پاسخ اجمالی:
اولا: مجازات های رستاخيز اثر تكوينى و خاصيت عمل دنیایی است و اثر تکوینی عمل همواره با انسان همراه است؛ در حقیقت اعمال انسان در اين عالم نابود نمى شود، و باقى مى ماند، در روح او نيز آثار و ملكاتى برجاى خواهد گذشت، سپس اين ملكات و آثار عمل در تمام عوالم با انسان همراه است، و آن اعمال نيز در قيامت تجسم مى يابد و با او خواهد بود و او را شكنجه و آزار خواهد داد.
ثانیا: عذاب های درد ناک و طولانی آخرت متناسب با شاکله شخصیّتی گناهکاران است؛ گناهکاران اگر هزاران برابر زندگی دنیا هم عمر می کردند باز هم عاقبت شان تغییری نمی کرد و این به آن خاطر است که نفس انسان سال های زیادی در دنیا با خلقیّاتی پرورش می یابد و به اموری عادت می کند که باعث تداوم بر گناه می شوند. به بیان امام صادق(ع) «اهل دوزخ از اين رو در دوزخ جاودان باشند كه نيّت داشتند اگر در دنيا جاودان باشند هميشه نافرمانى خدا كنند».
ثالثا: گناهکارانی که عذاب می شوند به عذاب های شدید و جاودانه ی آخرت هشدار داده شده اند؛ رهبران الهى و پيامبران بزرگ و اوصياى آنان، به عذاب شدید و جاودانه ی برخی از گناهان هشدار داده اند. با این حال، در صورت ارتکاب چنین گناهانی، به چه كسى مى توانيم ايراد بگیریم، و بر چه چيز خرده گرفته، و به كدام قانون اعتراض نماييم؛ جز به خودمان!
پاسخ تفصیلی:
عدم تناسب عذاب های شدید اخروی با گناهان دنیوی:
یکی از مهمترین سوالات درباره عذاب های اخروی بحث عدم تناسب عذاب های شدید اخروی با گناهان دنیوی می باشد. برخی از انسان ها بخاطر گناهانی که در مدّت کوتاهی از زندگی دنیا انجام داده اند، در قیامت باید در مدّت طولانی شدیدترین عذاب ها را تحمّل کنند! چگونه این عذاب های طولانی و دردناک با عدالت خداوند سازگار است؟
برای پاسخ لازم است چند نکته درباره عذاب های اخروی مورد توجّه قرار گیرد:
مجازات ها و كيفرهاى رستاخيز اثر تكوينى و خاصيت عمل است:
اشكال فوق عمدتا از آنجا ناشى شده كه مسأله مجازات الهى را كه از آثار اعمال خود انسان است با مسأله مجازاتهاى قراردادى اشتباه كرده اند. در حالی که مجازاتهاى قيامت شباهت زيادى به آثار طبيعى اعمال انسان در اين دنيا دارد. فى المثل كسى که افراط در مشروبخوارى مى كند، در مدت كوتاهى گرفتار زخم معده و ناراحتى قلب و اعصاب مى شود، و گاه اين بيمارىها در تمام طول عمر با او است و او را عذاب و آزار مى دهد. حال اگر كسى بگويد آيا اين عدالت است كه در برابر يكماه مشروبخوارى كسى شصت سال مبتلى به زخم معده و ناراحتى قلب و اعصاب باشد؟! در پاسخ به او گفته مى شود اين اثر عمل خود او است، نه يك مجازات قراردادى، به خصوص اينكه به چنين شخصى قبلا هشدار داده شده، و اين عواقب دردناك به او گوشزد گرديده است. حال اگر اين شخص عمر جاويدان در دنيا داشت بايد تا ابد با اين بيمارىها دست به گريبان باشد، بى آنكه خدشه اى به مسأله عدل الهى وارد گردد. در حقیقت اعمال انسان در اين عالم نابود نمى شود، و باقى مى ماند. در روح او نيز آثار و ملكاتى برجاى خواهد گذشت، سپس اين ملكات و آثار عمل در تمام عوالم با انسان همراه است، و آن اعمال نيز در قيامت تجسم مى يابد و با او خواهد بود و او را شكنجه و آزار خواهد داد.(1)
اينجا مسأله زمان و مكان و مقدار جرم مطرح نيست، بلكه مسأله علت و معلول و آثار كوتاه مدت و دراز مدت آن مطرح است، يك كبريت كوچك ممكن است شهرى را به آتش بكشد، و يك گرم بذر خار مغيلان ممكن است بعد از مدتى يك صحراى وسيع خار به وجود آورد كه دائما مزاحم انسان باشد، همانگونه كه چند گرم بذر گل ممكن است با گذشتن چند سال، صحرايى از زيباترين و معطرترين گلها به وجود آورد كه عطر آن مشام جان را معطر و ديده و دل را نوازش دهد.
حال اگر كسى بگويد يك كبريت چه تناسبى با آتش گرفتن يك شهر دارد و چند بذر كوچك چه تناسبى با يك صحراى خار يا گل مىتواند داشته باشد؟ آيا اين سؤال منطقى است؟ مسلما نه. اعمال نيك و بد ما نيز همينگونه هستند و ممكن است آثار جاودانى بسيار گستردهاى از خود به يادگار بگذارند.(2)
همان طور که گاهی یک جرقه می تواند سبب انفجار مهیبی گردد و بنای عظیمی را ویران کند، برخی از گناهان نیز می توانند آثار زیانباری داشته باشند. بنابراین، (هيچ كار بدى را كوچك نشماريد اگر چه در نظر شما كوچك باشد)؛ «لَا تُحَقِّرُوا شَيْئاً مِنَ الشَّرِّ وَ إِنْ صَغُرَ فِي أَعْيُنِكُمْ».(3) زیرا همین گناهان به ظاهر کوچک، گاهی همانند یک کبریت کوچک می تواند جنگلی بزرگ را به آتش بکشانند. این به خاطر این است که مجازات ها و كيفرهاى رستاخيز بيشتر جنبه اثر تكوينى و خاصيت عمل دارد و اثر تکوینی بعضی از گناهان همواره با انسان همراه است.
عذاب های درد ناک و طولانی آخرت متناسب با شاکله شخصیّتی گناهکاران است:
دوّمین نکته در مورد طولانی بودن و جاودانگی عذاب های اخروی این است که طولانی بودن زمان عذاب، بخاطر این است که گناهکاران اگر هزاران برابر زندگی دنیا هم عمر می کردند باز هم عاقبت شان تغییری نمی کرد و این به آن خاطر است که انسان سال های زیادی در دنیا زندگی می کند و نفس او با خلقیّاتی پرورش یافته و به اموری عادت می کند که باعث تداوم بر گناه می شوند. همان طور كه در آيه 99 و 100 سوره مؤمنون به این نکته اشاره شده است: «حَتَّى اذا جآءَ أَحَدَهُم الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ * لَعَلِّى أَعْمَلُ صَالِحاً فِيمَا تَرَكْتُ كَلَّا انَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَ مِنْ وَرآئِهِمِ بَرْزَخٌ الَى يَومِ يُبْعَثُونَ»؛ ([او] مى گويد: پروردگار من! مرا بازگردانيد تا شايد آنچه را ترك كرده ام [و كوتاهى نموده ام،] عمل صالحى انجام دهم. [به او مى گويند:] چنين نيست! اين سخنى است كه او به زبان مى گويد، [و اگر بازگردد اعمالش مانند سابق است] و پشت سرشان برزخى است تا روزى كه برانگيخته مى شوند). چنین فردی اگر تا ابد هم در عذاب باشد و شدیدترین عذاب را بچشد هرگز با عدل الهی منافات ندارد.
در این باره در روایتی از امام صادق(علیه السلام) می خوانیم: «اِنَّمَا خُلِّدَ أَهْلُ النَّارِ فِي النَّارِ لِأَنَّ نِيَّاتِهِمْ كَانَتْ فِي الدُّنْيَا أَنْ لَوْ خُلِّدُوا فِيهَا أَنْ يَعْصُوا اللَّهَ أَبَداً وَ إِنَّمَا خُلِّدَ أَهْلُ الْجَنَّةِ فِي الْجَنَّةِ لِأَنَّ نِيَّاتِهِمْ كَانَتْ فِي الدُّنْيَا أَنْ لَوْ بَقُوا فِيهَا أَنْ يُطِيعُوا اللَّهَ أَبَداً فَبِالنِّيَّاتِ خُلِّدَ هَؤُلَاءِ وَ هَؤُلَاءِ ثُمَّ تَلَا قَوْلَهُ تَعَالَى: «قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلى شاكِلَتِهِ»، قَالَ: عَلَى نِيَّتِه»(4)؛ (اهل دوزخ از اين رو در دوزخ جاودان باشند كه نيّت داشتند اگر در دنيا جاودان باشند هميشه نافرمانى خدا كنند و اهل بهشت از اين رو در بهشت جاودان باشند كه نيت داشتند اگر در دنيا باقى بمانند هميشه اطاعت خدا كنند. پس اين دسته و آن دسته به سبب نيّت خويش جاودانى شدند. سپس قول خداى تعالى را تلاوت نمود: «بگو هر كس طبق شاکله ی خويش عمل مي كند» فرمود: يعنى طبق نيّت خويش).
گناهکارانی که عذاب می شوند به عذاب های شدید و جاودانه ی آخرت هشدار داده شده اند:
مسأله مهم دیگر این است كه رهبران الهى و پيامبران بزرگ و اوصياى آنان، به عذاب شدید و جاودانه ی برخی از گناهان هشدار داده اند. با این حال، در صورت ارتکاب چنین گناهانی، به چه كسى مى توانيم ايراد بگیریم، و بر چه چيز خرده گرفته، و به كدام قانون اعتراض نماييم؛ جز به خودمان!(5) در صورتی عذاب و مجازات شدید بندگان ظلم می باشد که بدون اطلاع آنها و در قبال جرمی که مرتکب نشده اند بر آنها تحمیل گردد، امّا وقتی همه چیز به روشنی بیان شده و راه های مختلف برای جبران خطاها نیز قرار داده شده، امّا توجّه، اجتناب و توبه ای از جانب بنده وجود ندارد دیگر ظلم و بی عدالتی وجود نخواهد داشت.
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.