس و نامیدی از درگاه حق تعالی
گاهی اوقات آدمی بر اثر انباشته شدن گناهان خود – العیاذ بالله – از رحمت الهی، عاقبت به خیری و نجات، دچار ناامیدی و یأسی می شود که این امر زندگی اش را مملو از اضطراب و نگرانی و بدبینی می گرداند و آرامش و شادابی و طراوت را از او سلب می نماید. چنین شخضی چون راه بازگشت را به روى خود مسدود می یابد عملا حاضر به هيچ گونه تجديدنظر نيست و با توجّه به تيرگى افق آينده در نظرش، ممكن است دست به طغيان و سركشى بيشتر بزند و نوعى آزادى عمل براى خود تحت اين عنوان كه رعايت مقرّرات برایش سودى ندارد قائل شود. درست همانند بيمارى كه از بهبودى مأيوس شده و سدّ پرهيز را به كلّى شكسته است زيرا آن را بى دليل و فاقد تأثير مى داند.(1) امام علی(علیه السلام) درباره تأثیرات سوء این ناامیدی می فرماید: «وَ إنْ مَلَکهُ الْیأسُ قَتَلَهُ الأسَفُ»(2)؛ (آنگاه که ناامیدی بر دل غالب شود، تأسف همراه با اضطراب و نگرانی قلب، آدمی را از پای در می آورد).
اما راه درمان این ناامیدی چیست؟
یأس و نامیدی در آموزه های قرآن
در ادبیات قرآنی و آموزه های دینی «یاس» و «ناامیدی» به عنوان موضوعی بسیار منفی معرفی شده و همگان از آن نهی شده اند به اندازه ای که این حالت در آیه 56 سوره حجر گونه ای از نادانی و گمراهی معرفی گشته: «وَ مَنْ يَقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّالُّونَ»؛ (به جز مردم نادان و گمراه كسى از رحمت خدا نااميد نيست) و در آیه 87 سوره یوسف نیز به عنوان یکی از اوصاف کافران دانسته شده است: «وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُون»؛ (و از رحمت خدا مأيوس نشويد؛ كه تنها گروه كافران، از رحمت خدا مأيوس مى شوند.) چرا که ياس از روح خدا و نوميدى از رحمتش در حقيقت محدود كردن قدرت او و به معنای كفر به احاطه و سعه رحمت اوست.(3)
بعداز بیان این دو مقدمه فوق به سراغ راه حل های درمان ناامیدی می رویم و می گوییم شاید بتوان آنها را ذیل این عناوین طبقه بندی کرد:
توجه به رحمت و مغفرت الهی
شاید یکی از مهم ترین راه حل های درمان ناامیدی و تقویت روحیه امید در آدمی، توجه به وعده های رحمت الهی در قرآن و آموزه های اهل بیت است. این گونه از تأمل و تفکر، جایگاه الطاف پنهان و پیدای ذات مقدس الهی را برای آدمی روشن می کند و شایسته نبودن یأس از درگاهش را برجسته تر می نماید و گشوده بودن در توبه و استغفار را نوید می دهد.(4)
قرآن مجید و احادیث معصومین سرشار از بیانات و آموزه هایی هستند که بر رحمت و مغفرت الهی و باز بودن در توبه برای بندگان عاصی خداوند تأکید دارند. برای مثال در آیه 48 سوره نساء می خوانیم: «إِنَّ اللّهَ لاَ یَغْفِرُ أَن یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَن یَشَاء»؛ (همانا خدا این [گناه] را که به او شرک ورزیده شود نمی آمرزد و غیر از آن را برای هر که بخواهد می آمرزد). این آیه صريحا اعلام مى كند كه همه گناهان – به جز شرک – ممكن است مورد عفو و بخشش واقع شوند. به عبارت ديگر هيچ گناهى به تنهايى ايمان را از بين نمى برد.(5) اين آيه از آياتى است كه افراد موحد را به لطف و رحمت پروردگار دلگرم مى سازد زيرا در اين آيه خداوند امكان بخشش گناهان را غير از شرك بيان كرده است.
علاوه بر آن در آیه 110 همین سوره نساء می خوانیم که: «وَ مَنْ یَعْمَلْ سُوءاً أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِرِ اللَّهَ یَجِدِ اللَّهَ غَفُوراً رَحیماً»؛ (و هر که کار بدی یا به خود ستم کند، سپس از خدا آمرزش طلبد خدا را آمرزنده و مهربان خواهد یافت). طبق مفاد این آیه هر نوع گناه اعم از اينكه انسان به ديگرى زيان برساند يا به خود، به هنگام توبه حقيقى و جبران، قابل آمرزش است. ضمنا از تعابیر خاص این آیه استفاده مى شود كه توبه حقيقى آن چنان اثر دارد كه انسان در درون جان خود نتيجه آن را مى يابد. یعنی از يك سو اثر ناراحت كننده گناه با توجه به غفور بودن خداوند از بين مى رود و از طرف ديگر، شخص گناه کار، دورى خود را از رحمت و الطاف خداوند كه نتيجه معصيت بود به مقتضاى رحمت او مبدل به نزديكى احساس مى كند.(6)
آیه دیگر دلالت کننده بر رحمت بی انتهای خداوند، آیه 53 سوره زمر است که در آن می خوانیم: «قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ»؛ (بگو اى بندگان من که دراثر گناه، بر خویشتن زیاده روی کرده اید، از رحمت خدا مأیوس نشوید در حقیقت خدا همه گناهان را مى آمرزد که او خود آمرزنده مهربان است). دقت در تعبيرات اين آيه نشان مى دهد كه از اميدبخش ترين آيات قرآن مجيد نسبت به همه گنهكاران است.(7)
آیه امیدبخش و شورآفرین و یأس زدای دیگر، آیه 135 سوره آل عمران است: «و الَّذِینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ»؛ (پرهیزکاران کسانى هستند که هنگامى که کار زشتى انجام مى دهند یا به خود ستم مى کنند به یاد خدا مى افتند، از گناهان خویش آمرزش مى طلبند و چه کسى است جز خدا که گناهان را بیامرزد)
همچنین در آیه 25 سوره شوری و در مقام تشویق بندگان به توبه می خوانیم: «وَ هُوَ الَّذِي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَعْفُوا عَنِ السَّيِّئاتِ»؛ (او است كه توبه را از بندگان خود مى پذيرد و گناهان را مىبخشد)
آموزه های بیان کننده رحمت و مغفرت الهی و تشویق کننده به توبه بسیار فراوان اند و در میان احادیث اهل بیت(علیهم السلام) نیز می توان موارد متعددی از آنها پیدا کرد. برای مثال در حدیثی از حضرت علی(علیه السلام) بدین گونه، راه امیدواری را به روی همه گنهکاران گشوده می خوانیم: «عَجِبْتُ لِمَنْ يَقْنَطُ وَمَعَهُ الْاسْتِغْفَارُ»(8)؛ (در شگفتم از كسى كه نوميد مى شود در حالى كه استغفار با اوست) نیز در حدیثی از امام صادق(علیه السلام) و به عنوان بخشی از یکی از نصیحت های لقمان حکیم به فرزندش می خوانیم: «وَارْجُ اللَّهَ رَجَاءً لَوْ جِئْتَهُ بِذُنُوبِ الثَّقَلَيْنِ لَرَحِمَك»(9)؛ (آن قدر به رحمت خدا اميدوار باشد كه اگر تمام گناه جن و انس را كرده باشى امكان دارد تو را [به موجب توبه واستغفار و امر خيرى] رحمت كند).
چنین بیانات و احادیث و سرگذشت هایی بسیارند و همه آنها به ما نشان می دهند که رحمت و مغفرت الهی تا چه اندازه می تواند بزرگ ترین گناهان را نیز در خود هضم کند. بنابراین سزاوار نیست که کسی از اندوه فزونی گرفتن بار خطاها و معاصی اش، درد و رنج یاس و ناامیدی را نیز بر خود تحمیل کند.
به تاخیر نیانداختن توبه و استغفار
از آنجایی که در توبه و بازگشت به سوی رحمت خدا، هیچ گناهی مستثنی نشده است، لازم است آدمی برای اسیر نشدن در دام یأس و ناامیدی، بعد از معصیتی که – العیاذ بالله – مرتکب می شود، به سرعت از آن توبه کند و با ابراز پشیمانی نزد خدا از آن عمل ناشایست، خواستار رحمت و مغفرت الهی باشد. این توبه باید بازگشتی حقیقی و از اعماق جان آدمی به سوی خداوند باشد نه صرفا لقلقه زبان. اگر انسان واقعا به سوى خدا باز نگردد و از او طلب غفران نكند چگونه ممكن است خداوند به سوى او برگردد و او را مشمول رحمت كند؟ آيا مى توان گفت: خدايا! ما گناه را ادامه مى دهيم اما تو ما را ببخش! ما از تو دور مى شويم ولى تو به ما نزديك شو؟!
به همین خاطر است که در آیه 8 سوره تحریم خداوند از مؤمنین می خواهد که: «يَا ايُّهَا الَّذَينَ آمَنُوا تُوبُوا الَى اللَّهِ تَوْبةً نَصُوحاً»؛ (اى كسانى كه ايمان آورده ايد به سوى خدا توبه كنيد، توبه اى خالص). «نصح» در لغت به معناى خالص بودن است(10). بنابراين «توبه نصوح» عبارت است از توبه خالص از گناه و لازمه چنين توبه خالصى اين است كه ديگر بازگشت به آن گناه نكند. روايات متعدّدى كه از ائمّه عليهم السلام وارد شده نيز همين حقيقت را تأييد مى كند. از جمله در حديثى كه از امام صادق(عليه السلام) سؤال شد منظور از «تُوبُوا الَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً» چيست؟ امام(عليه السلام) فرمود: «يَتُوبُ الْعَبْدُ مِنَ الذَّنْبِ ثُمَّ لَا يَعُودُ فِيه»(11)؛ (منظور اين است كه بنده از گناه خود توبه كند و به سوى آن گناه باز نگردد). در حديث ديگرى از امام هادى(عليه السلام) نقل شده كه در پاسخ اين سؤال فرمودند: «أَنْ يَكُونَ الْبَاطِنُ كَالظَّاهِر»(12)؛ (توبه نصوح آن است كه باطن انسان در توبه كردن همانند ظاهر او باشد).
جبران مافات بعداز توبه
لازمه توبه و پشيمانى و علم به اين كه گناه حائل ميان انسان و خداوند مى گردد، تصميم بر ترك آن در آينده و همچنين جبران مافات است؛ يعنى آدمی تا آنجا كه در توان دارد، آثار سوء گناهان گذشته را از درون و برون وجود خويش برچيند و اگر حقوق از دست رفته اى در این میان قابل جبران است، جبران نمايد. به همين دليل، در قرآن مجيد در آيات بسياری این معنا تکرار شده است که توبه بایستی با اصلاح و جبران همراه باشد. برای مثال در آیه 160 سوره بقره می خوانیم: «الَّا الَّذينَ تابُوا وَ اصْلَحُوا وَ بَيَّنُوا فَاولئِكَ اتُوبُ عَلَيْهِمْ وَ انَا التَّوَّابُ الرَّحيمُ»؛ (مگر كسانى كه توبه كنند و اصلاح نمايند و آنچه را كتمان كرده بودند آشكار سازند كه من توبه آنها را مى پذيرم و من توّاب رحيم هستم). در آیاتی دیگر از قرآن مجید نیز بر این معنا تأکید شده است.(13) منظور از اصلاح و جبران مافات بعد از توبه این است که: شخص توبه كار بايد حقوقى را كه از مردم پايمال كرده است به آنها باز گرداند. اگر در حيات هستند به خودشان، و اگر از دنيا رفته اند به وارثان آنها برساند. علاوه بر آن اگر حيثيّت كسى را به خاطر غيبت كردن يا اهانت لكّه دار كرده باشد بايد از او حلاليّت بطلبد و اگر از دنيا رفته است به تلافى حيثيّت بر باد رفته، كار خير براى او انجام دهد تا روح او راضى گردد. نیز اگر عباداتى از او فوت شد، قضا نمايد و اگر كفاره دارد (مانند ترك روزه عمداً و شكستن عهد و نذر) كفّاره آن را بدهد و از همه مهم تر اینکه برای رفع یأس ناامیدی برای همیشه، لازم است - با توجّه به اين كه گناه قلب را تاريك مى سازد - آن قدر اطاعت و بندگى كند تا ظلمت دل را با نور اطاعت برطرف سازد.(14)
مداومت بر توبه و عمل صالح
گفتیم که یکی از مهم ترین عوامل یأس زدا و جلب کننده رحمت و مغفرت الهی، توبه از معصیت و جبران مافات و قرار گرفتن در مسیر اطاعت و بندگی است. حال می گوییم، استقرار در این مسیر سعادت بخش ملزوماتی دارد که یکی از مهم ترین آنها «مداومت» بر اعمال صالح و خداپسندانه و پرکاری و عمل گرایی مثبت در مسیر سازندگی روح و خدمت به خلق است. روحیه ای که با زدودن آثار معصیت و گناه از درون آدمی، او را از چنگال افسردگی و یأس نجات می دهد و وجودش را سراسر نشاط و شور می گرداند. در آیه 82 سوره طه و درباره چگونگی جلب شدن رحمت و مغفرت الهی می خوانیم: «وَ انّى لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَ اهْتَدَى»؛ (من هر كه را توبه كند و ايمان آورد و عمل صالح انجام دهد و سپس هدايت شود مى آمرزم و مى بخشم).
ما از فرهنگ قرآنی و معارف دینی می آموزیم که توبه ريشه دار آن است كه در جان انسان اثر بگذارد و آثار آن در اعمال و رفتار و كردار و گفتار و برخورد انسان ظاهر و آشكار گردد. به همین خاطر دیدیم که قرآن مجيد علامت چنين توبه اى را انجام اعمال صالح و شايسته بيان کرده است. توبه کننده باید پس از توبه به همان مقدار كه معصيت كرده، عمل صالح انجام دهد زيرا شخص توبه كننده همانند بيمارى است كه بيمارى و مرض او قطع شده ولى قواى تحليل رفته دوران نقاهت و بيمارى، به جاى خود بازنگشته است و او بايد به تقويت خويش بپردازد تا نيرو و توان از دست رفته را باز يابد. انسان توبه كار، با توبه ادامه گناهان را قطع كرده ولى آثار سوء گناه هنوز بر روح و روان او باقى است و ضربات سهمگين گناه روح او را ضعيف و ناتوان كرده است. و لهذا لازم است با انجام اعمال صالح و شايسته روح عليل و ضعيف و ناتوان و ناامید خويش را تقويت كند تا مبادا بار ديگر مبتلا به گناه شود، زيرا روح قوى و نيرومند به مراتب كمتر آلوده به گناه مى گردد. در بخشی از یکی از احادیث حضرت علی(علیه السلام) که به ارکان توبه اشاره دارد می خوانیم که ایشان رکن پنجم آن را این می داند که: «أَنْ تَعْمِدَ إِلَى اللَّحْمِ ا لَّذِى نَبَتَ عَلَى السُّحْتِ فَتُذِيبَهُ بَالْأَحْزَانِ، حَتَّى تُلْصِقَ الْجِلْدَ بَالْعَظْمِ، وَ يَنْشَأَ بَيْنَهُمَا لَحْمٌ جَدِيد»(15)؛ (گوشت هايى كه در اثر حرام [و در زمانى كه در مسير گناه سير مى كردى] بر اندامت روئيده، با اندوه بر گناه آب كنى، تا چيزى از آن باقى نماند، و گوشت تازه [در زمانى كه در مسير طاعت الهى گام بر مى دارى] به جاى آن برويد).(16)
الگوگیری از صبر و خستگی ناپذیری انبیاء و اولیا و مردان الهی
روند درمان ناامیدی و قرار گرفتن در مسیر رحمت الهی و نشاط فردی و اجتماعی، موضوع سهل الوصولی نیست و موفقیت در آن مستلزم صبر و بردباری بر بسیاری از مصائب و گرفتاری هاست و برای تسهیل این روند طاقت فرسا، یادآوری زندگی سراسر رنج و صبر انبیاء و اولیای الهی و اندیشیدن در حالات کسانی که با توکل بر خدا در برابر سختی ها ایستادگی کرده و مأیوس نگشته اند، بسیار موثر است. مردان حق با دگرگون شدن نعمتها و برخورداری ها، افكار و برنامه های شان دگرگون نمى شود. آنها در آسايش و بلا، در حال آزادى و زندان، در سلامت و بيمارى، در قدرت و ضعف و خلاصه در همه حال، متوجه پروردگارند و نوسانات زندگى تغييرى در آنها ايجاد نمى كند. روح آنها همچون اقيانوس كبير است كه طوفان ها، آرامش آن را برهم نمى زند. آنها هرگز از انبوه حوادث تلخ مايوس نمى شوند. مى يستند و استقامت مى كنند تا درهاى رحمت الهى گشوده شود. آنها مى دانند حوادث سخت آزمايش هاى الهى است كه گاه براى بندگان خاصش فراهم مى سازد تا آنها را آبديده تر كند.(17)
با پی گیری مداوم و تدریجی این مراحل است که هر انسانی می تواند خود را از زیر سایه سنگین و تاریک یأس و ناامیدی بیرون بکشد.
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.